اختلال عملکرد حاد وستیبولار ایدیوپاتیک (نوریت وستیبولار (vestibular neuritis)) یک وضعیت شایع با علت ناشناخته است. بیماران مبتلا به این بیماری اغلب دچار سرگیجه، حالت تهوع یا استفراغ، و مشکل در بینایی، تعادل یا تحرک میشوند، اما شنوایی طبیعی داشته و وزوز گوش ندارند. پیشنهاد شده که مصرف یک دوره از کورتیکواستروئیدها، اگر در مراحل اولیه تجویز شود، ممکن است بهبودی از بیماری و پیامد طولانیمدت بیمار را بهبود بخشد. بااینحال، کورتیکواستروئیدها میتوانند عوارض جانبی (مانند خونریزی از زخم معده، تغییرات خلقی و غیره) را ایجاد کنند.
این مرور چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را شامل 149 بیمار بزرگسال مبتلا به اختلال عملکرد حاد دهلیزی ایدیوپاتیک (نوریت دهلیزی) شناسایی کرد که با کورتیکواستروئیدها یا دارونما درمان شدند. مطالعات از این نظر که از داروهای مختلف و رژیمهای درمانی متفاوتی استفاده کردند، متنوع بودند. براساس نتایج این مطالعات، در حال حاضر شواهد کافی به نفع کورتیکواستروئیدها نسبت به داروهای دارونما در بهبودی علامتی و آزمایش عینی عملکرد دهلیزی، چه در کوتاهمدت و چه در طولانیمدت، وجود ندارد. برای بررسی اثربخشی کورتیکواستروئیدها در بیماران مبتلا به این وضعیت، انجام مطالعات بیشتر و با کیفیت بالاتر مورد نیاز است.
مطالعه چکیده کامل
اختلال عملکرد حاد وستیبولار ایدیوپاتیک (نوریت وستیبولار (vestibular neuritis)) دومین علت شایع سرگیجه محیطی پساز سرگیجه وضعیتی خوشخیم حملهای (benign paroxysmal positional vertigo; BPPV) است و 7% از بیمارانی را که به کلینیکهای سرپایی تخصصی در درمان سرگیجه مراجعه میکنند، تشکیل میدهد. علت دقیق این وضعیت مشخص نیست و تاثیرات کورتیکواستروئیدها بر آن و بهبودی آن نامشخص است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی کورتیکواستروئیدها در مدیریت بیماران مبتلا به اختلال عملکرد حاد وستیبولار ایدیوپاتیک (نوریت وستیبولار).
روشهای جستوجو
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه گوش و حلق و بینی (ENT) در کاکرین، CENTRAL؛ PubMed؛ EMBASE؛ CINAHL؛ Web of Science؛ BIOSIS Previews؛ Cambridge Scientific Abstracts؛ ISRCTN و منابع دیگر را برای یافتن کارآزماییهای منتشرشده و منتشرنشده، جستوجو کردیم. تاریخ آخرین جستوجو، 28 دسامبر 2010 بود.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده که کورتیکواستروئیدها را با دارونما (placebo)، عدم درمان یا دیگر درمانهای فعال، برای بزرگسالان مبتلا به اختلال عملکرد حاد وستیبولار ایدیوپاتیک مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم مطالعات را از نتایج جستوجو انتخاب کرده و دادهها را استخراج کردند. سه نویسنده بهطور جداگانه خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند.
نتایج اصلی
چهار کارآزمایی، شامل مجموعا 149 شرکتکننده، اثربخشی کورتیکواستروئیدهای خوراکی را در برابر دارونما مقایسه کردند. تمام کارآزماییها کوچک بوده و از کیفیت روششناسی (methodology) پائین برخوردار بودند. اگرچه کورتیکواستروئیدها در مقایسه با دارونما، تاثیر کلی معنیداری بر بازیابی کامل تست کالریک در یک ماه داشتند (خطر نسبی (RR): 2.81؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.32 تا 6.00، P = 0.007)، هیچ تاثیر معنیداری بر بازیابی کامل تست کالریک در 12 ماه (RR: 1.58؛ 95% CI؛ 0.45 تا 5.62، P = 0.48) یا بر میزان بازیابی تست کالریک در یک ماه (تفاوت میانگین (MD): 9.60%؛ 95% CI؛ 20.66- تا 39.86، P = 0.53) یا در 12 ماه (MD: 6.83%؛ 95% CI؛ 27.69- تا 41.36، P = 0.70) مشاهده نشد. علاوهبر این، هیچ تفاوت معنیداری میان کورتیکواستروئیدها و دارونما در بهبود علامتی عملکرد دهلیزی پساز اختلال عملکرد دهلیزی حاد ایدیوپاتیک در رابطه با سرگیجه در 24 ساعت (RR: 0.39؛ 95% CI؛ 0.04 تا 3.57، P = 0.40) و استفاده از نمره پرسشنامه معلولیت سرگیجه (Dizziness Handicap Inventory) در یک، سه، شش و 12 ماه وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در مجموع، در حال حاضر شواهد کافی از این کارآزماییها برای حمایت از تجویز کورتیکواستروئیدها در بیماران مبتلا به اختلال عملکرد حاد وستیبولار ایدیوپاتیک وجود ندارد. ما هیچ کارآزمایی را با خطر پائین سوگیری روششناسی نیافتیم که از بالاترین سطح معیارهای تشخیصی و معیارهای پیامد استفاده کرده باشد. ما توصیه میکنیم که مطالعات آینده علاوهبر معیارهای عینی بهبودی در سیستم دهلیزی، مانند تست کالریک و الکترونیستاگموگرافی، شامل معیارهای کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و معیارهای پیامد مبتنی بر نشانه نیز باشند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.