سوال مطالعه مروری
آیا درمان دارویی تریپانوسیدال (trypanocidal) برای بیماری شاگاس (Chagas disease) علامتدار در مرحله نهایی و کاردیومیوپاتی مزمن شاگاس (chronic chagasic cardiomyopathy; CCC) موثر است؟
پیشینه
عفونت با انگل تریپانوسوما کروزی (Trypanosoma cruzi) باعث ایجاد تریپانوسومیازیس آمریکایی (American trypanosomiasis)، یا بیماری شاگاس میشود. شواهد نشان میدهد که درمان دارویی تریپانوسیدال، با استفاده از ترکیبات نیتروفوران (nitrofuran) و ایمیدازول (imidazole)، میتواند عفونتهای حاد تریپانوسومیازیس کروزی را بهطور قطعی درمان کند. با این حال، مشخص نیست که این درمانها برای بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC موثر هستند یا خیر.
ویژگیهای مطالعه
برای یافتن کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده و کنترل شده دوسو-کور با یا بدون دارونما (placebo) (درمان با قرص ساختگی)، منابع علمی پزشکی را تا نوامبر 2019 جستوجو کردیم. کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده مطالعاتی هستند که در آنها شرکتکنندگان با استفاده از یک روش تصادفی به یکی از دو یا چند گروه درمانی اختصاص داده میشوند. در یک مطالعه دوسو-کور، نه شرکتکنندگان و نه پژوهشگران نمیدانند که هر فرد چه درمانی را دریافت میکند.
نتایج کلیدی
ما دو کارآزمایی را یافتیم که به درمان عفونت تریپانوسوما کروزی مزمن (بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC) با داروهای تریپانوسیدال بنزنیدازول (benznidazole) و نیفورتیموکس (nifurtimox) پرداختند. پس از مرور این شواهد محدود، به این نتیجه رسیدیم که برای حمایت از درمان با این داروها کافی نیستند.
قطعیت شواهد
قطعیت شواهد از پائین تا بسیار پائین متغیر است زیرا کارآزماییهای اندکی وارد شدند و تعداد شرکتکنندگان محدود بودند. بنابراین انجام کارآزماییهای بالینی بیشتری برای ارزیابی تاثیر و اثربخشی داروهای تریپانوسیدال در درمان بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC لازم است.
شواهد کافی برای حمایت از اثربخشی داروهای تریپانوسیدال بنزنیدازول و نیفورتیموکس برای بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC وجود ندارد.
افراد مبتلا به بیماری شاگاس (Chagas disease) ممکن است دچار بیماریهای قلبی پیشرونده و کشنده شوند. داروهایی که در حال حاضر برای از بین بردن انگل تریپانوسوما کروزی (Trypanosoma cruzi; T cruzi) تجویز میشوند، ارزش درمانی محدودی دارند و در مراحل اولیه بیماری استفاده میشوند. استفاده از این داروها برای درمان کاردیومیوپاتی مزمن شاگاس (chronic chagasic cardiomyopathy; CCC) نیز پیشنهاد شده است.
ارزیابی مزایا و آسیبهای ناشی از مصرف داروهای نیتروفورانها (nitrofurans) و تریپانوسیدال (trypanocidal) در درمان بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC از لحاظ کاهش میزان انگل در خون یا پاکسازی آن، مورتالیتی، عوارض جانبی، و کیفیت زندگی.
در 12 نوامبر 2019، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ بانکهای اطلاعاتی MEDLINE؛ Embase و CINAHL را جستوجو کردیم. همچنین دو پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی، ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی (International Clinical Trials Registry Platform; ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) را در 3 دسامبر 2019 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که به ارزیابی داروهای تریپانوسیدال در برابر دارونما (placebo) یا عدم درمان برای بیماری شاگاس علامتدار در مرحله نهایی و CCC پرداختند.
ارائه گزارش را از مرور با توجه به روشهای استاندارد كاکرین انجام دادیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مقالات را بازیابی کردند، استخراج داده را انجام، و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. هر گونه اختلافنظری توسط سومین نویسنده مرور حلوفصل شد. ما با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم
تا اطلاعات بیشتری را به دست آوریم.
دو مطالعه را در این بهروزرسانی مرور وارد کردیم. یک RCT تعداد 26 شرکتکننده را برای دریافت بنزنیدازول با دوز 5 میلیگرم/کیلوگرم در روز؛ 27 شرکتکننده را برای دریافت نیفورتیموکس با دوز 5 میلیگرم/کیلوگرم در روز؛ و 24 شرکتکننده را برای دریافت دارونما به مدت 30 روز، بهطور تصادفی اختصاص داد. دومین RCT، که به تازگی در این بهروزرسانی وارد شد، 1431 شرکتکننده را برای دریافت بنزنیدازول به مقدار 300 میلیگرم در روز به مدت 40 تا 80 روز و 1423 شرکتکننده را برای دریافت دارونما تصادفیسازی کرد. ما یک کارآزمایی در حال انجام را نیز شناسایی کردیم.
بنزنیدازول در مقایسه با دارونما
در پیگیری پنج ساله، شواهدی با کیفیت پائین نشان میدهد که ممکن است بنزنیدازول در مقایسه با دارونما مزیتی از لحاظ پاکسازی یا کاهش تیترهای آنتیبادی به همراه داشته باشد (خطر نسبی (RR): 1.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.14 تا 1.37؛ 1 کارآزمایی؛ 1896 شرکتکننده). به دلیل وجود شواهد بسیار محدود، در مورد تاثیرات بنزنیدازول در پاکسازی پارازیتمی (parasitaemia) نشان داده شده توسط گزنودیاگنوزیز (xenodiagnosis)، کشت خون و/یا روشهای مولکولی منفی، نامطمئن هستیم.
شواهدی با کیفیت پائین نشان میدهد که بنزنیدازول در مقایسه با دارونما ممکن است تفاوتی اندک تا عدم تفاوت در خطر نارسایی قلبی (RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.69 تا 1.14؛ 1 کارآزمایی؛ 2854 شرکتکننده) و تاکیکاردی بطنی (RR: 0.80؛ 95% CI؛ 0.51 تا 1.26؛ 1 کارآزمایی؛ 2854 شرکتکننده) ایجاد کند.
شواهدی را با کیفیت متوسط یافتیم که عوارض جانبی با بنزنیدازول در مقایسه با دارونما افزایش مییابد (RR: 2.52؛ 95% CI؛ 2.09 تا 3.03؛ 1 کارآزمایی؛ 2854 شرکتکننده). عوارض جانبی در 23.9% از بیماران گروه بنزنیدازول در مقایسه با 9.5% در گروه دارونما مشاهده شد. بیشترین عوارض جانبی عبارت بودند از: بثورات پوستی، نشانههای گوارشی، و پلینوروپاتی محیطی.
هیچ دادهای برای پیامدهای مرتبط با تظاهرات پاتولوژیک پارازیت بافتی و کیفیت زندگی وجود نداشت.
نیفورتیموکس در مقایسه با دارونما
برای این مقایسه، فقط دادههای مربوط به پاکسازی پیامد یا کاهش تیترهای آنتیبادی در دسترس بودند، و به دلیل وجود شواهد بسیار محدود در مورد این تاثیر نامطمئن هستیم.
در مورد عارضه جانبی، یک RCT به روشی کلی اشاره کرد که نیفورتیموکس باعث ایجاد عوارض جانبی شدیدی میشود، بدون اینکه کمیّت آن را تعیین کند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.