آنتیکولینرژیکها اولین داروهای موجود برای درمان بیماری پارکینسون (Parkinson´s disease) بودند و هنوز هم بهطور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند. گمان میرود که آنها با خنثی کردن عدم تعادلی که در بیماری پارکینسون میان دو ماده شیمیایی در مغز وجود دارد و پیامها را بین سلولهای عصبی منتقل میکنند، عملکرد خود را نشان میدهند. بااینحال، داروهای آنتیکولینرژیک با عوارض جانبی نامطلوبی همراه بودهاند. آنها بهتنهایی یا در کنار دیگر داروهای ضدپارکینسون استفاده میشوند. مرور کارآزماییها نشان داد که آنتیکولینرژیکها میتوانند مشکلات حرکتی را در افراد مبتلا به بیماری پارکینسون بهبود بخشند، اما باعث بروز تاثیرات جانبی روانی (مانند گیجی، مشکلات حافظه، بیقراری و توهم) نیز میشوند. شواهد کافی برای مقایسه داروهای آنتیکولینرژیک مختلف وجود ندارد.
مطالعه چکیده کامل
آنتیکولینرژیکها نخستین داروهای موجود برای درمان علامتی بیماری پارکینسون (Parkinson´s disease) بوده و امروزه هنوز هم بهطور گستردهای، چه بهصورت تکدرمانی (monotherapy) و چه بهعنوان بخشی از رژیمهای ترکیبی، مورد استفاده قرار میگیرند. معمولا اعتقاد بر این است که آنها با پروفایل عوارض جانبی نامطلوبتری نسبت به دیگر داروهای ضدپارکینسون، بهویژه به لحاظ عوارض جانبی عصبیروانی و شناختی، همراه هستند. ادعا شده که آنها تاثیر بهتری بر لرزش نسبت به دیگر ویژگیهای پارکینسونی دارند.
اهداف
تعیین کارآمدی و تحملپذیری آنتیکولینرژیکها در درمان علامتی بیماری پارکینسون در مقایسه با دارونما (placebo) یا عدم درمان.
روشهای جستوجو
جستوجوی متون علمی شامل جستوجوهای الکترونیکی در پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (کتابخانه کاکرین، شماره 4، سال 2001)؛ MEDLINE (1966 تا 2001)؛ Old Medline (1960 تا 1965)؛ ایندکس مدیکوس (Index Medicus) (1927 تا 1959)، همچنین جستوجوی دستی در متون علمی نورولوژی از جمله فهرست منابع مقالات شناساییشده، دیگر مرورها و فصلهای کتاب بود.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده درباره داروهای آنتیکولینرژیک در مقایسه با دارونما یا عدم درمان در بیماری پارکینسون اولیه یا پیشرفته، بهعنوان تکدرمانی یا بهعنوان یک درمان کمکی در کنار دیگر داروهای ضدپارکینسون، وارد این مرور شدند. کارآزماییهای مربوط به استفاده از داروهای آنتیکولینرژیک که هرگز کاربرد بالینی عمومی نداشتند، از مطالعه حذف شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دادهها توسط دو نویسنده بهطور مستقل از هم استخراج شدند. تفاوتها از طریق بحث بین همه نویسندگان حلوفصل شدند. دادههای جمعآوریشده شامل ویژگیهای بیمار، مدت و شدت بیماری، مصرف داروهای همزمان، مداخلات شامل مدت و دوز درمان آنتیکولینرژیک، معیارهای پیامد، میزان و دلایل انصراف از درمان، و عوارض جانبی عصبیروانی و شناختی بودند.
نتایج اصلی
جستوجوی اولیه منجر به یافتن 14 مطالعه بالقوه واجد شرایط شد که پنج مورد از آنها متعاقبا حذف شدند. در سه مورد، آنها با موادی سروکار داشتند که هرگز به بازار عرضه نشده بودند یا تا جایی که میشد ردیابی کرد، مجوزی دریافت نکرده بودند. یک کارآزمایی، دوبار به زبانهای مختلف منتشر شده بود. یک مطالعه بر اساس ارزیابی کیفیت روششناسی (methodology) آن حذف شد.
نه مطالعه باقیمانده، همگی از نوع طراحی متقاطع (cross-over) دوسو کور (double-blind) بوده و 221 بیمار را وارد کردند. مدت زمان کارآزمایی میان پنج و 20 هفته بود و داروهای مورد بررسی عبارت بودند از: بنزکسول (benzhexol) (میانگین دوزها: 8 تا 20 میلیگرم/روز)، اورفنادرین (orphenadrine) (میانگین دوز گزارش نشد)، بنزتروپین (benztropine) (میانگین دوز گزارش نشد)، بورناپرین (bornaprine) (8 تا 8.25 میلیگرم/روز)، بناپریزین (benapryzine) (200 میلیگرم/روز) و متیکسین (methixine) (45 میلیگرم/روز). فقط یک مطالعه شامل دو داروی آنتیکولینرژیک بود. معیارهای پیامد در مطالعات مختلف بسیار متفاوت بودند و در بسیاری از موارد، مقیاسهای بهکار رفته متعلق به نویسندگان بوده و به تفصیل تعریف نشدند. گزارشدهی ناقص از روششناسی و نتایج، بسیار رایج بود. طراحیهای ناهمگون مطالعه و همچنین گزارشدهی ناقص، مانع از انجام آنالیز آماری ترکیبی شد.
پنج مطالعه از هر دو ویژگی لرزش و دیگر ویژگیهای پارکینسون بهعنوان معیارهای پیامد استفاده کردند. معیارهای پیامد در این پنج مطالعه برای انجام آنالیز ترکیبی بسیار متفاوت و نتایج بهطور گستردهای متغیر بودند، از بهبودی قابل توجه فقط در لرزش تا بهبودی قابل توجه در دیگر ویژگیها اما نه در لرزش.
تمام مطالعات بهجز یک مورد (که به متیکسین پرداخت) بهبودی قابل توجهی را نسبت به خط پایه با داروی آنتیکولینرژیک در حداقل یک معیار پیامد نشان دادند. تفاوت میان دارونما و داروی فعال در چهار مطالعه گزارش شد و در همه موارد معنیدار بود. هیچ مطالعهای نتوانست برتری آنتیکولینرژیک را نسبت به دارونما نشان دهد.
وقوع عوارض جانبی عصبیروانی و شناختی در همه مطالعات به جز سه مطالعه گزارش شد (در 35 بیمار تحت درمان با داروی فعال در مقایسه با 13 بیمار تحت درمان با دارونما). شایعترین دلیل گزارششده برای خروج از مطالعات، در بیمارانی بود که دارونما مصرف کردند و دلیل آن، قطع درمان آنتیکولینرژیک پیشاز آغاز کارآزمایی بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
آنتیکولینرژیکها بهعنوان تکدرمانی یا بهعنوان داروی کمکی در کنار دیگر داروهای ضدپارکینسون، در بهبود عملکرد حرکتی در بیماری پارکینسون موثرتر از دارونما هستند. عوارض جانبی عصبیروانی و شناختی با مصرف آنتیکولینرژیکها بیشتر از دارونما رخ میدهند و دلیل شایعتری برای انصراف از درمان نسبت به عدم کارآمدی درمان هستند.
نتایج مربوط به تاثیر بالقوه بهتر داروی آنتیکولینرژیک بر لرزش نسبت به دیگر معیارهای پیامد، متناقض بوده و دادهها بهطور قوی از تاثیر بالینی متفاوت بر ویژگیهای پارکینسونی مجزا پشتیبانی نمیکنند.
دادهها برای مقایسه کارآمدی یا تحملپذیری میان داروهای آنتیکولینرژیک مجزا کافی نیست.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.