سوال مطالعه مروری
آیا گروهی از داروها با نام مسدود کنندههای کانال کلسیم (دیلتیازم (diltiazem)، نیفیدیپین (nifedipine)، نیمودیپین (nimodipine)، وراپامیل (verapamil)، فلوناریزین (flunarizine)) برای درمان عوارض جانبی ناخوشایند، مانند تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا مشکلات روانی مشابه مفید هستند؟
پیشینه
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی غالبا صداهایی میشنوند و چیزهایی میبینند (توهم) و باورهای عجیب و غریب دارند (هذیان). این نشانهها معمولا با داروهای آنتیسایکوتیک درمان میشوند. اما این داروها عوارض جانبی ناتوان کنندهای (debilitating) دارند. تاردیو دیسکینزی یک اختلال حرکتی غیر-ارادی است که باعث انقباضات غیر-ارادی و شدید (convulse)، اسپاسم و شکلک (grimace) عضلات صورت، دهان، زبان و فک میشود. این بیماری به وسیله تجویز طولانیمدت یا دوز بالای آنتیسایکوتیکها ایجاد میشود، درمان این بیماری مشکل است و حتی میتواند علاجناپذیر باشد. گروهی از داروها با نام مسدود کنندههای کانال کلسیم (دیلتیازم، نیفیدیپین، نیمودیپین، وراپامیل، فلوناریزین) به مثابه درمانهای آزمایشی برای تاردیو دیسکینزی استفاده شدهاند.
ویژگیهای مطالعه
کارآزماییهای بالینی (تا اپریل 2017) را در پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین جستوجو کردیم. این مرور شامل سه کارآزمایی کوچک و کوتاه بود که در دهه 1990 منتشر شده بود. کارآزماییها شامل 47 فرد تصادفیسازی شده مبتلا به اسکیزوفرنی یا دیگر بیماریهای روانی مزمن بودند که با داروهای آنتیسایکوتیک درمان میشدند و به تاردیو دیسکینزی مبتلا بودند. درمانهایی که شرکتکنندگان دریافت میکردند، مسدود کنندههای کانال کلسیم مانند فلوناریزین، نیفیدیپین، دیلتیازم هیدروکلراید یا دارونما (placebo) بودند (درمانهای ساختگی).
نتایج کلیدی
مجموعه اندکی از دادههای با کیفیت بسیار پائین از این سه کارآزمایی کوچک در دسترس بود که گزارشدهی ضعیفی داشتند. در حال حاضر اینکه مسدود کنندههای کانال کلسیم در درمان تاردیو دیسکینزی ایجاد شده به وسیله داروهای آنتیسایکوتیک مفید هستند یا خیر، نامطمئن است. بنابراین استفاده از مسدود کنندههای کانال کلسیم برای این مقصود هنوز در مرحله آزمایش است.
کیفیت شواهد
شواهد محدود و مقیاس آنها کوچک بود. در حال حاضر اینکه این داروها به عنوان درمان برای تاردیو دیسکینزی ناشی از آنتیسایکوتیک توصیه شوند یا خیر، امکانپذیر نیست. بررسیهای بیشتر برای یافتن تاثیرات مثبت مسدود کنندههای کانال کلسیم مورد نیاز است، به این منظور باید کارآزماییهای بالینی با طراحی مناسب و خوب انجام و گزارش شود.
این خلاصه به زبان ساده که به وسیله نویسندگان این مرور اتخاذ شده، برگرفته از خلاصهای است که ابتدا به وسیله «بن گری» (Ben Gray) - محقق ارشد بنیاد McPin - نوشته شده است (mcpin.org/).
شواهد موجود به دست آمده از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده کاملا محدود بوده و کیفیت بسیار پائینی داشتند، بنابراین نمیتوان نتیجهگیری کرد. تاثیرات مسدود کنندههای کانال کلسیم برای درمان تاردیو دیسکینزی ناشی از داروهای آنتیسایکوتیک نامعلوم است. استفاده از این داروها آزمایشی است و باید فقط در کارآزماییهای تصادفیسازی شده با طراحی مناسب تجویز شوند.
اسکیزوفرنی و اختلالات مربوط به آن بخش قابل توجهی را از جمعیت جهان درگیر کرده است. داروهای آنتیسایکوتیک درمان اولیه این اختلالات هستند. داروهای آنتیسایکوتیک با تنوعی از عوارض جانبی همراه هستند که از جمله آنها تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) است. دیسکینزی یک اختلال حرکتی ناسازگار و بدریخت (disfiguring) ناحیه دهانی و صورت است که میتواند تاردیو (شروع کند و دیرتر از موقع داشتن - having a slow or belated onset) باشد. درمان تاردیو دیسکینزی علیرغم آزمایش با چندین درمان، مشکل است. مسدود کنندههای کانال کلسیم (مانند دیلتیازم (diltiazem)، نیفیدیپین (nifedipine)، نیمودیپین (nimodipine)، وراپامیل (verapamil)، فلوناریزین (flunarizine)) در زمره این درمانهای آزمایشی قرار دارند.
تعیین تاثیرات داروهای مسدود کننده کانال کلسیم (دیلتیازم، نیفیدیپین، نیمودیپین، وراپامیل) برای درمان تاردیو دیسکینزی ناشی از نورولپتیک در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلالات اسکیزوافکتیو یا بیماریهای روانی مزمن دیگر.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین را جستوجو کردیم (جولای 2015 و اپریل 2017)، همچنین منابع مطالعات شناسایی شده را برای یافتن کارآزماییهای بیشتر بررسی کردیم و با نویسندگان کارآزماییها برای یافتن اطلاعات اضافی تماس گرفتیم.
معیار انتخاب ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بود که در آنها این مقایسه بررسی شده بود: مقایسه مسدود کنندههای کانال کلسیم با دارونما (placebo)، عدم مداخله یا هر مداخله دیگر در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا بیماریهای روانی جدی به همراه تاردیو دیسکینزی.
ما بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کردیم و خطر نسبی را برای دادههای دو-حالتی و تفاوتهای میانگین (MD) را برای دادههای پیوسته با 95% فواصل اطمینان (CIs) آنها محاسبه کردیم. ما ترک خروج زودهنگام افراد را از مطالعه بدون هیچ بهبودی، ارزیابی کردیم. همچنین جدول «خلاصه یافتهها» را با استفاده از سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ایجاد کردیم.
هیچ کارآزمایی در نسخههای قبلی این مرور وجود نداشت. از جستوجوی سال 2015 سه کارآزمایی متقاطع (cross-over) شناسایی شد که میتوانست در این مرور گنجانده شوند. در جستوجوی سال 2017 هیچ مطالعهای یافت نشد که به این مرور مرتبط باشد. کارآزماییهای وارد شده در ایلات متحده (USA) و چین انجام شده بودند و شامل 47 بیمار سرپایی مبتلا به بیماریهای روانی مزمن بودند که بهطور تصادفی تخصیص داده شده بودند. کارآزماییها در دهه 1990 منتشر شده و مدت آنها کوتاه بود (شش تا 10 هفته). بهطور کلی خطر سوگیری (bias) نامشخص بود، دلیل آن عمدتا گزارشدهی ضعیف، عدم توصیف پنهانسازی تخصیص (allocation concealment)، عدم تصریح ایجاد توالی (generation of the sequence)، کورسازی نامشخص مطالعات، سوگیری ریزش نمونه (attrition) و عدم گزارش کامل دادههای پیامد بودند. یافتهها اندک و تنک بودند، در هیچ مطالعهای، پیامد اولیه «عدم بهبودی بالینی مهم در نشانههای تاردیو دیسکینزی» گزارش نشده بود، اما در دو مطالعه کوچک (37 شرکتکننده) هیچ تفاوتی در نشانههای تاردیو دیسکینزی براساس نمره مقیاس حرکتی غیر-ارادی غیر-نرمال (abnormal involuntary movement scale; AIMS) بین دیلتیازم یا فلوناریزین و دارونما بعد از سه تا چهار هفته درمان دیده نشد (MD: -0.71؛ 95% CI؛ 2.68- تا 1.26؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). فقط در یک مطالعه با 20 شرکتکننده تصادفیسازی شده حوادث جانبی گزارش شده بود که بر اساس آن، حوادث جانبی با فلوناریزین یا با دارونما وجود نداشت (شواهد با کیفیت بسیار پائین). یک مطالعه با 18 شرکتکننده عدم زوال را در وضعیت روانی با دیلتیازم یا با دارونما گزارش کرده بود (شواهد با کیفیت بسیار پائین). در هیچ مطالعهای پیامدهای مقبولیت درمان، اعتماد به نفس در جامعه، درگیر شدن در جامعه، درگیر شدن در شبکههای اجتماعی یا کیفیت زندگی شخصی بیمار گزارش نشده بود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.