سارکوئیدوز (sarcoidosis) یک بیماری شایع است که میتواند چندین قسمت از بدن را تحت تاثیر قرار دهد. علت این بیماری ناشناخته است، و اغلب بدون درمان بهبود مییابد. سارکوئیدوز میان برخی از گروههای قومی (از جمله آمریکاییهای آفریقاییتبار و آفریقایی-کارائیبیها) که این بیماری برای آنها پیامدهای بدتری دارد، محتملتر است. وقتی سارکوئیدوز ریهها را درگیر میکند، میتواند باعث تنگی نفس، سرفه و مشکلات ریوی شده و به عوارض بیشتر و مرگومیر منجر شود. مرور کارآزماییها نشان داد که استفاده از کورتیکواستروئیدها در مدیریت بالینی سارکوئیدوز ریه منجر به برخی مزایای کوتاهمدت از نظر عکسبرداری با اشعه ایکس از قفسه سینه میشود، اما شواهد محدودی وجود دارد که نشان دهد این مزایا ماندگار بوده یا بر پیامدهای بلندمدت بیماری تاثیر میگذارد.
مطالعه چکیده کامل
سارکوئیدوز ریوی (pulmonary sarcoidosis) یک بیماری شایع با سیر غیرقابل پیشبینی است. استروئیدهای خوراکی (OCS) یا استنشاقی (ICS) بهطور گستردهای در درمان آن استفاده میشوند، اما هیچ اجماعنظری در مورد اینکه چه زمانی و در چه کسی باید درمان شروع شود، چه دوزی باید داده شود و برای چه مدت باید ادامه یابد، وجود ندارد. کورتیکواستروئیدهایی که به مدت چند ماه تجویز میشوند، عوارض جانبی مضری دارند، بنابراین مهم است بدانیم که در مدیریت بالینی سارکوئیدوز ریوی فایدهای دارند یا خیر.
اهداف
به دست آوردن شواهد حاصل از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده در تعیین سودمندی کورتیکواستروئیدها (خوراکی یا استنشاقی) در درمان سارکوئیدوز ریوی.
روشهای جستوجو
CENTRAL؛ MEDLINE و EMBASE با استفاده از اصطلاحات از پیش تعریفشده جستوجو شدند. کتابشناختی (bibliography) RCTها و مرورهای بازیابیشده برای یافتن RCTهای بیشتر بررسی شدند. برای یافتن دیگر مطالعات منتشرشده و منتشرنشده، با شرکتهای داروسازی و نویسندگان RCTهای شناساییشده تماس گرفته شد. جستوجوها تا می 2008 بهروز هستند.
معیارهای انتخاب
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مقالات دارای متن کامل را برای ورود براساس معیارهای زیر ارزیابی کردند: یک RCT یا کارآزمایی بالینی کنترلشده در بزرگسالان با شواهد بافتشناسی سارکوئیدوز ریوی، تحت درمان با OCS (استروئیدهای خوراکی) یا ICS (استروئیدهای خوراکی) در مقایسه با یک گروه کنترل.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
کیفیت کارآزمایی ارزیابی شد و دادهها توسط دو نویسنده مرور بهطور جداگانه استخراج شدند. پیامد اولیه CXR (عکس قفسه سینه) بود. پیامدها به صورت پیامدهای پیوسته (continuous outcome) و دوحالتی (dichotomous outcome)، با استفاده از تکنیکهای آماری استاندارد، آنالیز شدند. ناهمگونی (heterogeneity) در مواردی که شناسایی شد، بررسی شد.
نتایج اصلی
سیزده RCT با کیفیت متغیر شامل 1066 شرکتکننده، معیارهای ورود به این مرور را داشتند. دوز استروئید خوراکی، معادل پردنیزولون 4 تا 40 میلیگرم در روز بود. OCS: بهبودی در CXR طی 3 تا 24 ماه دیده شد (نسبت خطر (Relative Risk; RR): 1.46 [1.01 تا 2.09]، 3 مطالعه)، اما این یافته نیاز به تفسیر محتاطانه دارد. هیچ تفاوت معنادار دیگری در پیامدهای ثانویه شناسایی نشد. ICS: دادهها برای انجام آنالیز معنادار دادههای CXR کافی نبودند. دو مطالعه هیچ بهبودی را در عملکرد ریه نشان ندادند، در یک مطالعه بهبودی در ظرفیت انتشار در گروه تحت درمان مشاهده شد. هیچ گزارشی از عارضه جانبی ارائه نشد. در یک مطالعه، نشانهها در پایان شش ماه درمان بهبود یافتند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
استروئیدهای خوراکی، X-ray و نمره کلی CXR، نشانهها و اسپیرومتری را در طول 3 تا 24 ماه بهبود بخشیدند. بااینحال، شواهد کمی از بهبودی در عملکرد ریه وجود دارد. برای نشان دادن اینکه استروئیدهای خوراکی تاثیر اصلاحکنندهای بر پیشرفت بیماری در بلندمدت دارند یا خیر، دادههای محدودی پساز دو سال وجود دارند. استروئیدهای خوراکی ممکن است برای بیماران مبتلا به بیماری مرحله 2 و 3 با نشانههای متوسط تا شدید یا پیشرونده یا تغییرات CXR مفید باشند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.