سیروز صفراوی اولیه (primary biliary cirrhosis; PBC) یک بیماری مزمن کبدی است که با تخریب مجاری صفراوی مشخص میشود. تخمین میزان بروز سالانه آن از 2 تا 24 بیمار در هر میلیون نفر جمعیت، و تخمین شیوع از 19 تا 240 بیمار در هر میلیون نفر جمعیت متغیر است. PBC عمدتا زنان میانسال را درگیر میکند. پیشبینی بهبودی برای بیمار علامتدار پس از تشخیص بین 10 و 15 سال است. علت ایجاد PBC ناشناخته است، اما پویایی این بیماری شبیه به گروه «بیماریهای خودایمنی» است. بنابراین، میتوان انتظار داشت که تجویز یک داروی سرکوبکننده سیستم ایمنی (immunosuppressant) تاثیر قابل توجهی داشته باشد. این مرور تمام دادههای بالینی مربوط به آزاتیوپرین (azathioprine)، داروی سرکوبکننده سیستم ایمنی، را در ارتباط با PBC ارزیابی میکند.
یافتههای این مرور بر اساس دو کارآزمایی بالینی با 293 بیمار است. داروی آزاتیوپرین در مقابل دارونما (placebo) یا عدم انجام مداخله بررسی شد. یافتههای اولیه این مرور آن است که آزاتیوپرین هیچ تاثیری بر بقا (survival)، خارش، پیشرفت بیماری (ایجاد سیروز) یا کیفیت زندگی ندارد. بیمارانی که آزاتیوپرین دریافت کردند، نسبت به بیماران درمانشده با دارونما، بیشتر دچار عوارض جانبی شدند.
مطالعه چکیده کامل
آزاتیوپرین (azathioprine) برای مدیریت بالینی بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه (primary biliary cirrhosis; PBC) استفاده میشود، اما پاسخهای درمانی در کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده متناقض بودهاند.
اهداف
ارزیابی مزایا و خطرات آزاتیوپرین برای بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه.
روشهای جستوجو
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده با جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین ، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL) در کتابخانه کاکرین ؛ MEDLINE ؛ EMBASE ؛ Science Citation Index Expanded، بانک اطلاعاتی زیستپزشکی چین ، و LILACS و جستوجوهای دستی در کتابشناختی (bibliography) تا سپتامبر 2005 شناسایی شدند.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده که آزاتیوپرین را در مقابل دارونما (placebo)، عدم انجام مداخله یا داروی دیگر مقایسه کردند، صرفنظر از کورسازی (blinding)، زبان، سال انتشار و وضعیت انتشار، وارد شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
پیامدهای اولیه، مرگومیر، و مرگومیر یا پیوند کبد بودند. پیامدهای دوحالتی (dichotomous outcome) بهصورت نسبت خطر (relative risk) با 95% فاصله اطمینان (CI) گزارش شدند. پیامدهای پیوسته (continuous outcome) بهصورت تفاوت میانگین وزندهیشده (WMD) یا تفاوت میانگین استانداردشده (SMD) ارائه شدند. ما تاثیرات مداخله را با مدلهای اثرات تصادفی (random-effect) و مدل اثر ثابت (fixed-effect model) بررسی کردیم.
نتایج اصلی
دو کارآزمایی بالینی تصادفیسازیشده را با 293 بیمار شناسایی کردیم. فقط یکی از کارآزماییها دارای خطر سوگیری (bias) پائین در نظر گرفته شد. آزاتیوپرین میزان مرگومیر را بهطور قابل توجهی کاهش نداد (RR: 0.80؛ 95% CI؛ 0.49 تا 1.31، 2 کارآزمایی). آزاتیوپرین در مداخله یک ساله، خارش (RR: 0.71؛ 95% CI؛ 0.28 تا 1.84، 1 کارآزمایی)، پیشرفت سیروز یا کیفیت زندگی را بهبود نبخشید. بیمارانی که آزاتیوپرین دریافت کردند، نسبت به بیمارانی که هیچ مداخلهای را دریافت نکرده یا با دارونما درمان شدند، بیشتر دچار عوارض جانبی شدند (RR: 2.44؛ 95% CI؛ 1.14 تا 5.20، 2 کارآزمایی). عوارض جانبی شایع عبارت بودند از بثورات پوستی، اسهال شدید و سرکوب مغز استخوان.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هیچ شواهدی برای حمایت از استفاده از آزاتیوپرین برای بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه وجود ندارد. محققانی که علاقهمند به انجام کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده بیشتر هستند، باید از خطرات عوارض جانبی آگاه باشند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.