کاردنولیدها (cardenolide) سموم گیاهی طبیعی هستند که عمدتا بر قلب اثر میگذارند. در حالی که مسمومیت با کاردنولیدهای دیژیتالیس (digitalis) (دیگوکسین (digoxin) و دیژیتوکسین (digitoxin)) در سراسر جهان گزارش میشود، سمیّت قلبی (cardiotoxicity) ناشی از دیگر کاردنولیدها مانند خرزهره زرد (yellow oleander) نیز یک مشکل عمده است، بهطوری که سالانه دهها هزار مورد مسمومیت با آن در جنوب آسیا رخ میدهد. از آنجایی که کاردنولیدهای این گیاهان از نظر ساختاری مشابه هستند، مسمومیتهای حاد با استفاده از درمانهای مشابه مدیریت میشوند. مزیت این درمانها، بهویژه از نظر هزینه مورد توجه است، زیرا بیشتر مسمومیتها در کشورهای در حال توسعه رخ میدهند که منابع بسیار محدودی دارند. اهداف این مرور عبارت بودند از تعیین کارآمدی پادزهرها برای درمان مسمومیت حاد با کاردنولید، بهویژه آتروپین (atropine)، ایزوپرنالین (isoprenaline) (ایزوپروترنول (isoproterenol))، ذغال فعال با دوز چندگانه (multiple-dose activated charcoal; MDAC)، فروکتوز-1، دیفسفات-6، بیکربنات سدیم، منیزیم، فنیتوئین (phenytoin) و آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab.
دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده شناسایی شدند؛ هر دو بر بیماران مبتلا به مسمومیت با خرزهره زرد انجام شدند. یک کارآزمایی، تاثیر MDAC را بر مورتالیتی بررسی کرد، نسبت خطر (relative risk; RR) معادل 0.31 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.83) که نشاندهنده یک تاثیر مفید است. مطالعه دوم، تاثیر مفیدی را از آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab بر وجود دیسریتمیهای قلبی در دو ساعت پساز تجویز نشان داد؛ RR برابر با 0.60 گزارش شد (95% CI؛ 0.44 تا 0.81). همچنین مزایای دیگری در هر دو مطالعه مشاهده شد و عوارض جانبی جدی حداقل بودند. مطالعاتی که تاثیر پادزهرها را بر دیگر کاردنولیدها ارزیابی کنند، شناسایی نشدند. یک مطالعه در حال انجام نیز شناسایی شد که به بررسی اثربخشی ذغال فعال برای مدیریت بالینی مسمومیت حاد با خرزهره زرد پرداخت. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد MDAC و آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab ممکن است درمانهای موثری برای مسمومیت با خرزهره زرد باشند. بااینحال، به دلیل فقدان کارآزماییهای بالینی کنترلشده و با کیفیت خوب، کارآمدی و اندیکاسیون این مداخلات برای درمان مسمومیت حاد با دیژیتالیس نامشخص است. با توجه به تفاوتهای فارماکوکینتیک میان کاردنولیدها، تاثیر پادزهرهای تجویزشده را برای بیماران مبتلا به مسمومیت با خرزهره زرد نمیتوان به راحتی به دیگر کاردنولیدها تعمیم داد. متاسفانه، هزینهها منجر به محدود شدن استفاده از پادزهرهایی مانند آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab در کشورهای در حال توسعه میشود که مسمومیت با کاردنولید شایع است. انجام پژوهشهای بیشتر با استفاده از پادزهرهای نسبتا ارزان که ممکن است موثر هم باشند، مورد نیاز است.
مطالعه چکیده کامل
کاردنولیدها (cardenolide) سموم گیاهی طبیعی هستند که عمدتا بر قلب اثر میگذارند. در حالی که مسمومیت با کاردنولیدهای دیژیتالیس (digitalis) (دیگوکسین (digoxin) و دیژیتوکسین (digitoxin)) در سراسر جهان گزارش میشود، سمیّت قلبی (cardiotoxicity) ناشی از دیگر کاردنولیدها مانند خرزهره زرد (yellow oleander) نیز یک مشکل عمده است، بهطوری که سالانه دهها هزار مورد مسمومیت با آن در جنوب آسیا رخ میدهد. از آنجایی که کاردنولیدهای این گیاهان از نظر ساختاری مشابه هستند، مسمومیتهای حاد با استفاده از درمانهای مشابه مدیریت میشوند. مزیت این درمانها، بهویژه از نظر هزینه مورد توجه است، زیرا بیشتر مسمومیتها در کشورهای در حال توسعه رخ میدهند که منابع بسیار محدودی دارند.
اهداف
تعیین کارآمدی پادزهرها برای درمان مسمومیت حاد با کاردنولید، بهویژه آتروپین (atropine)، ایزوپرنالین (isoprenaline) (ایزوپروترنول (isoproterenol))، ذغال فعال با دوز چندگانه (multiple-dose activated charcoal; MDAC)، فروکتوز-1، دیفسفات-6، بیکربنات سدیم، منیزیم، فنیتوئین (phenytoin) و آنتیتوکسین Fab آنتیدیگوکسین.
روشهای جستوجو
پایگاههای MEDLINE؛ EMBASE، پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده سازمان همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration)؛ Current Awareness in Clinical Toxicology؛ Info Trac؛ www.google.com.au و Science Citation Index را برای یافتن مطالعات شناساییشده توسط جستوجوهای قبلی، جستوجو کردیم. کتابشناختیهای (bibliography) مقالات شناساییشده را بهصورت دستی جستوجو کرده و شخصا با متخصصان این حوزه تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای شناسایی شدند که در آنها پادزهرها برای بیماران مبتلا به مسمومیت حاد علامتدار با کاردنولید تجویز شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
بهطور جداگانه دادههای مربوط به طراحی مطالعه، از جمله روش تصادفیسازی، ویژگیهای شرکتکنندگان، نوع مداخله و پیامدها را از هر مطالعه استخراج کردیم. بهطور مستقل از هم نیز به ارزیابی کیفیت روششناسی (methodology) مطالعات واردشده پرداختیم. انجام آنالیز تجمعی مناسب نبود.
نتایج اصلی
دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده شناسایی شدند که هر دو بر بیماران مبتلا به مسمومیت با خرزهره زرد انجام شدند. یک کارآزمایی، تاثیر MDAC را بر مورتالیتی بررسی کرد، نسبت خطر (relative risk; RR) معادل 0.31 بود (95% فاصله اطمینان (CI): 0.12 تا 0.83) که نشاندهنده یک تاثیر مفید است. مطالعه دوم، تاثیر مفیدی را از آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab بر وجود دیسریتمیهای قلبی در دو ساعت پساز تجویز نشان داد؛ RR برابر با 0.60 گزارش شد (95% CI؛ 0.44 تا 0.81). همچنین مزایای دیگری در هر دو مطالعه مشاهده شد و عوارض جانبی جدی حداقل بودند. مطالعاتی که تاثیر پادزهرها را بر دیگر کاردنولیدها ارزیابی کنند، شناسایی نشدند. یک مطالعه در حال انجام نیز شناسایی شد که به بررسی اثربخشی ذغال فعال برای مدیریت بالینی مسمومیت حاد با خرزهره زرد پرداخت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد MDAC و آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab ممکن است درمانهای موثری برای مسمومیت با خرزهره زرد باشند. بااینحال، به دلیل فقدان کارآزماییهای بالینی کنترلشده و با کیفیت خوب، کارآمدی و اندیکاسیون این مداخلات برای درمان مسمومیت حاد با دیژیتالیس نامشخص است. با توجه به تفاوتهای فارماکوکینتیک میان کاردنولیدها، تاثیر پادزهرهای تجویزشده را برای بیماران مبتلا به مسمومیت با خرزهره زرد نمیتوان به راحتی به دیگر کاردنولیدها تعمیم داد. متاسفانه، هزینهها منجر به محدود شدن استفاده از پادزهرهایی مانند آنتیتوکسین آنتیدیگوکسین Fab در کشورهای در حال توسعه میشود که مسمومیت با کاردنولید شایع است. انجام پژوهشهای بیشتر با استفاده از پادزهرهای نسبتا ارزان که ممکن است موثر هم باشند، مورد نیاز است.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.