نارسایی حاد کلیه (ARF) یک عارضه شایع در بیماران به شدت بدحال است. با وجود پیشرفتهای تکنولوژیکی در درمانهای جایگزینی کلیه، از جمله استفاده از دیالیزکننده (dialyzer) یا کلیه مصنوعی برای حذف سموم از خون، میزان مرگومیر بالا است. دیالیزکنندهها با مواد مختلفی ساخته میشوند و به عنوان غشاهای زیستناسازگار (bioincompatible membranes; BICM) یا زیستسازگار (biocompatible membranes; BCM) طبقهبندی میشوند، زیرا هنگام تماس با خون، پاسخهای بیولوژیکی متفاوتی را ایجاد میکنند. مزیت BCM نسبت به BICM که در مطالعات اولیه نشان داده شد، در مطالعات بعدی تائید نشد. در این مرور سیستماتیک، که یک متاآنالیز با ترکیب نتایج چندین مطالعه روی بیماران مبتلا به ARF نیازمند دیالیز است، هیچ مزیت بالینی قابل اثباتی با استفاده از BCM مشاهده نشد.
مطالعه چکیده کامل
نارسایی حاد کلیه (ARF) با موربیدیتی و مورتالیتی قابل توجهی همراه است. برخی مطالعات، گزارش کردهاند که بقای (survival) بیمارانی که با غشاهای زیستسازگار (biocompatible membranes; BCM) دیالیز میشوند، بیشتر از بیماران درمانشده با غشاهای زیستناسازگار (bioincompatible membranes; BICM) است. این یافتهها در مطالعات بعدی بهصورت منسجم مشاهده نشدند.
اهداف
تعیین اینکه استفاده از BCM در مقایسه با BICM در بیماران بزرگسال مبتلا به ARF که نیاز به همودیالیز متناوب دارند، مزیتی را برای بقا یا بهبود عملکرد کلیه در آنها ایجاد میکند یا خیر.
روشهای جستوجو
ما پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL، در
کتابخانه کاکرین
)، MEDLINE (از سال 1966)، EMBASE (از سال 1980)، فهرست مکزیکی مجلات زیستپزشکی آمریکای لاتین IMBIOMED (از سال 1990)، بانک اطلاعاتی منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب LILACS (از سال 1982) و فهرست منابع مقالات را جستوجو کردیم.
تاریخ جستوجو: ژانویه 2007
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازیشده و شبه-تصادفیسازی و کنترلشده که استفاده از BCM را با BICM در بیماران > 18 سال مبتلا به ARF که نیاز به همودیالیز متناوب دارند، مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کردند. غشاهای دیالیز مشتقشده از سلولز به عنوان BICM طبقهبندی شده، و دیالیزکنندههای مصنوعی (synthetic dialyzer) بهعنوان BCM در نظر گرفته شدند. پیامدهای اصلی، مورتالیتی به هر علتی (all-cause mortality) و بهبود عملکرد کلیه بر اساس نوع دیالیزکننده بودند. ما این پیامدها را با توجه به خواص شار (flux) (شار بالا یا شار پائین) هریک از این دیالیزکنندهها، بیشتر بررسی کردیم. یک متاآنالیز با ترکیب دادهها با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects model) انجام شد.
نتایج اصلی
ده مطالعه در آنالیز اولیه مرگومیر، با مجموع 1100 بیمار، وارد شدند. هیچیک از خطرات نسبی (RR) تجمعی به اهمیت آماری نرسیدند. RR تجمعی برابر با 0.93 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 1.07) بود. RR کلی برای بهبود عملکرد کلیه، که شامل 1038 بیمار از نه مطالعه بود، 1.09 بود (95% CI؛ 0.90 تا 1.31). RR تجمعی برای مرگومیر براساس ویژگی شار دیالیزکننده، 1.05 گزارش شد (95% CI؛ 0.81 تا 1.37). RR تجمعی برای بهبودی در عملکرد کلیه براساس ویژگی شار، 1.30 بود (95% CI؛ 0.83 تا 2.02). انجام متاآنالیز برای مرگومیر میان دریافتکنندگان پیوند کلیه امکانپذیر نبود، بااینحال، آنالیز بهبود عملکرد کلیه در این جمعیت از بیماران، RR برابر با 1.05 (95% CI؛ 0.87 تا 1.26) را نشان داد. نتایج آنالیزهای حساسیت (sensitivity) تفاوت قابل توجهی با آنالیزهای اولیه نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
هیچ مزیت بالینی قابل اثباتی برای استفاده از BCM در مقایسه با BICM در بیماران مبتلا به ARF که نیاز به همودیالیز متناوب دارند، وجود ندارد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.