هدف از این مطالعه مروری چیست؟
هدف از این مرور، مقایسه داروهای مختلف سیستمیک (داروهای خوراکی یا تزریقی که در سراسر بدن عمل میکنند) مورد استفاده برای درمان پلاک پسوریازیس (plaque psoriasis) مزمن با شدت متوسط تا شدید در بزرگسالان (بالای 18 سال) بود تا دریابیم که کدام یک از آنها در پاکسازی پسوریازیس، ایمنترین و موثرترین هستند. ما میخواستیم این داروها را از نظر ایمنی و چگونگی کارکردشان رتبهبندی کنیم، تا به پیشرفت یک مسیر درمانی در مدیریت مبتلایان به پلاک پسوریازیس مزمن کمکی کرده باشیم. برای پاسخ به این سوال، تمام مطالعات مرتبط را گردآوری و مورد تجزیهوتحلیل قرار دادیم و 140 مطالعه را یافتیم.
پیامهای کلیدی
نتایج نشان دادند که به نظر میرسد انتخاب درمانها از کلاس داروهای بیولوژیکی، مؤثرترین داروهای سیستمیک برای دستیابی به پیشرفت و بهبود 90 درصدی در شاخص منطقه و شدت پسوریازیس ( Psoriasis Area and Severity Index; PASI) هستند. ما هیچ تفاوت معنیداری را در اثرات جانبی جدی (SAEs) (یعنی عوارض جانبی جدی) با مقایسه میان هر یک از درمانهای ارزیابی شده و دارونما (placebo) مشاهده نکردیم. با این حال، از آنجا که شواهد در مورد ایمنی این نوع درمان از کیفیت بسیار پائین تا متوسطی برخوردار بودند، نمیتوانیم در مورد نتایج به دست آمده مطمئن باشیم.
برای برخی از مداخلات، تعداد اندکی را از مطالعات پیدا کردیم، بنابراین لازم است تحقیقات بیشتری انجام شود تا مستقیما داروهای سیستمیک را با یکدیگر مقایسه کنیم، نه اینکه آنها با دارونما (یک ماده غیرفعال) مقایسه شوند. علاوه بر این، انجام مطالعات طولانیمدتتر برای ارائه شواهد بیشتر در مورد فواید و ایمنی داروهای سیستمیک و مقایسه پروفایلهای ایمنی آنها مورد نیاز است. در واقع، نتایج این مرور محدود به درمان القایی (induction treatment) است (یعنی پیامدها از 8 تا 24 هفته پس از تخصیص شرکتکنندگان به گروه درمانی خود اندازهگیری شدند)، و اطلاعات کافی برای درک مزایای نسبی درمانها روی پیامدهای طولانیمدت برای این بیماری مزمن وجود نداشت.
ما قطعیت شواهد را از بسیار پائین (عمدتا داروهای مرسوم) تا بالا (عمدتا داروهای بیولوژیکی) رتبهبندی کردیم. سطح قطعیت شواهد را به دلیل خطرات سوگیری (bias) (نگرانی در مورد روشهای مطالعه) و سپس برای نتایج متناقض یا عدم دقت (inaccuracy) آنها کاهش دادیم.
چه چیزی در این مطالعه مروری مورد بررسی قرار گرفت؟
پسوریازیس با لکههایی از پوست قرمز، پوسته پوسته شده و پوشیده با فلس (scale) (معروف به پلاک (plaque)) یا دیگر اثرات التهابی که روی پوست یا مفاصل، یا هر دو، دیده میشوند، مشخص میشود. پسوریازیس در اثر پاسخ غیرطبیعی درون سیستم ایمنی بدن در افرادی که ممکن است مستعد ژنتیکی نسبت به این وضعیت باشند، ایجاد میشود.
تقریبا 2% از جمعیت عمومی مبتلا به پسوریازیس هستند، و 90% از این افراد پلاک پسوریازیس دارند. حدود 10% تا 20% از مبتلایان به پلاک پسوریازیس مزمن نیاز به درمانهای سیستمیک پیدا خواهند کرد. پسوریازیس تأثیر منفی بر کیفیت زندگی، از جمله زندگی روانیاجتماعی فرد، میگذارد.
ما 19 داروی سیستمیک را با شناسایی مطالعاتی مقایسه کردیم که به مقایسه یک یا چند مورد از این داروها با دارونما یا داروی دیگر در درمان اشکال متوسط تا شدید پلاک پسوریازیس در بزرگسالانی پرداختند که در هر مرحلهای از درمان قرار داشتند. داروهایی که ارزیابی کردیم، عبارت بودند از درمانهای سیستمیک مرسوم (گروه متنوعی از درمانها که قدیمیترین روشهای درمانی برای پاک شدن پسوریازیس هستند)، بیولوژیکها (درمانهایی که از مواد ساخته شده از ارگانیسمهای زنده، یا نسخههای مصنوعی، برای هدف قرار دادن سیستم ایمنی بدن استفاده میکنند)، و مولکولهای کوچک (که روی مولکولهای داخل سلولهای ایمنی بدن اثر میگذارند). ما مطالعاتی را وارد کردیم که شرکتکنندگان ممکن بود دچار آرتریت پسوریاتیک نیز باشند. پیامدهای اصلی مورد نظر، دستیابی به PASI 90 و وقوع هرگونه عارضه جانبی جدی بود که تصور میشد در اثر مصرف داروها ایجاد شدهاند.
ما تمام مطالعاتی را با هم ترکیب کردیم تا اجازه تجزیهوتحلیل غیرمستقیم درمانها را به ما میدادند، بنابراین توانستیم آنها را با یکدیگر مقایسه کنیم (متاآنالیز شبکهای (network meta-analysis)).
نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟
140 مطالعه، 51,749 فرد (عمدتا از بیمارستان وارد مطالعات شدند) مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید را وارد کردند: 34,624 مرد و 16,529 زن (جنسیت 596 شرکتکننده باقی مانده مشخص نبود)؛ متوسط کلی سنی 45 سال، میانگین کلی نمره PASI در شروع مطالعه 20 (دامنه: 9.5 تا 39) گزارش شد، که نشان دهنده سطح بالای شدت بیماری است. بیشتر مطالعات (n = 82) داروی سیستمیک را با یک درمان دارونما، 41 کارآزمایی درمانهای سیستمیک را با دیگر درمانهای سیستمیک، و 17 کارآزمایی درمانهای سیستمیک را با درمانهای سیستمیک و دارونما مقایسه کردند. بیشتر مطالعات کوتاهمدت بودند؛ 117 کارآزمایی، کارآزماییهای چند-مرکزی (2 تا 231 مرکز) بودند. بیشتر مطالعات (107/140) بودجه خود را از شرکتهای داروسازی دریافت کرده و 22 مطالعه منبع بودجه خود را گزارش نکردند.
پیامدهای ارائه شده در اینجا از 8 تا 24 هفته پس از تصادفیسازی کردن شرکتکنندگان مطالعه (مرحله القایی (induction phase))، اندازهگیری شدند. نتایج زیر بر مبنای متاآنالیز شبکهای (تکنیکی که مقایسههای مستقیم و غیرمستقیم مداخلات را سنتز میکند) قرار میگیرند.
نتایج نشان دادند که تمامی درمانها (ارزیابی شده در گروههای زیر: anti-IL17؛ anti-IL12/23؛ anti-IL23؛ و anti-TNF alpha (یعنی درمانهایی که به عنوان بیولوژیکها شناخته میشوند)؛ درمانهای مولکول کوچک؛ و عوامل سیستمیک مرسوم) در مقایسه با دارونما، در درمان پسوریازیس که با استفاده از شاخصی ارزیابی شد که به بهبود 90% نیاز داشت (PASI 90)، بهطور قابل توجهی مؤثرتر بودند.
در رابطه با همان پیامد (PASI 90)، به نظر میرسد درمانهای بیولوژیک anti-IL17؛ anti-IL12/23؛ anti-IL23؛ و anti-TNF alpha بهطور قابل توجهی بهتر از مولکولهای کوچک و عوامل سیستمیک مرسوم عمل میکنند. IL مخفف اینترلوکین (interleukin)؛ TNF مخفف فاکتور نکروز دهنده تومور (tumour necrosis factor) بوده؛ و هر دو انواعی از سیتوکین (cytokine) به حساب میآیند. سیتوکین بر رفتار سلول تأثیر میگذارد.
از نظر داروهای مجزا، مجددا هنگام ارزیابی آنها برای توانایی دستیابی به PASI 90، داروی اینفلیکسیماب (infliximab)، تمامی داروهای anti-IL17 (ایکسیکیزوماب (ixekizumab)، سکوکینوماب (secukinumab)، بیمکیزوماب (bimekizumab) و برودالوماب (brodalumab)) و داروهای anti-IL23 (ریسانکیزوماب (risankizumab) و گوسلکوماب (guselkumab)، اما به غیر از تیلدراکیزوماب (tildrakizumab))، به طور قابل توجهی موثرتر از یوستکینوماب (ustekinumab) و سه عامل anti-TNF alpha: آدالیموماب (adalimumab)، سرتولیزوماب (certolizumab) و اتانرسپت (etanercept)، عمل کردند. آدالیموماب و یوستکینوماب برتر از سرتولیزوماب و اتانرسپت بودند. ما تفاوت معنیداری را بین توفاسیتینیب (tofacitinib) یا اپریمیلاست (apremilast) و دو داروی مرسوم: سیکلوسپورین (ciclosporin) و متوتروکسات (methotrexate)، پیدا نکردیم.
در مقایسه با دارونما، هفت داروی بیولوژیکی بهترین عملکرد را در برطرف کردن ضایعات پسوریازیس (بهطور خاص، رسیدن به PASI 90) نشان دادند. این داروها عبارت بودند از: اینفلیکسیماب، ایکسیکیزوماب (هر دو براساس شواهدی با قطعیت متوسط)، ریسانکیزوماب (شواهد با قطعیت بالا)، بیمکیزوماب (شواهد با قطعیت پائین)، گوسلکوماب (شواهد با قطعیت متوسط)، سکوکینوماب (شواهد با قطعیت بالا)، و برودالوماب (شواهد با قطعیت متوسط). تفاوت چندانی در نحوه عملکرد این هفت دارو به دست نیامد.
برای پیامدهای PASI 75 و ارزیابی کلی پزشک (Physician Global Assessment; PGA) 0/1 (یعنی دستیابی به 75% بهبود و دستیابی به نمره PGA معادل 0 یا 1)، نتایج بسیار شبیه به نتایج PASI 90 بودند.
ما باید نسبت به تفسیر نتایج برخی از بیولوژیکها (بیمکیزوماب)، مولکولهای کوچک (مهار کننده تیروزین کیناز 2) و درمانهای سیستمیک مرسوم (آسیترتین (acitretin)، سیکلوسپورین، استرهای اسید فوماریک (fumaric acid esters) و متوتروکسات) محتاط باشیم، زیرا این داروها در کارآزماییهای معدودی در NMA بررسی شدهاند.
از نظر بروز خطر عوارض جانبی جدی، هیچ یک از داروهای سیستمیک در مقایسه با دارونما تفاوت معنیداری را نشان ندادند. با این حال، تعداد عوارض جانبی جدی بسیار اندک بوده، و رتبهبندیهای ما مبتنی بر شواهدی با قطعیت پائین تا بسیار پائین (فقط برای کمتر از نیمی از نتایج) یا شواهدی با قطعیت متوسط بودند، بنابراین باید با احتیاط تفسیر شوند.
برای کلیه مطالعات، اطلاعات کمی در مورد کیفیت زندگی ثبت شد؛ تعداد زیادی از داروهای بررسی شده، هیچ دادهای را از کیفیت زندگی ارائه ندادند.
این مرور تا چه زمانی بهروزرسانی شده است؟
برای یافتن مطالعاتی که تا ژانویه 2019 منتشر شده بودند، به جستوجو پرداختیم.
یادداشت سردبیری: این یک مرور سیستماتیک پویا و زنده (living systematic review) است. مرورهای سیستماتیک پویا، یک رویکرد جدید برای بهروزرسانی مطالعه مروری است، که در آن مطالعه مروری بهطور مستمر بهروز میشود، و شواهد مرتبط جدید به محض در دسترس قرار گرفتن، در آن ادغام میشوند. لطفا برای آگاهی از آخرین وضعیت این مطالعه مروری به پایگاه دادهای مرورهای نظاممند کاکرین مراجعه کنید.
مرور ما نشان میدهد که براساس شواهدی با قطعیت متوسط تا بالا، داروهای بیولوژیکی اینفلیکسیماب، ایکسیکیزوماب، ریسانکیزوماب، بیمکیزوماب، گوسلکوماب، سکوکینوماب و برودالوماب، در مقایسه با دارونما، بهترین گزینههای درمانی برای دستیابی به PASI 90 در افراد مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید بودند (شواهد با قطعیت پائین برای بیمکیزوماب). این شواهد NMA محدود به درمان القایی (پیامدها 8 تا 24 هفته پس از تصادفیسازی شدن اندازهگیری شدند) بوده و برای ارزیابی پیامدهای طولانیمدتتر در این بیماری مزمن کافی نیستند. علاوه بر این، مطالعات اندکی را برای برخی از مداخلات پیدا کردیم، و سن جوان (میانگین سنی 45 سال) و سطح بالای شدت بیماری (PASI 20 در ابتدای مطالعه) ممکن است برای بیمارانی که در طبابت بالینی روزانه مشاهده میشوند، معمول نباشد.
نگرانی عمده دیگر این است که کارآزماییهای کوتاهمدت، دادههایی اندک و گاهی ضعیفی را از ایمنی درمان گزارش کردند و بنابراین شواهد مفیدی را برای ایجاد یک پروفایل خطر قابل اعتماد از درمان ارائه ندادند. در واقع، ما از نظر SAEها اختلاف معنیداری را میان مداخلات ارزیابی شده و دارونما مشاهده نکردیم، اما شواهد مربوط به همه مداخلات از نظر کیفیت، بسیار پائین تا متوسط بود. به منظور فراهم کردن اطلاعات طولانیمدت در مورد ایمنی درمانهای موجود در این مرور، نیاز به ارزیابی مطالعات غیرتصادفیسازی شده و گزارشهای منتشر شده از دوره پس از ورود دارو به بازار، از سوی سازمانهای نظارتی نیز وجود دارد.
از نظر تحقیقات آینده، انجام کارآزماییهای تصادفیسازی شدهای ضروری است که پس از ایجاد شواهدی با کیفیت بالا در مورد سودمندی داروها در برابر دارونما، به مقایسه مستقیم عوامل فعال بپردازند، از جمله کارآزماییهای سر-به-سر در بین و میان درمانهای سیستمیک معمول و مولکولهای کوچک، و بین عوامل بیولوژیکی (anti-IL17 در مقابل anti-IL23؛ anti-IL23 در مقابل anti-IL12/23؛ anti-TNF alpha در مقابل anti-IL12/23). کارآزماییهای آینده همچنین باید آنالیزهای زیرگروهی سیستماتیک را انجام دهند (به عنوان مثال ارزیابی شرکتکنندگانی که داروهای بیولوژیکی را دریافت نکردهاند (biological-naïve)، شدت پسوریازیس پایه، وجود آرتریت پسوریاتیک، و غیره). در نهایت، یکسانسازی معیار پیامد در کارآزماییهای پسوریازیس مورد نیاز است، و محققان باید به مزایای میانمدت و طولانیمدت مداخلات و ایمنی مداخلات و مقایسه ایمنی عوامل مختلف توجه کنند.
یادداشت سردبیری: این یک مرور سیستماتیک پویا و زنده (living systematic review) است. مرورهای سیستماتیک پویا، یک رویکرد جدید برای بهروزرسانی مطالعه مروری است، که در آن مطالعه مروری بهطور مستمر بهروز میشود، و شواهد مرتبط جدید به محض در دسترس قرار گرفتن، در آن ادغام میشوند. لطفا برای آگاهی از آخرین وضعیت این مطالعه مروری به پایگاه دادهای مرورهای نظاممند کاکرین مراجعه کنید.
پسوریازیس (psoriasis) نوعی بیماری با واسطه ایمنی است که در برخی از افراد دارای استعداد ژنتیکی رخ میدهد. این وضعیت با اثرات التهابی روی پوست یا مفاصل، یا هر دو، تظاهر مییابد، و تأثیر عمدهای بر کیفیت زندگی بیمار میگذارد. اگرچه در حال حاضر درمان قطعی برای پسوریازیس وجود ندارد، استراتژیهای مختلف درمانی امکان کنترل پایدار علائم و نشانههای بیماری را فراهم میکنند. چندین کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، اثربخشی درمانهای مختلف سیستمیک را در مقابل دارونما (placebo) در درمان پسوریازیس مقایسه کردهاند. با این حال، به دلیل تعداد محدود کارآزماییهایی که این درمانها را مستقیما سر-به-سر مقایسه میکنند، مزیت نسبی آنها ناشناخته باقی مانده، به همین دلیل تصمیم به انجام یک متاآنالیز شبکهای (network meta-analysis) گرفتیم. این بهروزرسانی اولیه یک مرور سیستماتیک است که برای اولین بار در سال 2017 منتشر شد، و در حال آمادهسازی این مرور کاکرین برای تبدیل شدن به یک مرور سیستماتیک زنده هستیم.
مقایسه اثربخشی و ایمنی عوامل سیستمیک مرسوم، مولکولهای کوچک، و بیولوژیکها در درمان مبتلایان به پسوریازیس متوسط تا شدید، و ارائه رتبهبندی این درمانها با توجه به کارآیی و ایمنی آنها.
ما تحقیقات خود را با استفاده از بانکهای اطلاعاتی زیر تا ژانویه 2019 بهروز کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS و مجموعه مقالات کنفرانسهای تعدادی از نشستهای علمی درماتولوژی. ما همچنین پنج پایگاه ثبت کارآزمایی و گزارشهای سازمان غذا و دارو (FDA) آمریکا و آژانس دارویی اروپا (EMA) (تا جون 2019) را جستوجو کردیم. فهرست منابع مطالعات وارد و خارج شده را برای یافتن منابع بیشتر از RCTهای مرتبط بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) از درمانهای سیستمیک در بزرگسالان (بالای 18 سال) مبتلا به پلاک پسوریازیس با شدت متوسط تا شدید یا آرتریت پسوریاتیک که پوست آنها از نظر بالینی درگیر پسوریازیس متوسط تا شدید بوده، در هر مرحلهای از درمان، در مقایسه با دارونما (placebo) یا یک عامل فعال دیگر. پیامدهای اولیه این مرور عبارت بودند از: نسبتی از شرکتکنندگان که به پوستی تمیز یا تقریبا تمیز دست یافتند، یعنی، رسیدن به حداقل شاخص منطقه و شدت پسوریازیس (Psoriasis Area and Severity Index; PASI) 90 در فاز القا (induction phase) (از 8 تا 24 هفته پس از تصادفیسازی کردن بیماران)، و نسبتی از شرکتکنندگان دچار عوارض جانبی جدی (SAE) در فاز القا. ما تفاوتها را در عوارض جانبی خاص ارزیابی نکردیم.
چندین گروه دو نفره از نویسندگان مرور بهطور مستقل از هم انتخاب مطالعه، استخراج دادهها، ارزیابی «خطر سوگیری (bias)»، و آنالیزها را انجام دادند. دادهها را با استفاده از متاآنالیز جفتی (pair-wise) و متاآنالیز شبکهای (NMA) سنتز کردیم تا درمانهای مورد نظر را مقایسه کرده و آنها را با توجه به اثربخشی (اندازهگیری شده با نمره PASI 90) و مقبولیت درمان (معکوس عوارض جانبی جدی) طبقهبندی کنیم.
قطعیت بدنه شواهد به دست آمده را از NMA برای دو پیامد اولیه، بر اساس درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE)، به صورت بسیار پائین، پائین، متوسط یا بالا، ارزیابی کردیم. زمانی که اطلاعات نامشخص بوده یا در دسترس قرار نداشتند، با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
ما 140 مطالعه (31 مطالعه جدید برای این بهروزرسانی) را وارد این مرور کردیم (51,749 شرکتکننده تصادفیسازی شده، 68% مرد، که عمدتا از بیمارستانها وارد شدند). متوسط کلی سن بیماران 45 سال بود؛ میانگین کلی نمره PASI در ابتدای ورود به مطالعه معادل 20 (دامنه: 9.5 تا 39) گزارش شد. بیشتر این مطالعات کنترل شده با دارونما (59%)، 30% مطالعات سر-به-سر، و 11% مطالعات چند بازویی با مقایسه کننده فعال و دارونما، بودند. در مجموع 19 درمان را ارزیابی کردهایم. در کل، 117 کارآزمایی به صورت چند-مرکزی (دو تا 231 مرکز) انجام شدند. همه پیامدهای وارد شده در این مرور به جز دو مورد، محدود به فاز القا بودند (ارزیابی از 8 تا 24 هفته پس از تصادفیسازی کردن بیماران). بسیاری از مطالعات (57/140) را در معرض خطر بالای سوگیری؛ 42 مورد را با خطر نامشخص سوگیری، و 41 مورد را با خطر پائین سوگیری ارزیابی کردیم. بیشتر مطالعات (107/140) بودجه خود را از شرکتهای داروسازی دریافت کرده، و 22 مطالعه منبع تامین مالی خود را گزارش نکردند.
متاآنالیز شبکهای در سطح کلاس دارویی نشان داد که همه مداخلات (عوامل سیستمیک مرسوم، مولکولهای کوچک و درمانهای بیولوژیکی) از نظر دستیابی به PASI 90 بهطور معنیداری مؤثرتر از دارونما بودند.
در سطح کلاس دارویی، از نظر رسیدن به PASI 90، درمانهای بیولوژیکی anti-IL17؛ anti-IL12/23؛ anti-IL23؛ و anti-TNF alpha بهطور قابل توجهی موثرتر از مولکولهای کوچک و عوامل سیستمیک مرسوم عمل کردند.
در سطح دارو، از نظر دستیابی به PASI 90، داروی اینفلیکسیماب (infliximab)، تمامی داروهای anti-IL17 (ایکسیکیزوماب (ixekizumab)، سکوکینوماب (secukinumab)، بیمکیزوماب (bimekizumab) و برودالوماب (brodalumab)) و داروهای anti-IL23 (ریسانکیزوماب (risankizumab) و گوسلکوماب (guselkumab)، اما به غیر از تیلدراکیزوماب (tildrakizumab)) به طور قابل توجهی موثرتر از یوستکینوماب (ustekinumab) و سه عامل anti-TNF alpha: آدالیموماب (adalimumab)، سرتولیزوماب (certolizumab) و اتانرسپت (etanercept)، بودند. برای رسیدن به PASI 90، آدالیموماب و یوستکینوماب نسبت به سرتولیزوماب و اتانرسپت، بهطور معنیداری مؤثرتر بودند. تفاوت قابل توجهی را بین توفاسیتینیب (tofacitinib) یا اپریمیلاست (apremilast) و بین دو داروی مرسوم: سیکلوسپورین (ciclosporin) و متوتروکسات (methotrexate)، پیدا نکردیم.
متاآنالیز شبکهای همچنین نشان داد که اینفلیکسیماب، ایکسیکیزوماب، ریسانکیزوماب، بیمکیزوماب، گوسلکوماب، سکوکینوماب و برودالوماب در مقایسه با دارونما در رسیدن به PASI 90 بهتر از داروهای دیگر بودند. اثربخشی بالینی برای این هفت دارو مشابه بود: اینفلیکسیماب (در مقابل دارونما): خطر نسبی (RR): 29.52؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 19.94 تا 43.70، سطح زیر رتبهبندی تجمعی (Surface Under the Cumulative Ranking; SUCRA) = 88.5؛ شواهد با قطعیت متوسط؛ ایکسیکیزوماب (در مقابل دارونما): RR: 28.12؛ 95% CI؛ 23.17 تا 34.12؛ SUCRA = 88.3، شواهد با قطعیت متوسط؛ ریسانکیزوماب (در مقابل دارونما): RR: 27.67؛ 95% CI؛ 22.86 تا 33.49؛ SUCRA = 87.5، شواهد با قطعیت بالا؛ بیمکیزوماب (در مقابل دارونما): RR: 58.64؛ 95% CI؛ 3.72 تا 923.86؛ SUCRA = 83.5، شواهد با قطعیت پائین؛ گوسلکوماب (در مقابل دارونما): RR: 25.84؛ 95% CI؛ 20.90 تا 31.95؛ SUCRA = 81، شواهد با قطعیت متوسط؛ سکوکینوماب (در مقابل دارونما): RR: 23.97؛ 95% CI؛ 20.03 تا 28.70؛ SUCRA = 75.4، شواهد با قطعیت بالا؛ و برودالوماب (در مقابل دارونما): RR: 21.96؛ 95% CI؛ 18.17 تا 26.53؛ SUCRA = 68.7؛ شواهد با قطعیت متوسط. تفسیر محافظهکارانه برای نتایج بیمکیزوماب (همچنین مهار کننده تیروزین کیناز 2، آسیترتین، سیکلوسپورین، استرهای اسید فوماریک و متوتروکسات) ضروری است، زیرا این داروها، در NMA، در کارآزماییهای اندکی ارزیابی شدهاند.
اختلاف معنیداری را بین هر یک از مداخلات و دارونما از نظر خطر ابتلا به SAEها، مشاهده نکردیم. با این وجود، تجزیهوتحلیلهای SAE بر اساس تعداد بسیار اندکی از حوادث، با قطعیت پائین تا بسیار پائین برای فقط کمتر نیمی از برآوردهای درمانی در کل، و برای دیگران در حد متوسط، انجام شد. بنابراین، نتایج باید با احتیاط مشاهده شوند و نمیتوانیم در مورد رتبهبندی آنها اطمینان داشته باشیم.
برای دیگر پیامدهای اثربخشی (PASI 75 و ارزیابی کلی پزشک (Physician Global Assessment; PGA) 0/1) نتایج بسیار مشابه نتایج PASI 90 بودند.
اطلاعات در مورد کیفیت زندگی غالبا بهطور ضعیفی گزارش شده و برای چندین مداخله اصلا وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.