ویژگیهای بارز دمانس با اجسام لویی (dementia with Lewy bodies) عبارتند از دمانس، نوسانات قابلتوجه توانایی شناختی، توهمات بینایی زودرس و مداوم و ویژگیهای حرکتی خودبهخودی پارکینسونیسم. نشانههای دیگر شامل زمین خوردنهای مکرر، سنکوپ، اختلالات گذرای هوشیاری، حساسیت به نورولپتیک و توهم در سایر حالات هستند. مدیریت این ویژگیها میتواند دشوار باشد، زیرا داروهای ضدروانپریشی که برای درمان توهم، هذیان و آشفتگی استفاده میشوند، نشانههای پارکینسون را بدتر میکنند. تنها کارآزمایی واردشده (مقایسه ریواستیگمین (rivastigmine) با دارونما (placebo) روی 120 بیمار) هیچ تفاوت آماری معنیداری را میان دو گروه در 20 هفته نشان نداد. یک تاثیر مفید احتمالی بر ویژگیهای عصبی-روانی فقط در آنالیز موارد مشاهدهشده به دست آمد و بنابراین ممکن است به دلیل سوگیری (bias) باشد.
مطالعه چکیده کامل
دمانس با اجسام لویی (dementia with Lewy bodies; DLB) نخستینبار در سال 1983 توصیف شده، و معیارهای تشخیص بالینی آن در اوایل تا اواسط دهه 1990 منتشر شد. گفته میشود که DLB ممکن است تا 25-15% موارد دمانس را میان افراد بالای 65 سال تشکیل دهد، اگرچه کالبدشکافی میزان بسیار کمتری را نشان میدهد. نشانههای مشخصه آن عبارتند از دمانس، نوسانات قابلتوجه در توانایی شناختی، توهمات بصری زودرس، و مداوم و ویژگیهای حرکتی خودبهخودی پارکینسونیسم. افتادن، سنکوپ، اختلالات گذرای هوشیاری، حساسیت به نورولپتیک، و توهم در دیگر حالات نیز شایع هستند. مدیریت این ترکیب از ویژگیها میتواند دشوار باشد زیرا نورولپتیکها میتوانند نشانههای پارکینسون و شناختی را بدتر کنند. شواهدی وجود دارد که مهارکنندههای کولیناستراز (cholinesterase inhibitors) ممکن است در مدیریت بالینی این اختلال مفید باشند؛ مطالعات سری موارد (case series) کوچک نشان میدهند که مهارکنندههای کولیناستراز بیخطر بوده و نقصهای شناختی و نشانههای عصبی-روانی را در DLB بهبود میبخشند.
اهداف
ارزیابی استفاده از مهارکنندههای کولیناستراز در درمان DLB.
روشهای جستوجو
کارآزماییها از جستوجو در پایگاههای ثبت تخصصی گروه دمانس و بهبود شناختی در کاکرین در 25 فوریه 2002، با استفاده از عبارات «Lewy body»؛ «Lewy bodies» و «Lewy» شناسایی شدند. این فهرست شامل سوابقی از تمام بانکهای اطلاعاتی اصلی مراقبتهای سلامت و بانکهای اطلاعاتی کارآزمایی است و مرتبا بهروزرسانی میشود.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازیشده و دوسو کور (double-blind) وارد شدند که در آنها درمان با مهارکنندههای کولیناستراز تجویز شده و با مداخلات جایگزین در بیماران مبتلا به DLB مقایسه شدند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده (TP؛ RW) بهطور مستقل از هم کیفیت کارآزماییها را براساس معیارهای شرح داده شده در کتابچه راهنمای سازمان همکاری کاکرین (Cochrane Collaboration) ارزیابی کردند. هدف آن بود که هر دارو بهصورت جداگانه و سپس بهصورت گروهی بررسی شود. دادهها را براساس زمان سپریشده تا اندازهگیری پیامد، آنالیز کردیم؛ کوتاهمدت (تا یک ماه)، میانمدت (یک ماه تا شش ماه) و طولانیمدت (شش ماه و بیشتر).
معیارهای پیامد اولیه مورد نظر در زمینههای زیر هستند: ویژگیهای عصبی-روانی، یعنی نشانههای روانپزشکی و اختلالات رفتاری، عملکرد شناختی، فعالیتهای زندگی روزمره، ارزیابیهای کلی، کیفیت زندگی، از جمله حفظ نقش و عملکرد اجتماعی، تاثیر بر مراقبان، بیخطری (safety) که با بروز عوارض جانبی اندازهگیری شد، قابلیت پذیرش درمان که با انصراف از کارآزماییها اندازهگیری شد، و با ارزیابی بیمار/مراقب، بستری شدن در آسایشگاه و مرگومیر.
نتایج اصلی
یک کارآزمایی در مورد مقایسه ریواستیگمین (rivastigmine) با دارونما (placebo) روی 120 بیمار به دست آمد.
پرسشنامه عصبی-روانی (Neuropsychiatric Inventory):
آزمون 10 مادهای هیچ تفاوت معنیداری را میان دو گروه در تغییر نمرات نسبت به ابتدای مطالعه با استفاده از آنالیز قصد درمان (intention to treat) در 20 هفته و آنالیز آخرین مشاهده انجام شده به جلو (last observation carried forward; LOCF) نشان نداد. اگر فقط موارد مشاهدهشده (observed cases; OC) آنالیز شدند، تاثیر درمان از نظر آماری به نفع ریواستیگمین، معنیدار بود (WMD: -6.94؛ 95% CI؛ 11.59- تا 2.29-، P=0.003). نتایج مشابهی برای NPI-4 به دست آمدند، و تنها آنالیز OC، برتری قابلتوجه ریواستیگمین را نسبت به دارونما در 20 هفته نشان داد (WMD: -3.75؛ 95% CI؛ 6.62- تا 0.88-، P=0.01).
MMSE:
آنالیز این نتایج هیچ تفاوت آماری معنیداری را میان دو گروه در هفته 20 نشان نداد.
CGC-plus:
یافتههای آنالیز نسبتی از بیماران که هیچ تغییری نداشتند یا بدتر شدند، هیچ تفاوت آماری معنیداری را میان دو گروه در هفته 20 برای آنالیزهای ITT؛ LOCK و OC نشان ندادند.
عوارض جانبی (Adverse Events):
گروه دارونما دچار عوارض جانبی بسیار کمتری نسبت به گروه درمان شدند (54/59 در مقابل 46/61، OR: 3.52؛ 95% CI؛ 1.19 تا 10.43). بااینحال، با استفاده از آنالیز ITT از دادههای 20 هفته، هیچ تفاوت معنیداری میان دو گروه هنگام بررسی عوارض جانبی جدی وجود نداشت.
هیچ تفاوت معنیداری در میزان مرگومیر میان دو گروه در هفته 20 دیده نشد.
نرخ خروج بیماران از مطالعه (Drop-out Rates):
آنالیز این نتایج با استفاده از آنالیز ITT، هیچ تفاوتی را میان دو گروه در هفته 20 نشان نداد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
بیماران مبتلا به دمانس با اجسام لویی که از اختلالات رفتاری یا مشکلات روانپزشکی رنج میبرند، در صورت تحمل ریواستیگمین، ممکن است از آن بهرهمند شوند، اما شواهد ضعیف است. انجام کارآزماییهای بیشتری با استفاده از ریواستیگمین مورد نیاز است، همانطور که باید کارآزماییهای مربوط به دیگر مهارکنندههای کولیناستراز در دمانس با اجسام لویی نیز انجام شوند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.