نقش متوتروکسات در درمان بیماری کرون فعال مقاوم به درمان

اگرچه کورتیکواستروئیدها در القای بهبودی بیماری کرون موثر هستند، در بسیاری از بیماران با قطع مصرف یا وابستگی به استروئیدها بیماری مجددا عود می‌کند. علاوه بر این، کورتیکواستروئیدها عوارض جانبی قابل توجهی را از خود نشان می‌دهند. متوتروکسات (methotrexate) یک داروی سرکوب‌کننده سیستم ایمنی است که برای مداوای بیماری کرون فعال مقاوم به درمان استفاده می‌شود. این مرور شامل هفت کارآزمایی تصادفی‌‌سازی شده با مجموع 495 شرکت‌کننده بود. شواهدی از یک مطالعه بزرگ وجود دارد که تزریق عضلانی متوتروکسات (25 میلی‌گرم/هفته) به مدت 16 هفته میان بیماران مبتلا به بیماری کرون فعال مقاوم به درمان ممکن است مزیتی از نظر القای بهبودی و قطع کامل مصرف استروئیدها داشته باشد. این کاهش در استفاده از استروئیدها می‌تواند عوارض جانبی ناشی از استروئید را برای افراد مبتلا به بیماری کرون مزمن کاهش دهد. اگرچه عوارض جانبی در درمان با دوز بالای متوتروکسات شایع‌تر است، هیچ عارضه جانبی جدی مشاهده نشده است. عوارض جانبی شایع مرتبط با درمان متوتروکسات عبارتند از تهوع و استفراغ، درد شکم، اسهال، بثورات پوستی و سردرد. مطالعاتی که دوز پائین‌تر متوتروکسات خوراکی (12.5 تا 15 میلی‌گرم/هفته) را با دارونما (placebo) (برای مثال قرص قند) یا دیگر داروهای فعال (مانند آزاتیوپرین (azathioprine) یا 6-مرکاپتوپورین (mercaptopurine)) مقایسه می‌کنند، نشان می‌دهند که احتمالا دوز پائین‌تر متوتروکسات خوراکی هیچ مزیتی برای درمان بیماری کرون فعال مقاوم به درمان ندارد. با این حال، این کارآزمایی‌ها کوچک بودند و ممکن است انجام مطالعات بیشتر در مورد متوتروکسات خوراکی قابل توجیه باشد. دو مطالعه ترکیب متوتروکسات و اینفلیکسیماب (infliximab) (یک داروی بیولوژیکی) را در مقایسه با درمان با اینفلیکسیماب به تنهایی بررسی کردند. این مطالعات نشان دادند که افزودن متوتروکسات به درمان با اینفلیکسیماب به نظر نمی‌رسد که مزیت بیشتری نسبت به اینفیکسیماب (infiximab) داشته باشد. با این حال، این مطالعات نسبتا کوچک بودند و انجام پژوهش‌های بیشتر برای تعیین نقش متوتروکسات همراه با اینفلیکسیماب یا دیگر درمان‌های بیولوژیکی مورد نیاز است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

شواهدی از یک کارآزمایی واحد تصادفی‌سازی شده بزرگ وجود دارد که حاکی از مزیت درمان با متوتروکسات عضلانی (25 میلی‌گرم/هفته) برای القای بهبودی و قطع کامل مصرف استروئیدها در بیماران مبتلا به بیماری کرون مقاوم به درمان است. به نظر نمی‌رسد که متوتروکسات خوراکی با دوز پائین هیچ مزیت قابل توجهی نسبت به دارونما یا مقایسه‌کننده فعال داشته باشد. با این حال، این کارآزمایی‌ها کوچک بودند و ممکن است انجام مطالعات بیشتر در مورد متوتروکسات خوراکی قابل توجیه باشد. مطالعات مقایسه‌ای متوتروکسات با داروهایی مانند آزاتیوپرین یا 6-مرکاپتوپورین به تصادفی‌سازی تعداد زیادی از بیماران نیاز دارند. به نظر نمی‌رسد که افزودن متوتروکسات به درمان با اینفلیکسیماب مزیت بیشتری نسبت به تک درمانی با اینفلیکسیماب داشته باشد. با این حال، این مطالعات نسبتا کوچک بودند و انجام پژوهش‌های بیشتر برای تعیین نقش متوتروکسات همراه با اینفلیکسیماب یا دیگر درمان‌های بیولوژیکی مورد نیاز است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

اگرچه کورتیکواستروئیدها در القای بهبودی بیماری کرون موثر هستند، در بسیاری از بیماران با قطع مصرف یا وابستگی به استروئیدها بیماری مجددا عود می‌کند. علاوه بر این، آنها عوارض جانبی قابل توجهی را از خود نشان می‌دهند. موفقیت متوتروکسات (methotrexate) در درمان آرتریت روماتوئید منجر به ارزیابی آن در بیماران مبتلا به بیماری کرون (Crohn's disease) مقاوم به درمان شد. تاثیر متوتروکسات در القای بهبودی در بیماری کرون مقاوم به درمان مورد مطالعه قرار گرفته و به یک جایگزین اصلی برای درمان با آزاتیوپرین (azathioprine) یا 6-مرکاپتوپورین (mercaptopurine) تبدیل شده است. این مرور سیستماتیک، یک نسخه به‌روز شده از مرورهای منتشرشده قبلی کاکرین است.

اهداف: 

هدف اولیه، ارزیابی کارآمدی و بی‌خطری (safety) متوتروکسات در القای بهبودی در بیماران مبتلا به بیماری کرون فعال با یا بدون مصرف همزمان درمان استروئیدی بود.

روش‌های جست‌وجو: 

برای یافتن مطالعات مرتبط به جست‌وجو در MEDLINE؛ EMBASE؛ CENTRAL و پایگاه ثبت تخصصی کارآزمایی‌های گروه IBD/FBD در کاکرین از ابتدا تا 9 جون 2014 پرداختیم. خلاصه مقالات کنفرانس‌ها و فهرست منابع نیز برای شناسایی مطالعات بیشتر جست‌وجو شدند.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده در مورد درمان با متوتروکسات در مقایسه با دارونما (placebo) یا یک مقایسه‌کننده فعال در درمان بیماری کرون فعال و مقاوم به درمان در بیماران بزرگسال (> 17 سال) برای گنجاندن در این مرور در نظر گرفته شدند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

پیامد اولیه، عدم دستیابی به بهبودی و قطع مصرف استروئیدها بود. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از عوارض جانبی، خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی، عوارض جانبی جدی و کیفیت زندگی. برای هر پیامد، نسبت خطر (relative risk; RR) و 95% فواصل اطمینان (95% CI) را محاسبه کردیم. داده‌ها بر اساس قصد درمان (intention‐to‐treat) آنالیز شدند. برای ارزیابی کیفیت روش‌شناسی (methodology) مطالعات واردشده، از ابزار خطر سوگیری (bias) کاکرین استفاده کردیم. رویکرد درجه‌بندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) برای ارزیابی کیفیت کلی شواهد حمایت‌کننده از پیامد اولیه استفاده شد.

نتایج اصلی: 

هفت مطالعه (495 بیمار) در این مرور گنجانده شدند. چهار مطالعه دارای خطر پائین سوگیری رتبه‌بندی شدند. سه مطالعه به علت طراحی برچسب-باز (open label) یا یک‌سو-کور بودن (single-blind) دارای خطر بالای سوگیری بودند. هفت مطالعه از لحاظ شرکت‌کنندگان، مداخله، و پیامدها تا حدی متفاوت بوده و انجام متاآنالیز مناسب نبود. آنالیزهای GRADE نشان دادند که کیفیت شواهد برای اکثر پیامدها به دلیل داده‌های پراکنده و کورسازی (blinding) ناکافی، بسیار پائین تا پائین بود. سه مطالعه کوچک که از متوتروکسات خوراکی با دوز پائین استفاده کردند، تفاوتی را با اهمیت آماری از نظر عدم دستیابی به القای بهبودی میان متوتروکسات و دارونما یا میان متوتروکسات و 6-مرکاپتوپورین نشان ندادند. در مطالعه‌ای که از دوز 15 میلی‌گرم/هفته متوتروکسات خوراکی استفاده شد، 33% (5/15) از بیماران تحت درمان با متوتروکسات در مقایسه با 11% (2/18) از بیماران گروه دارونما نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 3.00؛ 95% CI؛ 0.68 تا 13.31). در مطالعه‌ای که از دوز 12.5 میلی‌گرم/هفته متوتروکسات خوراکی استفاده شد، 62% (16/26) از بیماران تحت درمان با متوتروکسات در مقایسه با 54% (14/26) از بیماران گروه دارونما نتوانستند به مرحله بهبودی دست یابند (RR: 1.14؛ 95% CI؛ 0.72 تا 1.82). این مطالعه همچنین دارای یک بازوی مقایسه‌کننده فعال بود، 62% (16/26) از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 59% (19/32) از بیماران گروه 6-مرکاپتوپورین نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 1.04؛ 95% CI؛ 0.68 تا 1.57). در مطالعه انجام‌شده بر روی یک مقایسه‌کننده فعال که از دوز 15 میلی‌گرم/هفته متوتروکسات خوراکی استفاده شد، 20% (3/15) از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 6% از بیماران 6-مرکاپتوپورین نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 3.20؛ 95% CI؛ 0.37 تا 27.49). این مطالعه همچنین شامل یک بازوی 5-ASA بود و نشان داد که احتمال ورود بیماران تحت درمان با متوتروکسات به مرحله بهبودی به‌طور قابل توجهی بیشتر از بیماران تحت درمان با 5-ASA بود. بیست درصد (3/15) از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 86% (6/7) از بیماران گروه 5-ASA نتوانستند به مرحله بهبودی دست یابند (RR: 0.23؛ 95% CI؛ 0.08 تا 0.67). یک مطالعه کوچک که از دوز بالاتر متوتروکسات داخل وریدی یا خوراکی استفاده کرد (25 میلی‌گرم/هفته)، تفاوتی را با اهمیت آماری میان متوتروکسات و آزاتیوپرین نشان نداد. چهل‌ و چهار درصد (12/27) از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 37% از بیماران آزاتیوپرین نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 1.20؛ 95% CI؛ 0.63 تا 2.29). دو مطالعه تفاوتی را با اهمیت آماری در عدم دستیابی به بهبودی میان ترکیب اینفلیکسیماب (infliximab) و متوتروکسات و تک درمانی (monotherapy) اینفلیکسیماب پیدا نکردند. یک مطالعه کوچک از متوتروکسات داخل وریدی (20 میلی‌گرم/هفته) به مدت 5 هفته استفاده کرد و سپس آن را به متوتروکسات خوراکی تغییر داد (20 میلی‌گرم/هفته). چهل‌ و پنج درصد (5/11) از بیماران در گروه ترکیبی در مقایسه با 62% از بیماران گروه اینفلیکسیماب نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 0.73؛ 95% CI؛ 0.31 تا 1.69). مطالعه دیگری که درمان ترکیبی را ارزیابی کرد، از متوتروکسات زیر جلدی (حداکثر دوز 25 میلی‌گرم/هفته) استفاده کرد. بیست‌ و چهار درصد (15/63) از بیماران گروه ترکیبی در مقایسه با 22% (14/63) از بیماران گروه اینفلیکسیماب نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 1.07؛ 95% CI؛ 0.57 تا 2.03). یک مطالعه بزرگ کنترل‌شده با دارونما که از دوز بالای متوتروکسات عضلانی استفاده کرد، مزیتی را با اهمیت آماری نسبت به دارونما نشان داد. شصت‌ و یک درصد از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 81% از بیماران گروه دارونما نتوانستند به مرحله بهبودی برسند (RR: 0.75؛ 95% CI؛ 0.61 تا 0.93؛ تعداد افراد مورد نیاز برای درمان (numbers needed to treat; NNT): 5). در این مطالعه، موارد خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی در بیماران گروه متوتروکسات به میزان قابل توجهی شایع‌تر از دارونما بود. هفده درصد از بیماران گروه متوتروکسات در مقایسه با 2% از بیماران گروه دارونما به علت بروز عوارض جانبی، درمان خود را قطع کردند (RR: 8.00؛ 95% CI؛ 1.09 تا 58.51). در یک مطالعه کوچک، بروز عوارض جانبی در بیماران گروه متوتروکسات (63%؛ 17/27) به‌طور قابل توجهی شایع‌تر از بیماران گروه آزاتیوپرین (26%؛ 7/27) بود (RR: 2.42؛ 95% CI؛ 1.21 تا 4.89). در هیچ یک از دیگر مطالعات دارای مقایسه‌کننده فعال یا کنترل‌شده با دارونما، تفاوتی با اهمیت آماری در عوارض جانبی، خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی یا عوارض جانبی جدی گزارش نشد. عوارض جانبی شایع شامل تهوع و استفراغ، درد شکم، اسهال، بثورات پوستی و سردرد بودند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information