دلیریوم (delirium) یک حالت گیجی است که ناشی از یک بیماری جسمانی است. ویژگیهای بارز آن شروع سریع، تغییر هوشیاری، کاهش توجه و اختلال شناختی کلی است. نشانههای دیگر عبارتند از توهم (بهویژه توهمات بصری)، اختلال در الگوی خواب و آشفتگی. دلیریوم معمولا در بیماران بستری در بیمارستان دیده شده و با دوره بستری طولانیتر، سطح عملکرد ضعیف، اختلال شناختی مداوم و نیاز به مراقبتهای ویژه مرتبط است. بنابراین، دلیریوم یک سندرم مهم برای تشخیص و درمان است. تنها کارآزمایی واردشده، که دونپزیل (donepezil) را با دارونما (placebo) در 15 بیمار مقایسه کرد، هیچ تفاوت آماری معنیداری را در طول مدت دلیریوم نشان نداد. هیچ پیامد دیگری اندازهگیری نشد.
مطالعه چکیده کامل
دلیریوم (delirium) یا هذیان اکنون اصطلاح ترجیحی برای توصیف حالات گیجی حاد (acute confusional states) است. این وضعیت در 10 تا 30% از کل بیماران بستری در بیمارستان دیده میشود. دلیریوم بهطور بالقوه برگشتپذیر است و با چندین پیامد نامطلوب، از جمله افزایش طول مدت بستری در بیمارستان، وضعیت عملکردی ضعیف، اختلال شناختی مداوم، نیاز به مراقبتهای بیمارستانی و احتمالا مرگومیر، مرتبط است. اختلال در سیستم کولینرژیک به عنوان مکانیسم کلیدی دلیریوم پیشنهاد شده است. مهارکنندههای کولیناستراز (cholinesterase inhibitors) سیستم کولینرژیک را تقویت میکنند و گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه ممکن است در درمان دلیریوم مفید باشند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و بیخطری (safety) استفاده از مهارکنندههای کولیناستراز در درمان دلیریوم.
روشهای جستوجو
در 19 اپریل 2005، پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین (که شامل مواردی از MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ CENTRAL؛ LILACS و دیگر بانکهای اطلاعاتی است) برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مرتبط، با استفاده از اصطلاحات زیر، جستوجو شد: دونپزیل (donepezil) یا آریسپت (aricept)، گالانتامین (galantamine) یا رمینیل (reminyl)، ریواستیگمین (rivastigmine) یا اکسلون (exelon) و تاکرین (tacrine) یا کاگنکس (cognex). از آنجاییکه این پایگاه ثبت تخصصی فقط شامل کارآزماییهای مربوط به دمانس و اختلال شناختی است، علاوهبر این، تمام سالهای MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO و CINAHL برای یافتن کارآزماییهایی از مصرف مهارکنندههای کولیناستراز در درمان دلیریوم در افراد غیرمبتلا به دمانس جستوجو شدند.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده کورسازی (blinding) شده و بدون مخدوششدگی، منتشرشده یا منتشرنشدهای وارد شدند که در آنها درمان با مهارکنندههای کولیناستراز تجویز شده و با مداخلات جایگزین در بیماران مبتلا به دلیریوم مقایسه شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده (RO؛ SK) بهطور مستقل از هم کیفیت مطالعات را براساس پارامترهایی مانند تصادفیسازی، کورسازی و نحوه مدیریت موارد انصراف از مطالعه، ارزیابی کردند. هر مهارکننده کولیناستراز قرار بود بهصورت جداگانه و با هم به عنوان یک گروه بررسی شوند.
معیارهای پیامد اولیه مورد نظر عبارتند از طول مدت دلیریوم، شدت دلیریوم و وجود و شدت نشانههای رفتاری (مانند آشفتگی و توهم). دیگر پیامدهای مورد نظر عبارتند از: شناخت، نیاز به بستری شدن در بیمارستان، طول مدت بستری در بیمارستان و عوارض جانبی.
نتایج اصلی
یک کارآزمایی شناسایی شد که دونپزیل را با دارونما (placebo) در 15 بیمار مقایسه کرد. هیچ تفاوت معنیداری میان گروههای درمان و دارونما در طول مدت دلیریوم مشاهده نشد. میانگین دوره دلیریوم پساز جراحی برای گروه دونپزیل 1.0 روز (خطای استاندارد (Standard Error): 0.0) بود، درحالیکه برای گروه دارونما 1.3 روز (خطای استاندارد: 0.19) گزارش شد. هیچ پیامد دیگری برای بیمارانی که دچار دلیریوم شدند، اندازهگیری نشد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر هیچ شواهدی از کارآزماییهای کنترلشده وجود ندارد که نشان دهد دونپزیل در درمان دلیریوم موثر است. انجام کارآزماییهای بیشتر با استفاده از مهارکنندههای کولیناستراز برای درمان دلیریوم مورد نیاز است.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.