سیروز صفراوی اولیه ( primary biliary cirrhosis) یک بیماری کبدی مزمن و نادر با علت ناشناخته است. کلشیسین (colchicine)، یک آلکالوئید گیاهی، برای درمان بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه استفاده شده و در کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده بررسی شده است. هنگامیکه تمام کارآزماییهای شناساییشده ترکیب شدند، بهنظر نمیرسید که کلشیسین از نظر مرگومیر، مرگومیر و/یا بیمارانی که تحت پیوند کبد قرار گرفتند، عوارض کبدی، بیوشیمی کبد، بافتشناسی کبد و وقوع عوارض جانبی، تفاوت معنیداری با دارونما (placebo)/عدم مداخله داشته باشد. کلشیسین ممکن است خارش را کاهش دهد، اما این یافته ممکن است به دلیل سوگیری (bias) باشد. افزودن اسید اورسودئوکسیکولیک (ursodeoxycholic acid) تاثیر معنیداری را بر اثربخشی کلشیسین نگذاشت.
مطالعه چکیده کامل
کلشیسین (colchicine) به دلیل پتانسیل تعدیل در سیستم ایمنی و ضدفیبروز بودن، برای بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه (primary biliary cirrhosis; PBC) استفاده شده است. پاسخهای درمانی به کلشیسین در کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده، متناقض بودند.
اهداف
ارزیابی تاثیرات مفید و مضر مصرف کلشیسین در بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه.
روشهای جستوجو
کارآزماییها را از طریق جستوجوهای الکترونیکی در پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین ، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین در کتابخانه کاکرین ، MEDLINE؛ EMBASE (سپتامبر 2003) و جستوجوهای دستی در کتابشناختی (bibliography) شناسایی کردیم. با نویسندگان کارآزماییها و شرکتهای داروسازی تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده که کلشیسین را با هر نوع درمان کنترل مقایسه کردند، صرفنظر از زبان، سال انتشار و وضعیت انتشار، وارد شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
پیامدهای اولیه، تعداد موارد مرگومیر و تعداد مرگومیرها و/یا بیمارانی بود که تحت پیوند کبد قرار گرفتند. پیامدهای دوحالتی (dichotomous outcome) بهصورت نسبت خطر (relative risk) با 95% فاصله اطمینان (CI) گزارش شدند. تاثیرات مداخله را با استفاده از هر دو مدل اثر ثابت (fixed effects) و مدل اثرات تصادفی (random effects) بررسی کردیم. ناهمگونی (heterogeneity) با استفاده از آنالیزهای زیرگروه و آنالیزهای حساسیت (sensitivity) بررسی شد.
نتایج اصلی
یازده کارآزمایی بالینی تصادفیسازیشده شامل 716 بیمار مبتلا به سیروز صفراوی اولیه، معیارهای ورود را داشتند. هیچ تفاوت معنیداری میان کلشیسین و دارونما (placebo)/عدم مداخله در تعداد موارد مرگومیر (RR: 1.21؛ 95% CI؛ 0.71 تا 2.06)، تعداد مرگومیرها و/یا بیمارانی که تحت پیوند کبد قرار گرفتند (RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.67 تا 1.49)، عوارض کبدی، متغیرهای بیوشیمیایی کبد، اندازهگیریهای بافتشناسی کبد، و عوارض جانبی مشاهده نشد. روششناسی (methodology) کارآزماییها عموما ضعیف بود و برخی از کارآزماییها با خروج بالای بیماران از مطالعه روبهرو بودند. آنالیز سناریوی بهترین-بدترین حالت (best-worst-case-scenario)، هیچ تاثیر قابل توجهی را از کلشیسین بر مرگومیر نشان نداد (RR: 0.59؛ 95% CI؛ 0.30 تا 1.15)، درحالیکه تاثیر سناریوی بدترین-بهترین حالت (worst-best-case-scenario)، تاثیر مضر قابل توجهی را از کلشیسین بر مرگومیر نشان داد (RR: 2.28؛ 95% CI؛ 1.17 تا 4.44). کلشیسین تعداد بیمارانی را که خارش آنها بهبود نیافت، بهطور قابل توجهی کاهش داد (RR: 0.75؛ 95% CI؛ 0.65 تا 0.87). بااینحال، این تخمین فقط بر اساس 156 بیمار از سه کارآزمایی به دست آمد. تاثیر درمان ترکیبی با اسید اورسودئوکسیکولیک (ursodeoxycholic acid) تفاوت معنیداری با کلشیسین بهتنهایی نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
ما هیچ شواهدی را برای حمایت یا رد استفاده از کلشیسین برای بیماران مبتلا به سیروز صفراوی اولیه پیدا نکردیم. از آنجاییکه نمیتوانیم تاثیر مضر کلشیسین را رد کنیم، پیشنهاد میشود که فقط در کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده استفاده شود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.