دمانس یا زوال عقل اغلب با بیماری پارکینسون (Parkinson's Disease) مرتبط است. اگرچه به نظر میرسد تعدادی از انتقالدهندههای عصبی در این امر دخیل هستند، از دست دادن عملکرد کولینرژیک بهویژه با دمانس ناشی از بیماری پارکینسون (Parkinson's Disease Dementia; PDD) مرتبط بوده که نشاندهنده کاربرد بالقوه مهارکنندههای کولیناستراز است. به نظر میرسد مصرف ریواستیگمین (rivastigmine) بهطور متوسط وضعیت شناختی و به میزان کمتری فعالیتهای روزمره زندگی را در بیماران مبتلا به PDD بهبود میبخشد. در 15% از بیماران، بهبودی بالینی معناداری مشاهده شد. اثربخشی این دارو در دیگر حوزهها نیاز به تائید دارد. تحملپذیری درمان، بهویژه در حالت تهوع، استفراغ و لرزش، مشکلساز به نظر میرسد.
مطالعه چکیده کامل
از دست دادن عصبدهی کولینرژیک، دوپامینرژیک و نورآدرنرژیک که در دمانس بیماری پارکینسون (Parkinson's Disease Dementia; PDD) مشاهده میشود، نقش بالقوه مهارکنندههای کولیناستراز را نشان میدهد. از نظر تئوری، نگرانیهایی در مورد بدتر شدن نشانههای مرتبط با بیماری پارکینسون، بهویژه نشانههای حرکتی، دیده میشوند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی، بیخطری (safety)، تحملپذیری و دادههای اقتصادی سلامت مرتبط با مصرف مهارکنندههای کولیناستراز در PDD.
روشهای جستوجو
این کارآزماییها از پایگاه ثبت تخصصی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین در 19 اپریل 2005 با استفاده از عبارت جستوجوی پارکینسون* شناسایی شدند. این فهرست شامل سوابقی از تمام بانکهای اطلاعاتی اصلی مراقبتهای سلامت و بسیاری از بانکهای اطلاعاتی کارآزمایی در حال انجام است و مرتبا بهروزرسانی میشود.
جستوجوهای جامعی در چکیده مقالات جلسات علمی مهم انجام شدند. برای کسب اطلاعات در مورد مطالعات بیشتر و در حال انجام، با شرکتهای داروسازی تماس گرفته شد.
معیارهای انتخاب
مطالعات تصادفیسازیشده، دوسو کور (double-blind)، کنترلشده با دارونما (placebo) که اثربخشی مهارکنندههای کولیناستراز را در PDD ارزیابی کردند. معیارهای ورود و خروج برای محدود کردن سوگیری (bias) بیان شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده (IM؛ CF) بهطور مستقل از هم کیفیت مطالعات را با استفاده از معیارهای کتابچه راهنمای سازمان همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration) بررسی کردند. داروها بهصورت جداگانه و گروهی بررسی شدند. معیارهای ارزیابیشده پیامد در حوزههای زیر بودند: ویژگیهای عصبی-روانی، شناخت، برداشت کلی، فعالیتهای روزمره زندگی، کیفیت زندگی، بار (burden) روی دوش مراقب، نشانههای مرتبط با پارکینسون، پذیرش درمان که با خروج بیماران از کارآزماییها تعیین شد، بیخطر بودن مداخله که با فراوانی عوارض جانبی تعیین شد، بستری شدن در مراکز نگهداری، مرگومیر و عوامل اقتصادی سلامت.
نتایج اصلی
یک جستوجوی دقیق و سیستماتیک در بانکهای اطلاعاتی مرتبط، یک مطالعه تصادفیسازیشده، دوسو کور و کنترلشده با دارونما (Emre 2004) منتشرشده را شناسایی کرد که شامل 541 بیمار بود و ریواستیگمین (rivastigmine) را با دارونما مقایسه کرد. ریواستیگمین بهبودی معنیداری را از نظر آماری در چندین معیار پیامد ایجاد کرد. در معیار شناختی اولیه، ریواستیگمین در مقایسه با دارونما، با بهبودی 2.80 امتیازی در ADAS-Cog [WMD: -2.80؛ 95% CI؛ 4.26- تا 1.34-، P = 0.0002] و بهبودی 2.50 امتیازی در ADCS-ADL [95% CI؛ 0.43 تا 4.57، P = 0.02] همراه بود. بهبودی بالینی معنیدار (متوسط یا مشخص) نشانهها در 5.3% بیشتر از بیماران مصرفکننده ریواستیگمین و بدتر شدن معنیدار نشانهها در 10.1% بیشتر از بیماران مصرفکننده دارونما رخ داد.
به نظر میرسید که تحملپذیری درمان مسئله مهمی باشد. تعداد قابل توجهی از بیماران تحت درمان با ریواستیگمین به دلیل عوارض جانبی از مطالعه خارج شدند [62/362 در مقابل 14/179، OR: 2.44؛ 95% CI؛ 1.32 تا 4.48، P = 0.004]. بروز تهوع [20/179 در مقابل 105/362، OR: 3.25؛ 95% CI؛ 1.94 تا 5.45، P < 0.00001]، لرزش [7/179 در مقابل 37/362، OR: 2.80؛ 95% CI؛ 1.22 تا 6.41، P = 0.01] و بهویژه استفراغ [3/179 در مقابل 60/362، OR: 11.66؛ 95% CI؛ 3.60 تا 37.72، P < 0.0001] با ریواستیگمین بهطور قابل توجهی شایعتر بودند. بااینحال، تعداد قابل توجهی از بیماران در گروه ریواستیگمین نسبت به دارونما فوت کردند [4/362 در مقابل 7/179، OR: 0.27؛ 95% CI؛ 0.08 تا 0.95، P = 0.04].
نتیجهگیریهای نویسندگان
به نظر میرسد ریواستیگمین شناخت و فعالیتهای روزمره زندگی را در بیماران مبتلا به PDD بهبود میبخشد. این امر در حدود 15% موارد منجر به بهبودی بالینی معنیدار در نشانهها میشود. نیاز به انجام مطالعات بیشتری با استفاده از معیارهای عملی مانند زمان لازم تا بستری شدن در مراکز مراقبتی و ارزیابی کیفیت زندگی بیمار و مراقب وجود دارد. کارآزماییهای آینده باید شامل بررسی دیگر مهارکنندههای کولیناستراز باشند، از ابزاری برای آنالیز دادهها استفاده کنند که هرگونه سوگیری را محدود کرده و عوامل اقتصادی سلامت را اندازهگیری کنند. بعید است که صرفا تکیه بر آخرین مشاهده منظور شده (last observation carried forward; LOCF) کافی باشد. انتشار دادههای موردی مشاهدهشده در بزرگترین کارآزمایی مفید خواهد بود (Emre 2004). عوارض جانبی با فعالیت کولینرژیک ریواستیگمین مرتبط بودند، اما ممکن است قابلیت پذیرش بیمار را محدود کنند، همانطور که از میزان بالای انصراف در بازوی فعال مطالعه مشهود است.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.