مهارکنندههای دیپپتیدیل پپتیداز-4 (DPP-4) مانند سیتاگلیپتین (sitagliptin) و ویلداگلیپتین (vildagliptin)، داروهای جدید امیدوارکنندهای برای درمان دیابت نوع 2 هستند. تصور میشود آنها بتوانند کنترل متابولیک (که با کاهش گلوکز خون اندازهگیری میشود) را بدون ایجاد هیپوگلیسمی شدید (سطح پائین قند خون که منجر به بیهوشی و دیگر نشانهها میشود) بهبود بخشند.
در مجموع 12,864 فرد در 25 مطالعه شرکت کردند که ترکیبات جدید سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین را بررسی کردند. بیشتر مطالعات 24 هفته طول کشیدند، طولانیترین کارآزماییها درمان را به مدت 52 هفته ارزیابی کردند. تاکنون، هیچ مطالعهای در مورد پارامترهای بیمارمحور مانند مرگومیر، عوارض دیابت، هزینههای درمان و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، گزارشی را ارائه نکرده است. سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین در مقایسه با دارونما (placebo)، کنترل متابولیک را بهبود بخشیدند. مقایسه با دیگر داروهای کاهنده سطح قند خون که از قبل شناخته شده بودند، مزایای درمان با DPP-4 را نشان نداد. افزایش وزن پساز درمان با سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین مشاهده نشد. در مجموع، سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین بهخوبی تحمل شدند، و هیچ موردی از بروز هیپوگلیسمی شدید در بیمارانی که آنها را مصرف کردند، گزارش نشد. بااینحال، عفونتهای ناشی از همه علل پساز درمان با سیتاگلیپتین بهطور قابل توجهی افزایش یافت اما پساز درمان با ویلداگلیپتین به اهمیت آماری نرسید. متاسفانه، تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده منتشرشده با حداقل 12 هفته درمان با سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین، فقط مقادیر آزمایشگاهی روتین را گزارش کردند. از آنجاییکه مهارکنندههای جدید DPP-4 ممکن است بر عملکرد سیستم ایمنی تاثیر بگذارند، دستیابی به دادههای طولانیمدت بیشتری در مورد بیخطری این داروها ضروری است. همچنین، پیامدهای قلبیعروقی مانند حملات قلبی و سکته مغزی نباید با هیچ درمان ضددیابت افزایش یابد، اما تاکنون دادههایی در این زمینه وجود ندارند. تا زمان انتشار اطلاعات جدید، مهارکنندههای DPP-4 فقط باید تحت شرایط کنترلشده و در بیماران خاص استفاده شوند.
مطالعه چکیده کامل
در دیابت نوع 2، عملکرد سلولهای بتا به تدریج کاهش مییابد. یک رویکرد جدید که نتایج امیدوارکنندهای به همراه داشته است، استفاده از مهارکنندههای خوراکی فعال دیپپتیدیل پپتیداز-4 (DPP-4) مانند سیتاگلیپتین (sitagliptin) و ویلداگلیپتین (vildagliptin) است.
اهداف
ارزیابی تاثیرات استفاده از مهارکنندههای دیپپتیدیل پپتیداز-4 (DPP-4) در مدیریت بالینی دیابت نوع 2.
روشهای جستوجو
مطالعات از جستوجوهای کامپیوتری در MEDLINE؛ EMBASE و کتابخانه کاکرین بهدست آمدند.
معیارهای انتخاب
مطالعاتی وارد مطالعه شدند که کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده با حضور افراد بزرگسال مبتلا به دیابت نوع 2 بوده و حداقل 12 هفته طول کشیدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم به ارزیابی خطر سوگیری (bias) و استخراج دادهها پرداختند. تجمیع مطالعات با استفاده از متاآنالیز مدل اثر ثابت (fixed-effect model) انجام شد.
نتایج اصلی
بیست و پنج مطالعه با کیفیت خوب شناسایی شدند، 11 مورد درمان با سیتاگلیپتین و 14 مورد با ویلداگلیپتین را ارزیابی کردند. در مجموع، 6743 بیمار، به ترتیب، در مطالعات سیتاگلیپتین و 6121 بیمار در مطالعات ویلداگلیپتین به صورت تصادفی قرار گرفتند. مطالعات سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین از 12 تا 52 هفته طول کشیدند. هیچ دادهای در مورد مرگومیر، عوارض دیابت، هزینههای درمان و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت منتشر نشد.
درمان با سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین در مقایسه با دارونما (placebo) منجر به کاهش HbA1c، به ترتیب، تقریبا 0.7% و 0.6% شد. دادههای مربوط به مقایسه با گروههای مقایسه فعال محدود بودند، اما برخلاف دیگر داروهای کاهنده قند خون، هیچ بهبودی را در کنترل متابولیک پساز مداخله با DPP-4 نشان ندادند. درمان با سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین منجر به افزایش وزن نشد، اما کاهش وزن پساز مداخلات دارونما بارزتر بود. از دادههای منتشرشده در مورد تاثیرات سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین بر اندازهگیریهای عملکرد سلولهای بتا، نمیتوان به نتیجهگیری قطعی رسید. در مجموع، سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین بهخوبی تحمل شدند، و هیچ موردی از بروز هیپوگلیسمی شدید در بیمارانی که آنها را مصرف کردند، گزارش نشد. پساز درمان با سیتاگلیپتین، عفونتهای ناشی از هر علتی بهطور قابل توجهی افزایش یافتند، اما پساز درمان با ویلداگلیپتین از نظر آماری معنیدار نبود. تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده منتشرشده با حداقل 12 هفته درمان با سیتاگلیپتین و ویلداگلیپتین، فقط مقادیر آزمایشگاهی روتین را گزارش کردند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
مهارکنندههای DPP-4 از نظر تئوری نسبت به درمانهای موجود با ترکیبات خوراکی ضددیابت مزایایی دارند، اما در حال حاضر باید به بیماران خاص محدود شوند. پیشاز استفاده گسترده از این عوامل جدید، دستیابی به دادههای طولانیمدت، بهویژه در مورد پیامدهای قلبیعروقی و بیخطری، فورا مورد نیاز است. میبایست به اطلاعات بیشتری در مورد نسبت خطر-سود درمان با مهارکننده DPP-4، بهویژه در آنالیز عوارض جانبی بر پارامترهای عملکرد سیستم ایمنی، دست یافت. همچنین، دادههای طولانیمدت برای بررسی پارامترهای بیمارمحور مانند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، عوارض دیابت و مرگومیر به هر علتی، مورد نیاز هستند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.