افراد مبتلا به HIV/AIDS اغلب دچار اسهال مزمن میشوند که گاهی ناشی از عفونت نیست. این امر در کشورهای جنوب صحرای آفریقا که داروهای کنترل خود HIV، یعنی داروهای آنتیرتروویرال (antiretroviral; ARV)، ممکن است بهطور گسترده در دسترس نبوده یا مقرونبهصرفه نباشند، بیشتر صدق میکند. اسهال مزمن، در صورت عدم درمان موثر و بهموقع، اغلب منجر به بیماری طولانیمدت و مرگومیر به علت از دست دادن مایعات میشود. داروهای آنتیموتیلیتی (antimotility) و جاذبها (adsorbents) به راحتی در دسترس بوده و حین تلاش برای دریافت ARVها، برای کنترل این وضعیت استفاده میشوند. شواهد کافی را برای حمایت یا رد استفاده از آنها در کنترل این وضعیت پیدا نکردیم.
مطالعه چکیده کامل
اسهال ناشی از AIDS یکی از علل شایع موربیدیتی و مورتالیتی در افراد HIV-مثبت است، بهویژه در کشورهای جنوب صحرای آفریقا که 70% از مرگومیرهای ناشی از HIV در آنجا رخ میدهند. این بیماری، اغلب کیفیت زندگی را چه در افرادی که درمان آنتیرتروویرال (antiretroviral therapy; ART) دریافت میکنند و چه در افراد بدون سابقه دریافت ART، به خطر میاندازد. درمان تجربی ضداسهال ممکن است در حدود 50% از موارد غیر-پاتوژنیک یا ایدیوپاتیک و در مواردی که ناشی از درمان آنتیرتروویرال است، مورد نیاز باشد. عوامل آنتیموتیلیتی (antimotility) (لوپرامید (Loperamide)، دیفنوکسیلات (Diphenoxylate)، کدئین (Codeine)) و جاذبها (adsorbents) (بیسموت سابسالیسیلات (Bismuth Subsalicylate)، کائولن/پکتین (Kaolin/Pectin)، آتاپولژیت (Attapulgite)) به راحتی در دسترس بوده، و در این شرایط مفید تشخیص داده شدهاند، و بنابراین اغلب مورد استفاده قرار میگیرند. داروهای آنتیموتیلیتی، اوپیوئیدهایی هستند که با کاهش فعالیت روده، میزان دفع مدفوع را کاهش داده و در نتیجه زمان عبور مدفوع در روده را افزایش میدهند و باعث احتباس مایعات و الکترولیتها میشوند، درحالیکه جاذبها با اتصال به مایعات، سموم و دیگر مواد، قوام مدفوع را بهبود بخشیده و سموم را از بین میبرند. با توجه به تاثیر بالقوه آنها در مدیریت اسهال مزمن در افراد مبتلا به HIV/AIDS، اثربخشی عوامل آنتیموتیلیتی را در کنترل اسهال مزمن در شرایط نقص سیستم ایمنی ناشی از HIV/AIDS مرور کردیم.
اهداف
ارزیابی اثربخشی عوامل آنتیموتیلیتی در کنترل اسهال مزمن در افراد مبتلا به HIV/AIDS.
روشهای جستوجو
در نوامبر 2006 به جستوجو در پایگاههای Medline؛ EMBASE، پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین، پایگاه ثبت HIV/AIDS کاکرین و بانکهای اطلاعاتی AIDSearch پرداختیم. همچنین برای کسب اطلاعات در مورد کارآزماییهای قبلی یا در حال انجام، با WHO؛ CDC، شرکتهای داروسازی و متخصصان این حوزه تماس گرفتیم و فهرست منابع مطالعات بازیابیشده را صرفنظر از زبان و وضعیت انتشار، بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای که یک عامل آنتیموتیلیتی یا یک جاذب را با یک عامل آنتیموتیلیتی دیگر، دارونما (placebo)، یک جاذب یا عدم درمان در کودکان و بزرگسالان مبتلا به HIV مقایسه کردند که با شکایت اسهال به مدت سه هفته یا بیشتر مراجعه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم انتخاب مطالعه را انجام داده و مقالات کامل مطالعات بالقوه واجد شرایط را بررسی کردند.
نتایج اصلی
یک کارآزمایی یافت شد که استفاده از یک جاذب (آتاپولژیت) را در مقایسه با دارونما برای کنترل اسهال مزمن در افراد مبتلا به HIV/AIDS ارزیابی کرد. این مطالعه شامل 91 فرد بزرگسال (در سنین 18 تا 60 سال) بود که مبتلا به AIDS تشخیص داده شده و حداقل 7 روز اسهال داشتند. هیچ شواهدی مبنی بر برتری آتاپولژیت نسبت به دارونما در کنترل اسهال از طریق کاهش دفعات مدفوع و عادی کردن قوام مدفوع در روزهای 1 (0.34 (95% CI؛ 0.01 تا 8.15))، 3 (1.35 (95% CI؛ 0.51 تا 3.62)) و 5 (1.74 (95% CI؛ 0.89 تا 3.38)) وجود نداشت. این یک کارآزمایی کوچک بود و ممکن است قدرت کافی را برای نشان دادن شواهدی مبنی بر تاثیر مداخله نداشته باشد. پنج مورد مرگومیر گزارش شد که طبق بازوهای مطالعه، طبقهبندی نشده بودند.
مطالعاتی که استفاده از عوامل آنتیموتیلیتی را ارزیابی کرده باشند، یافت نشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
این مرور، فقدان شواهد را برای استفاده از عوامل آنتیموتیلیتی و جاذبها در کنترل اسهال در افراد مبتلا به HIV/AIDS برجسته میکند. اگرچه هیچ کارآزماییای یافت نشد که استفاده از عوامل آنتیموتیلیتی را ارزیابی کرده باشد، مطالعه بازیابیشده نشان داد که آتاپولژیت در کنترل اسهال در بیماران HIV/AIDS بهتر از دارونما نبود. برای مراقبت مطلوب از بیمار، این عوامل هنوز هم میتوانند استفاده شوند، با تاکید بیشتر بر درمانهای کمکی مانند جایگزینی حجم زیاد مایعات، تا زمانی که شواهد برای این رویکرد از مطالعات و مرورهای آتی به دست آید.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.