وقتی کلیه از کار میافتد، خون نمیتواند بهدرستی فیلتر شود. مواد حاصل از تجزیه پروتئین و آب باید توسط همودیالیز، یک فرایند مکانیکی که خون را از روی یک غشای فیلترکننده مخصوص عبور میدهد، حذف شود. از غشاهای طبیعی مانند سلولز استفاده میشود. انواع مصنوعی، گرانتر، سازگارتر در نظر گرفته میشوند زیرا پاسخ ایمنی کمتری را ایجاد میکنند، اما مشخص نیست که پیامدهای بالینی واقعی چگونه تحت تاثیر قرار میگیرند. این مرور غشاهای مصنوعی را با غشاهای سلولزی/سلولزی اصلاحشده مقایسه کرد. اگرچه برخی بهبودها مشاهده شد، شواهد کافی برای نشان دادن تاثیر مفید غشاهای مصنوعی یافت نشد. انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه مورد نیاز است.
مطالعه چکیده کامل
وقتی کلیه از کار میافتد، متابولیتهای حاصل از تجزیه پروتئین و آب که از طریق خون منتقل میشوند، نمیتوانند دفع شوند. اصل همودیالیز این است که چنین موادی را میتوان هنگام عبور خون از روی یک غشای نیمهتراوا (semipermeable membrane) حذف کرد. مواد غشاهای طبیعی، شامل سلولز (cellulose) یا سلولز اصلاحشده (modified cellulose) هستند، و اخیرا غشاهای مصنوعی مختلفی نیز توسعه یافتهاند. غشاهای مصنوعی به این دلیل که نسبت به غشاهای مبتنی بر سلولز، پاسخ ایمنی کمتری را تحریک میکنند، «زیستسازگار (biocompatible)» در نظر گرفته میشوند.
اهداف
ارزیابی تاثیرات مواد مختلف غشای همودیالیز در بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحله نهایی (end-stage renal disease; ESRD).
روشهای جستوجو
ما MEDLINE؛ EMBASE؛ PreMEDLINE؛ HealthStar CINAHL؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL)؛ Biosis؛ SIGLE؛ CRIB، پایگاه ثبت تحقیقات ملی انگلستان و فهرست منابع مقالات مرتبط را جستوجو کردیم. با شرکتهای زیستپزشکی و محققان شناختهشده تماس گرفتیم و مجلات و مجموعه مقالات کنفرانسهای منتخب را بهصورت دستی جستوجو کردیم.
تاریخ آخرین جستوجو: جون 2004.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) یا شبه-RCTهایی که جنسهای مختلف غشای همودیالیز را در بیماران مبتلا به ESRD مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم کیفیت روششناسی (methodology) مطالعات را ارزیابی کردند. دادهها توسط یک نویسنده در یک فرم استاندارد خلاصه شده و توسط نویسنده دیگر بررسی شدند. خطر نسبی (RR) و تفاوت میانگین (MD) با 95% فواصل اطمینان (CI) محاسبه شدند.
نتایج اصلی
سی و دو مطالعه شناسایی شدند. غلظتهای پیشاز دیالیز ß 2 میکروگلوبولین (microglobulin) در بیماران تحت درمان با غشاهای مصنوعی بهطور قابل توجهی کمتر نبودند (MD: -14.67؛ 95% CI؛ 33.10- تا 4.05). هنگام آنالیز تغییر در ß 2 میکروگلوبولین، کاهش فقط در غشاهایی با شار بالا مشاهده شد. بروز آمیلوئید در بیمارانی که به مدت شش سال با غشاهای مصنوعی با شار بالا دیالیز شدند، کمتر بود (یک مطالعه، RR: 0.03؛ 95% CI؛ 0.00 تا 0.54). تفاوت معنیداری به نفع غشای مصنوعی (با شار بالا) در مقایسه با غشاهای سلولزی برای تریگلیسیریدها وجود داشت (MD: -0.66؛ 95% CI؛ 1.18- تا 0.14-) اما برای غشاهای سلولزی اصلاحشده اینطور نبود. کفایت دیالیز که با Kt/V اندازهگیری شد، هنگام استفاده از غشاهای سلولزی اندکی بالاتر بود (MD: -0.10؛ 95% CI؛ 0.16- تا 0.04)، درحالیکه غشاهای مصنوعی در مقایسه با غشاهای سلولزی اصلاحشده، مقادیر Kt/V بسیار بالاتری را به دست آوردند (MD: 0.20؛ 95% CI؛ 0.11 تا 0.29). هیچ دادهای در مورد معیارهای کیفیت زندگی وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما هیچ شواهدی را دال بر سودمندی غشاهای مصنوعی در مقایسه با غشاهای سلولز/سلولز اصلاحشده از نظر کاهش مرگومیر و بدون کاهش در نشانههای نامطلوب مرتبط با دیالیز پیدا نکردیم. علیرغم تعداد نسبتا زیاد RCTهای انجامشده در این زمینه، هیچیک از مطالعات واردشده هیچ معیاری را از کیفیت زندگی گزارش نکردند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.