پالیپریدون پالمیتات (paliperidone palmitate) یک فرمولاسیون داخل عضلانی طولانیاثر از پالیپریدون است، که یک متابولیت فعال ریسپریدون بوده و قبلا فقط به صورت خوراکی در دسترس قرار داشت. ما اثربخشی، عوارض جانبی و بیخطری (safety) مصرف پالیپریدون پالمیتات را در درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماریهای شبه-اسکیزوفرنی ارزیابی کردیم. در مطالعات کوتاهمدت، پالیپریدون پالمیتات یک داروی ضدروانپریشی موثرتر از دارونما (placebo) است. عوارض جانبی پالیپریدون پالمیتات مشابه عوارض جانبی پالیپریدون خوراکی، ریسپریدون خوراکی و ریسپریدون تزریقی طولانیاثر است. در دو مطالعه کوتاهمدت، پالیپریدون پالمیتات با دوز انعطافپذیر، از نظر اثربخشی و تحملپذیری تقریبا معادل تزریق طولانیاثر ریسپریدون با دوز انعطافپذیر است.
مطالعه چکیده کامل
پالیپریدون پالمیتات (paliperidone palmitate)، یک فرمولاسیون طولانیاثر و تزریق عضلانی از پالیپریدون، اکنون برای استفاده بالینی در دسترس قرار دارد. پالیپریدون متابولیت فعال ریسپریدون (risperidone) بوده و بهصورت خوراکی برای مصرف روزانه نیز موجود است.
اهداف
مقایسه تاثیرات مصرف پالیپریدون پالمیتات با هر درمان دیگری برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماریهای مشابه اسکیزوفرنی.
روشهای جستوجو
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (نوامبر 2009)، و منابع تمام مطالعات شناساییشده را برای یافتن کارآزماییهای بیشتر جستوجو کردیم. ما برای دریافت مطالب بیشتر با تولیدکنندگان پالیپریدون پالمیتات، سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) و نویسندگان کارآزماییهای مرتبط تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
ما بهطور جداگانه، مطالعات را انتخاب و ارزیابی نقادانه کردیم، دادهها را استخراج کرده و بر اساس قصد درمان (intention-to-treat; ITT) آنالیز کردیم. در صورت امکان و در جای مناسب، خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) آنها را، با تعداد افراد مورد نیاز برای درمان/آسیب (number needed to benefit/harm; NNB/H) محاسبه کردیم. برای دادههای پیوسته (continuous data) تفاوتهای میانگین (MD) را به دست آوردیم.
نتایج اصلی
پنج مطالعه با 2215 شرکتکننده، پالیپریدون پالمیتات را با دارونما (placebo) مقایسه کردند. بیماران کمتری از گروه پالیپریدون پالمیتات مطالعه را زودتر ترک کردند (n = 2183؛ 5 RCT؛ RR: 0.76؛ 95% CI؛ 0.70 تا 0.84، NNTB: 9؛ 95% CI؛ 7 تا 14) و افرادی که هر دوزی از پالیپریدون پالمیتات را دریافت کردند، بسیار کمتر احتمال داشت که هیچ بهبودی را در وضعیت عمومی خود نشان ندهند (n = 1696؛ 4 RCT؛ RR: 0.79؛ 95% CI؛ 0.74 تا 0.85، NNTB: 7؛ 95% CI؛ 5 تا 9). در یک کارآزمایی واحد که بهطور خاص برای مطالعه عود بیماری طراحی شد، افرادی که بهصورت تصادفی به گروه پالیپریدون پالمیتات اختصاص یافتند، در مقایسه با افرادی که دارونما دریافت کردند، کمتر احتمال داشت که دچار عود سایکوز شوند (n = 312؛ 1 RCT؛ RR: 0.28؛ 95% CI؛ 0.17 تا 0.48، NNTB: 5؛ 95% CI؛ 4 تا 6). در مطالعات دیگر که عود بیماری فقط به عنوان یک عارضه جانبی ثبت شد، ما دریافتیم افرادی که پالیپریدون پالمیتات دریافت کردند، کمتر احتمال داشت دچار عود نشانههای روانپریشی شوند (n = 1837؛ 4 RCT؛ RR: 0.55؛ 95% CI؛ 0.44 تا 0.68؛ NNTB: 10؛ 95% CI؛ 8 تا 14). مصرف پالیپریدون پالمیتات با گزارشهای کمتری از آشفتگی یا پرخاشگری (n = 2180؛ 5 RCT؛ RR: 0.65؛ 95% CI؛ 0.46 تا 0.91، NNTB: 39؛ 95% CI؛ 25 تا 150) و استفاده از داروهای ضداضطراب (n = 2170؛ 5 RCT؛ RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.83 تا 0.96؛ NNTB: 16؛ 95% CI؛ 11 تا 44) همراه بود. افزایش مداوم و قابل توجه پرولاکتین سرم (نانوگرم/میلیلیتر) هم در مردان و هم در زنانی که پالیپریدون پالمیتات دریافت کردند، مشاهده شد، اما دادهها برای جمعبندی بسیار ناهمگن بودند. ما هیچ شواهدی را دال بر اختلال عملکرد جنسی در این کارآزماییهای کوتاهمدت پیدا نکردیم. افرادی که پالیپریدون پالمیتات دریافت کردند، در مقایسه با افرادی که با دارونما درمان شدند، بسیار بیشتر دچار افزایش وزن شدند (n = 2052؛ 5 RCT؛ MD: 1.34؛ 95% CI؛ 0.97 تا 1.70).
دو مطالعه با 1969 شرکتکننده، پالیپریدون پالمیتات با دوز انعطافپذیر را با ریسپریدون تزریقی طولانیاثر با دوز انعطافپذیر مقایسه کردند. میانگین دوزهای پالیپریدون پالمیتات در این کارآزماییها 73.3 و 104.6 میلیگرم هر چهار هفته بود، درحالیکه میانگین دوزهای ریسپریدون تزریقی طولانیاثر به ترتیب 35.3 و 31.7 میلیگرم هر دو هفته بود. ما هیچ تفاوتی را میان پالیپریدون پالمیتات و ریسپریدون تزریقی طولانیاثر برای خروج زودهنگام به هر دلیلی از این مطالعات پیدا نکردیم (n = 1969؛ 2 RCT؛ RR: 1.12؛ 95% CI؛ 1.00 تا 1.25). از نظر آماری، احتمال عود نشانههای روانپریشی در افرادی که پالیپریدون پالمیتات دریافت کردند، بیشتر از افرادی نبود که ریسپریدون تزریقی طولانیاثر را مصرف کردند (n = 1961؛ 2 RCT؛ RR: 1.23؛ 95% CI؛ 0.98 تا 1.53). درحالیکه ما هیچ تفاوت معنیداری را در میزان وقوع مرگومیر در کارآزماییهای تجمیعشده نیافتیم (n = 1967؛ 2 RCT؛ RR: 3.62؛ 95% CI؛ 0.60 تا 21.89)، خاطرنشان میکنیم که در مجموع شش مورد مرگ در این دو کارآزمایی رخ دادند، که پنج مورد در گروه پالیپریدون پالمیتات و یک مورد در گروه ریسپریدون تزریقی طولانیاثر بودند. اگرچه مرگ جدیترین عارضه جانبی است، تعداد کم این عوارض در این کارآزماییها، معنادار بودن این یافته را نامشخص میکند. ما دریافتیم شرکتکنندگانی که بهصورت تصادفی به گروه پالیپریدون پالمیتات اختصاص یافتند، بسیار کمتر احتمال داشت که در این کارآزماییها از داروهای آنتیکولینرژیک استفاده کنند (n = 1587؛ 2 RCT؛ RR: 0.67؛ 95% CI؛ 0.55 تا 0.82، NNTB: 13؛ 95% CI؛ 10 تا 24).
ما هیچ دادهای را در مورد پالیپریدون پالمیتات از نظر استفاده از خدمات، کیفیت زندگی، رفتار، رضایت بیمار، عملکرد شناختی یا هزینه پیدا نکردیم.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در مطالعات کوتاهمدت، پالیپریدون پالمیتات یک داروی ضدروانپریشی است که از دارونما موثرتر عمل میکند. ما دریافتیم که عوارض جانبی آن مشابه عوارض جانبی ترکیبات مرتبط با آن، پالیپریدون و ریسپریدون، است، بهطوریکه اختلالات حرکتی خارج هرمی، افزایش وزن و تاکیکاردی، همگی با پالیپریدون پالمیتات شایعتر از دارونما دیده شدند. در حالی که هیچ تفاوتی در بروز پیامدهای نامطلوب جنسی یافت نشد، پالیپریدون پالمیتات با افزایش قابل توجه پرولاکتین سرم همراه است. هنگامیکه پالیپریدون پالمیتات با دوز انعطافپذیر و میانگین دوز تقریبی 70 تا 110 میلیگرم هر چهار هفته تجویز شود، از نظر اثربخشی و تحملپذیری با ریسپریدون تزریقی طولانیاثر با دوز انعطافپذیر و میانگین دوز تقریبی 35 میلیگرم هر دو هفته مشابه است.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.