آسیب مغزی ناشی از تروما، یک عامل اصلی مرگومیر و معلولیت است. پساز آسیب، مغز ممکن است متورم شده و باعث یک وضعیت بالقوه کشنده به نام افزایش فشار داخل جمجمه (ICP) شود. سالهاست که داروهای کورتیکواستروئیدی بهطور گستردهای برای درمان بیماران مبتلا به آسیب مغزی استفاده میشوند، زیرا تصور میشود که فشار داخل جمجمه را کاهش میدهند. برخی از نمونههای کورتیکواستروئیدها عبارتند از دگزامتازون و متیلپردنیزولون.
نویسندگان این مرور، منابع علمی پزشکی را برای تعیین میزان اثربخشی و بیخطری استفاده از کورتیکواستروئیدها در درمان آسیب مغزی جستوجو کردند. آنها جستوجوی خود را بر کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده متمرکز کردند که در آنها یک گروه از افراد تحت درمان دارویی (کورتیکواستروئیدها) قرار گرفتند و با گروه مشابهی که درمان متفاوتی را دریافت کردند یا هیچ درمانی را غیر از مراقبتهای استاندارد دریافت نکردند، مقایسه شدند. نویسندگان این مرور 20 مورد از این مطالعات را با 12,303 شرکتکننده یافتند. وقتی این مرور برای اولینبار انجام شد، نتایج تحقیق قطعی نبودند. یک مطالعه بزرگ جدید با حدود 80% از کل شرکتکنندگان، تا زمان بهروزرسانی این مرور در سال 2006، تکمیل شد. این مطالعه که CRASH نام دارد، افزایش قابل توجهی را در تعداد مرگومیر در بیمارانی که استروئید مصرف کردند، در مقایسه با بیمارانی که هیچ درمانی را دریافت نکردند، نشان داد. افزایش قابل توجه مرگومیر ناشی از مصرف استروئیدها نشان میدهد که آنها دیگر نباید بهطور معمول در افراد مبتلا به آسیب تروماتیک سر استفاده شوند.
مطالعه چکیده کامل
آسیب مغزی ناشی از تروما، یک عامل اصلی مرگومیر و معلولیت است. کورتیکواستروئیدها بهطور گستردهای در درمان افراد مبتلا به آسیب تروماتیک مغزی استفاده شدهاند.
اهداف
کمّیسازی اثربخشی و بیخطری (safety) استفاده از کورتیکواستروئیدها در درمان آسیب حاد مغزی ناشی از تروما.
روشهای جستوجو
به جستوجو در بانکهای اطلاعاتی زیر پرداختیم: CENTRAL (کتابخانه کاکرین 2007، شماره 4)، MEDLINE (Ovid SP)؛ PubMed [www.ncbi.nlm.nih.gov/sites/entrez/]؛ EMBASE (Ovid SP) و PsycINFO (Ovid SP). این جستوجوها آخرینبار در ژانویه 2008 بهروز شدند.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده در مورد استفاده از کورتیکواستروئید در مدیریت بالینی آسیب حاد مغزی ناشی از تروما با پنهانسازی تخصیص (allocation concealment) کافی یا نامشخص.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
هر دو نویسنده بهطور جداگانه به کیفیت پنهانسازی تخصیص امتیاز دادند. برای دستیابی به اطلاعات بیشتر، با نویسندگان مطالعه تماس گرفته شد. یکی از نویسندگان بهطور جداگانه دادههای مربوط به تعداد شرکتکنندگان تصادفیسازیشده، تعداد شرکتکنندگانی که از پیگیری بازماندند، طول دوره پیگیری، میزان مرگومیر موارد، ناتوانی، عفونتها و خونریزیهای دستگاه گوارش را استخراج کرده و این اطلاعات توسط نویسنده دیگر بررسی شد.
نتایج اصلی
ما 20 کارآزمایی را با 12,303 شرکتکننده تصادفیسازیشده شناسایی کردیم. تاثیر کورتیکواستروئیدها بر خطر مرگومیر در 17 کارآزمایی واردشده گزارش شد. با توجه به وجود ناهمگونی قابل توجه، تخمین تجمعی را از خطر مرگومیر محاسبه نکردیم. بزرگترین کارآزمایی، با حدود 80% از کل شرکتکنندگان تصادفیسازیشده، افزایش قابل توجهی را در خطر نسبی مرگومیر با استروئیدها برابر با 1.15 (95% CI؛ 1.07 تا 1.24) و نسبت خطر (relative risk) مرگومیر یا ناتوانی شدید را معادل 1.05 (95% CI؛ 0.99 تا 1.10) نشان داد. برای عفونتها، خطر نسبی تجمیعشده از پنج کارآزمایی برابر با 1.03 (95% CI؛ 0.99 تا 1.07) و برای ده کارآزمایی که خونریزی دستگاه گوارش را گزارش کردند، معادل 1.23 (95% CI؛ 0.91 تا 1.67) بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در غیاب انجام متاآنالیز، احساس میکنیم بیشترین وزن باید به نتیجه بزرگترین کارآزمایی داده شود. افزایش مرگومیر با استروئیدها در این کارآزمایی نشان میدهد که استروئیدها دیگر نباید بهطور معمول در افراد مبتلا به آسیب تروماتیک سر استفاده شوند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.