نقش درمان کمکی کاریزبامات در مدیریت صرع کانونی مقاوم به دارو

پیشینه

صرع یکی از اختلالات مزمن شایع سیستم عصبی است. اکثر افراد مبتلا به صرع قادر به کنترل وضعیت خود با استفاده از یک داروی ضد-صرع هستند؛ با این حال، بسیاری از افراد مبتلا به صرع، مقاوم به دارو بوده و نیاز به مصرف هم‌زمان چندین داروی ضد-صرع دارند. کاریزبامات ممکن است برای صرع کانونی مقاوم به دارو (نوعی از صرع که در آن تشنج از یک ناحیه از مغز شروع می‌شود) مفید باشد.

هدف مرور

این مرور، اثربخشی و تحمل‌پذیری کاریزبامات را در قالب یک درمان کمکی (درمانی که به دیگر داروهای ضد-صرع اضافه شود) برای صرع کانونی مقاوم به دارو ارزیابی کرد.

شواهد تا اپریل 2021 به‌روز است.

نتایج کلیدی

چهار کارآزمایی را پیدا کردیم که در مجموع 2211 شرکت‌کننده را در سنین 16 سال به بالا بررسی کردند. یک-سوم بیماران بیشتری در گروه کاریزبامات در مقایسه با افرادی که دارونمای (قرص ساختگی) کمکی دریافت کردند، کاهش 50% یا بیشتر را در تعداد دفعات تشنج گزارش کردند.

در مقایسه با گروه دارونما، دو برابر بیشتر از افراد گروه کاریزبامات، به وضعیت بدون تشنج دست یافتند. بیماران بیشتری در گروه کاریزبامات نسبت به گروه دارونما به هر دلیلی از ادامه درمان منصرف شدند و به دلیل عوارض جانبی از گروه درمانی خود کنار رفتند. تفاوتی در تعداد افرادی که دچار یکی از چندین عارضه جانبی شدند، بین دو گروه کاریزبامات و دارونما به دست نیامد. تقریبا دو برابر تعداد افراد در گروه کاریزبامات در مقایسه با گروه دارونما دچار سرگیجه و خواب‌آلودگی شدند.

قطعیت شواهد

به دلیل تعداد زیاد شرکت‌کنندگانی که از گروه درمانی خود خارج شدند، به ویژه زمانی که دوزهای بالای کاریزبامات تجویز شد، مطالعات وارد شده در معرض خطر سوگیری قرار داشتند. شواهد مربوط به کاهش 50% یا بیشتر در دفعات تشنج با قطعیت متوسط همراه بود، به این معنی که ما نسبتا مطمئن هستیم که یافته‌هایی که گزارش کرده‌ایم، دقیق هستند. شواهد مربوط به نتایج دیگر (رسیدن به وضعیت بدون تشنج، خروج از گروه درمانی، تعداد افرادی که دچار یک یا چند عارضه جانبی شدند، سرگیجه و خواب‌آلودگی) قطعیت پائین تا بسیار پائین داشت، به این معنی که از دقت این نتایج مطمئن نیستیم. ما نمی‌توانیم در مورد استفاده از کاریزبامات کمکی در کودکان یا در طولانی‌-مدت اظهارنظر کنیم، زیرا مطالعات فقط شامل بزرگسالان بوده و طول دوره کوتاهی داشتند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

نتایج نشان می‌دهند که کاریزبامات در نقش درمان کمکی برای صرع کانونی مقاوم به دارو ممکن است اثربخشی و تحمل‌پذیری داشته باشد. نکته مهم این است که شواهد برای همه پیامدها به جز نرخ پاسخ‌دهنده قطعیت پائین تا بسیار پائین داشتند، بنابراین اطمینانی به دقت تاثیرات گزارش‌ شده نداریم. با توجه به وجود خطر قابل توجه سوگیری مرتبط با مطالعات وارد شده، همچنین ناهمگونی آماری شناسایی شده برای برخی از پیامدها، قطعیت شواهد محدود است. در نتیجه، استفاده از این یافته‌ها در طبابت بالینی دشوار است. همه مطالعات کوتاه-مدت بوده و فقط بزرگسالان را بررسی کردند. نیاز به انجام RCTهای بیشتری با روش‌شناسی واضح‌تر، دوره پیگیری طولانی-مدت، در نظر گرفتن پیامدهای بالینی بیشتر، بررسی انواع بیشتر تشنج، و حضور طیف وسیع‌تری از شرکت‌کنندگان وجود دارد.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

صرع یکی از شایع‌ترین اختلالات نورولوژیکی است. بسیاری از افراد مبتلا به صرع به دارو مقاوم هستند و نیاز به درمان کمکی دارند، به این معنی که همزمان چندین داروی ضد-صرع مصرف می کنند. کاریزبامات (carisbamate) دارویی است که به صورت خوراکی مصرف شده و کانال‌های ولتاژ-دار سدیم را مهار می‌کند. کاریزبامات ممکن است در مدیریت درمانی صرع کانونی مقاوم به دارو مفید باشد.

اهداف: 

ارزیابی اثربخشی و تحمل‌پذیری کاریزبامات، زمانی که به عنوان درمان کمکی برای افراد مبتلا به صرع کانونی مقاوم به دارو استفاده می‌شود.

روش‌های جست‌وجو: 

بانک‌های اطلاعاتی زیر را در 8 اپریل 2021 جست‌وجو کردیم: پایگاه ثبت مطالعات کاکرین (CRS Web) و MEDLINE (OVID؛ 1946 تا 07 اپریل، 2021). CRS Web شامل کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی یا شبه‌-تصادفی‌سازی و کنترل شده از PubMed؛ Embase؛ ClinicalTrials.gov؛ WHO ICTRP؛ پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌ شده کاکرین (CENTRAL)، و پایگاه‌های ثبت تخصصی گروه‌های مرور کاکرین از جمله صرع (Epilepsy) بود. هم‌چنین پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌های در حال انجام و فهرست منابع را جست‌وجو کردیم، و با نویسندگان کارآزمایی‌های وارد شده تماس گرفتیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) دوسو-کور که کاریزبامات را در مقابل دارونما (placebo) یا هر داروی ضد-صرع دیگر، به‌عنوان درمان کمکی برای صرع کانونی مقاوم به دارو، مقایسه کردند. کارآزمایی‌ها می‌توانستند طراحی‌های موازی-گروه یا متقاطع داشته باشند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را برای ورود انتخاب کرده، کیفیت آنها را ارزیابی، و داده‌ها را استخراج کردند. پیامد اولیه، کاهش 50% یا بیشتر در فراوانی تشنج (نرخ پاسخ‌دهنده) در نظر گرفته شد. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از: وضعیت بدون تشنج، ترک درمان (به هر دلیل و به دلیل عوارض جانبی)؛ عوارض جانبی، و کیفیت زندگی. داده‌ها را با استفاده از روش آماری منتل-هنزل (Mantel-Haenszel) و با توجه به جمعیت قصد درمان (intention-to-treat) آنالیز کردیم. نتایج را در قالب خطرات نسبی (RR) با 95% فواصل اطمینان (CIs) ارائه دادیم.

نتایج اصلی: 

چهار RCT را با مجموع 2211 شرکت‌کننده وارد کردیم. هر چهار کارآزمایی کاریزبامات را با دارونما برای صرع کانونی مقاوم به دارو مقایسه کردند. شرکت‌کنندگان در همه کارآزمایی ها بالای 16 سال سن داشته و حداقل یک داروی ضد-صرع دیگر را همزمان دریافت کردند. وجود خطر سوگیری (bias) قابل توجهی را در کارآزمایی‌های وارد شده شناسایی کردیم. هر چهار کارآزمایی به دلیل گزارش‌دهی ناقص از میزان ریزش نمونه (attrition)، در معرض خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) قرار داشتند و نرخ بالای ترک درمان قابل توجه بود، به ویژه با دوزهای بالاتر دارو. هر چهار کارآزمایی با خطر نامشخص سوگیری تشخیص روبه‌رو بودند، زیرا مشخص نکردند که ارزیابان پیامد نیز کورسازی شده بودند یا خیر.

متاآنالیز نشان داد که کاریزبامات در مقایسه با دارونما نرخ پاسخ‌دهنده بالاتری را ایجاد می‌کند (RR: 1.36؛ 95% CI؛ 1.14 تا 1.62؛ 4 مطالعه؛ شواهد با قطعیت متوسط). شرکت‌کنندگان بیشتری در گروه کاریزبامات نسبت به دارونما به وضعیت بدون تشنج دست یافتند (RR: 2.43؛ 95% CI؛ 0.84 تا 7.03؛ 1 مطالعه)؛ به هر دلیلی از گروه درمانی خود کناره‌گیری کردند (:RR 1.32؛ 95% CI؛ 0.82 تا 2.12؛ 4 مطالعه)؛ و به دلیل عوارض جانبی از گروه درمانی خود خارج شدند (RR: 1.80؛ 95% CI؛ 0.78 تا 4.17؛ 4 مطالعه). با این حال، سطح قطعیت شواهد برای هر سه پیامد بسیار پائین بود. هیچ تفاوتی بین گروه‌های درمانی برای نسبتی از شرکت‌کنندگان که دچار حداقل یک عارضه جانبی شدند، وجود نداشت (:RR 1.10؛ 95% CI؛ 0.93 تا 1.30؛ 2 مطالعه، شواهد با قطعیت پائین). شرکت‌کنندگان بیشتری در گروه کاریزبامات نسبت به گروه دارونما دچار سرگیجه (RR: 2.06؛ 95% CI؛ 1.23 تا 3.44؛ 4 مطالعه، شواهد با قطعیت بسیار پائین) و خواب‌آلودگی (:RR 1.82؛ 95% CI؛ 1.28 تا 2.58؛ 4 مطالعه، شواهد با قطعیت پائین) شدند، اما برای خستگی (RR: 1.11؛ 95% CI؛ 0.73 تا 1.68؛ 3 مطالعه)؛ سردرد (RR: 1.13؛ 95% CI؛ 0.92 تا 1.38؛ 4 مطالعه)؛ یا حالت تهوع (RR: 1.19؛ 95% CI؛ 0.81 تا 1.75؛ 3 مطالعه) تفاوتی بین دو‌گروه دیده نشد. هیچ کدام از کارآزمایی‌های وارد شده کیفیت زندگی را گزارش نکردند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information