سوال مطالعه مروری
شواهد مربوط به این موضوع را بررسی کردیم که موقعیتهای مختلف درناژ وضعیتی، چگونه ریفلاکس گاستروازوفاژیال را در نوزادان و خردسالان تا شش سال مبتلا به فیبروز کیستیک تحت تاثیر قرار میدهد. ما درناژ وضعیتی استاندارد (شامل شیب مایل به پائین سر) را با درناژ وضعیتی اصلاح شده (شامل موقعیت افقی و شیب مایل به بالای سر) مقایسه کردیم. این یک بهروزرسانی از مرور منتشرشده قبلی است.
پیشینه
اگر چه فیبروز سیستیک اختلالی است که بر بسیاری از اندامهای بدن تاثیر میگذارد، بیماری ریه شایعترین علت بیماری و مرگومیر در این بیماری است. انجام فیزیوتراپی قفسه سینه برای پاکسازی راههای هوایی و بهبود عملکرد ریه توصیه میشود. درناژ وضعیتی نوعی فیزیوتراپی قفسه سینه است که برای درمان کودکان مبتلا به فیبروز سیستیک مورد استفاده قرار میگیرد. با این وجود، خطر بروز ریفلاکس گاستروازوفاژیال (بازگشت محتویات معده به داخل مری (ناحیه گلو)) با این تکنیک همراه است.
تاریخ جستوجو
شواهد تا تاریخ زیر بهروز است: 19 جون 2017.
ویژگیهای مطالعه
این مرور دو مطالعه را شامل 40 کودک شش سال و کمتر مبتلا به فیبروز سیستیک وارد کرد. یکی از مطالعات وارد شده از یک شیب 20° رو به پائین سر و یک شیب 20 درجهای رو به بالای سر استفاده کرد و دیگری از درناژ وضعیتی اصلاح شده (شیب 30° رو به بالای سر) در مقایسه با درناژ وضعیتی استاندارد (استفاده از یک شیب 30° رو به پائین سر) استفاده کرد. کودکان بهطور تصادفی برای دریافت یک درمان یا درمان دیگر انتخاب شدند. یک مطالعه در طول یک دوره 24 ساعته و مطالعه دوم در دو روز، اما با یک دوره پیگیری پنج ساله انجام شدند. محدوده سنی شرکتکنندگان از سه هفته تا 34 ماه متغیر بود. یک مطالعه وارد شده توسط بنیاد بیمارستان کودکان سیدنی (Sydney Children’s Hospital Foundation) و مطالعه دیگر توسط بنیاد تحقیقات بیمارستان سلطنتی (Children’s Hospital Research Foundation) و بنیاد تحقیقات فیزیوتراپی استرالیا (Physiotherapy Research Foundation of Australia) تامین مالی شدند.
نتایج اصلی
یک مطالعه وارد شده با استفاده از شیب 20°رو به پائین سر و شیب 20°رو به بالای سر تفاوتی را در تعداد اپیزودهای ریفلاکس معده بین دو رژیم درناژ وضعیتی نیافت، در حالیکه مطالعه دیگر نشان داد اجرای درناژ وضعیتی اصلاح شده (شیب 30°رو به بالای سر) با تعداد کمتر اپیزودهای ریفلاکس و عوارض تنفسی کمتر نسبت به درناژ وضعیتی استاندارد (با استفاده از شیب 30°رو به پائین سر) در نوزادان مبتلا به فیبروز سیستیک همراه بود. سن شرکتکنندگان، زاویه شیب، پیامدهای گزارش شده، تعداد جلسات و طول مدت مطالعه، بین دو مطالعه متفاوت بودند. بااین حال، به نظر میرسد استفاده از یک شیب 30° رو به بالای سر باعث وقوع کمتر اپیزودهای ریفلاکس و عوارض تنفسی کمتر نسبت به موقعیت شیب 30° رو به پائین سر میشود. هرچند که یک مطالعه تفاوتی را بین دو تکنیک نیافت، در اکثر اپیزودهای ریفلاکس محتویات معده با پتانسیل خفگی به بالای مری رسیدند. این موضوع باید باعث شود که فیزیوتراپیستها انتخاب روش خود را به دقت در نظر بگیرند. ما پیشبینی نمیکنیم که انجام هرگونه کارآزمایی جدید بر نتایج این مرور تاثیری داشته باشد؛ بنابراین، قصد بهروزرسانی این مرور را نداریم.
کیفیت شواهد
سطح کیفیت هر دو مطالعه متوسط بود (بنابراین فکر میکنیم که انجام تحقیقات بیشتر بتواند تاثیر مهمی بر نتایج داشته باشد) و بهنظر میرسید که روش اجرای خوبی داشتند و فکر نمیکنیم که هیچ یک از این عوامل تاثیر منفی بر نتایج بر جای بگذارند.
شواهد محدود مربوط به مقایسه بین دو رژیم درناژ وضعیتی به دلیل تعداد کم مطالعات وارد شده، تعداد اندک شرکتکنندگان ارزیابی شده، عدم انجام هرگونه متاآنالیز و برخی از مسائل روششناسی مرتبط با مطالعات همچنان ضعیف است. بااین حال، ممکن است اینطور نتیجهگیری شود که استفاده از یک رژیم وضعیتی با قرارگیری سر در شیب 30° رو به بالا با تعداد پائین اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال و عوارض تنفسی کمتر در بلند-مدت همراه است. موقعیت درناژ وضعیتی با شیب رو به پائین 20°سر تفاوت قابل توجهی را نسبت به وضعیت اصلاح شده با شیب رو به پائین 20°سر نیافت. با این وجود، واقعیت این است که فیزیوتراپیستها باید اکثر اپیزودهای ریفلاکس را که به قسمت بالای مری رسیدند، به دقت در استراتژی درمانی خود در نظر بگیرند. ما پیشبینی نمیکنیم که انجام هرگونه کارآزمایی جدید بر نتایج این مرور تاثیری داشته باشد؛ بنابراین، قصد بهروزرسانی این مرور را نداریم.
درناژ وضعیتی (postural drainage) عمدتا در نوزادان مبتلا به فیبروز سیستیک از زمان تشخیص بیماری تا زمانی که به اندازه کافی بالغ شوند تا فعالانه در درمانهای خود-مراقبتی شرکت کنند، استفاده میشود. با این وجود، خطر بروز ریفلاکس گاستروازوفاژیال به همراه این تکنیک وجود دارد.
این یک بهروزرسانی از مرور منتشر شده در سال 2015 است.
مقایسه ایمنی و اثربخشی اثرات درناژ وضعیتی استاندارد (سر 15 تا 45 درجه مایل به پائین) با درناژ وضعیتی اصلاح شده (سر 15 تا 30 درجه مایل به بالا) با در نظر گرفتن ریفلاکس گاستروازوفاژیال در نوزادان و کودکان بالای شش سال مبتلا به فیبروز سیستیک.
پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای فیبروز کیستیک را در گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین (Cochrane Cystic Fibrosis and Genetic Disorders Group) جستوجو کردیم. همچنین فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط را جستوجو کردیم. جستوجویهای بیشتر در ClinicalTrials.gov و پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO International Clinical Trials Registry Platform) برای یافتن هرگونه مطالعه برنامهریزی شده، در حال انجام و منتشر نشده انجام شد.
آخرین جستوجو در منابع علمی: 19 جون 2017.
مطالعات تصادفیسازی و کنترل شدهای را وارد کردیم که به مقایسه دو رژیم درناژ وضعیتی (درناژ وضعیتی استاندارد و اصلاح شده) بر اساس ریفلاکس گاستروازوفاژیال در نوزادان و کودکان (شش سال و کمتر) مبتلا به فیبروز سیستیک پرداختند.
روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین را مورد استفاده قرار دادیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود شناسایی کرده، به استخراج دادههای مربوط به پیامد و ارزیابی خطر سوگیری (bias) پرداختند. اختلافنظرات را با اجماع نظر یا با مشارکت نویسنده سوم مرور حل کردیم. برای دریافت اطلاعات از دسترفته یا بیشتر با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. کیفیت شواهد با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی شد.
دو مطالعه، شامل 40 شرکتکننده، برای ورود به این مرور واجد شرایط بودند. هیچ مطالعه جدیدی را در بهروزرسانی 2018 وارد نکردیم. مطالعات وارد شده از نظر سن شرکتکنندگان، زاویه شیب، پیامدهای گزارش شده، تعداد جلسات و مدت زمان مطالعه متفاوت بودند. پیامدهای زیر اندازهگیری شدند: بروز یا تشدید اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال؛ درصد اشباع اکسیژن محیطی؛ تعداد دفعات حملات نشانههای دستگاه تنفسی فوقانی؛ تعداد روزهای مصرف آنتیبیوتیک برای حملات حاد؛ نمرات عکس ساده قفسه سینه؛ و آزمایشهای مربوط به عملکرد ریه. یک مطالعه نشان داد که به نظر نمیرسید درناژ وضعیتی با موقعیت مایل به پائین سر به میزان 20° ریفلاکس گاستروازوفاژیال را تشدید کند. بااین حال، اکثر اپیزودهای ریفلاکس در این مطالعه به بالای مری رسیدند (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعه وارد شده دوم گزارش داد که درناژ وضعیتی اصلاح شده (سر در شیب مایل به بالای 30°) با تعداد کمتر اپیزودهای ریفلاکس گاستروازوفاژیال و عوارض تنفسی کمتر نسبت به درناژ وضعیتی استاندارد (سر با شیب مایل به پائین 30°) همراه بود (شواهد با کیفیت متوسط). مطالعات وارد شده خطر سوگیری کلی پائینی داشتند. یک مطالعه وارد شده توسط بنیاد بیمارستان کودکان سیدنی (Sydney Children’s Hospital Foundation) و مطالعه دیگر توسط بنیاد تحقیقات بیمارستان سلطنتی (Children’s Hospital Research Foundation) و بنیاد تحقیقات فیزیوتراپی استرالیا (Physiotherapy Research Foundation of Australia) تامین مالی شدند. با توجه به تفاوت موجود در ارائه آماری دادهها، قادر به گردآوری دادهها برای انجام متاآنالیز نبودیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.