نویسندگان یک مرور سیستماتیک را از ده مطالعه انجام دادند، تا ببینند درمانهای کمکی (مکمل درمان اصلی) برای دمانس ناشی از AIDS موثر و بیخطر بودند یا خیر. آنها هیچ شواهدی را دال بر تاثیر درمانهای کمکی بر بیماران نیافتند. آنها به این نتیجه رسیدند که درمانهای کمکی بیخطر بوده و هیچ تاثیر مضری بر بیماران نداشتند.
مطالعه چکیده کامل
دمانس پیچیده ناشی از AIDS، عارضهای شایع در ویروس نقص ایمنی انسانی نوع 1 (HIV-1) است که با وجود استفاده فعلی از درمانهای ضدرتروویروسی قوی، همچنان وجود دارد. این بیماری منبع عوارض زیادی است و در صورت شدید بودن، بقا (survival) بیمار را کاهش میدهد.
اهداف
تعیین اثربخشی و بیخطری (safety) درمانهای کمکی برای دمانس ناشی از ایدز
روشهای جستوجو
ما در پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای گروه HIV/AIDS در کاکرین (دسامبر 2006)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (کتابخانه کاکرین، شماره 1، 2007)، MEDLINE (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، EMBASE (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، AIDSearch (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، PsycINFO (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، PSYCHLIT (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، LILACS (ژانویه 1980 تا فوریه 2007)، مجموعه مقالات کنفرانسها، پایگاههای ثبت کارآزمایی، بانکهای اطلاعاتی پایاننامهها و فهرست منابع مقالات، جستوجو کردیم. با تولیدکنندگان و پژوهشگران در این زمینه نیز تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، چه منتشرشده و چه منتشرنشده، که یک نوع درمان کمکی را با عدم درمان یا دارونما (placebo) در بزرگسالان مبتلا به دمانس ناشی از ایدز مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم کیفیت کارآزماییها را ارزیابی کردند، دادهها را استخراج کرده و در نرمافزار RevMan 4.2 وارد کردند. در صورت امکان، از دادههای قصد درمان (intention-to-treat) استفاده شد و برای کسب اطلاعات بیشتر با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم. ما اطلاعات مربوط به عملکرد عصبی-شناختی، عوارض جانبی، تحملپذیری و مورتالیتی به هر علتی (all-cause mortality) را از کارآزماییها جمعآوری کردیم.
نتایج اصلی
ده کارآزمایی با مجموع 711 شرکتکننده وارد شدند. تمام مطالعات، کارآزماییهای فاز 2 بودند. شش مطالعه از روشهای مناسب برای تخصیص (allocation) تولید توالی (sequence generation) استفاده کردند و در چهار کارآزمایی باقیمانده، نامشخص بود. پنهانسازی تخصیص (allocation concealment) در پنج کارآزمایی، کافی و در بقیه کارآزماییها نامشخص بود. این کارآزماییها از نظر نوع، دوز، روشها و فراوانی تجویز درمانهای کمکی، ناهمگون بودند. هیچ تفاوت معنیداری میان گروههای تحت درمان و دارونما در نمرات تست نوروسایکولوژیکی، تعداد افرادی که دوز تعیینشده داروی آزمایشی را تکمیل کردند، عوارض جانبی، و مورتالیتی به هر علتی، وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این مرور، فقدان شواهدی را تائید میکند که نشان دهد هر یک از درمانهای کمکی، عملکرد شناختی یا کیفیت زندگی، یا هر دو را برای بیماران مبتلا به ADC بهبود میبخشند، اگرچه این درمانها بهخوبی تحمل شده و بیخطر بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.