داروهای ضدافسردگی مجزا در مقایسه با درمان دارونما (placebo) برای درمان پُرخوری عصبی موثر هستند، با میزان بهبودی کلی بیشتر اما میزان انصراف از درمان بالاتر.
مطالعه چکیده کامل
پُرخوری عصبی (Bulimia Nervosa; BN) یک مشکل مهم سلامت عمومی بوده و با عوارض جدی و حتی مرگومیر مرتبط است. این مرور تلاش کرد تا بهطور سیستماتیک استفاده از داروهای ضدافسردگی را در مقایسه با دارونما (placebo) برای درمان پُرخوری عصبی ارزیابی کند.
اهداف
هدف اصلی این مرور تعیین آن بود که استفاده از داروهای ضدافسردگی از نظر بالینی برای درمان پُرخوری عصبی موثر بود یا خیر.
اهداف ثانویه عبارت بودند از:
(i) بررسی اینکه تاثیر متفاوتی برای طبقات/انواع مختلف داروهای ضدافسردگی از نظر اثربخشی و تحملپذیری وجود داشت یا خیر
(ii) بررسی این فرضیه که تاثیر داروهای ضدافسردگی بر نشانههای پُرخوری عصبی مستقل از تاثیر آن بر نشانههای افسردگی بود
روشهای جستوجو
(1) جستوجوهای الکترونیکی در MEDLINE (1966 تا دسامبر 2002)، EMBASE (1980 تا دسامبر 2002)، PsycINFO (تا دسامبر 2002)، LILACS & SCISEARCH (تا 2002)
(2) پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین و پایگاه ثبت گروه افسردگی، اضطراب و اختلال روانی در کاکرین - در حال انجام
(3) بررسی منابع تمام کارآزماییهای شناساییشده
(4) تماس با شرکتهای داروسازی و محقق اصلی کارآزماییهای واردشده
(5) بررسی مجله بینالمللی اختلالات خوردن (International Journal of Eating Disorders) - در حال انجام
معیارهای انتخاب
معیارهای ورود: هر کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده با دارونما که در آن داروهای ضدافسردگی با دارونما برای کاهش نشانههای پُرخوری عصبی در بیماران، در هر سن یا جنسیتی، مقایسه شدند.
معیارهای کیفیت: گزارشهایی که طبق راهنمای کاکرین (Cochrane Manual) در دسته A یا B قرار گرفتند، کافی تلقی شدند. مقیاس جداد (Jadad)، با نقطه برش (cut off) 2 امتیاز، برای بررسی روایی (validity) معیار فوقالذکر اعمال شد، اما بهعنوان معیار ورود به مطالعه استفاده نشد.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دادهها توسط دو محقق برای هر کارآزمایی واردشده بهطور جداگانه، استخراج شدند. دادههای دوحالتی (dichotomous data) با استفاده از نسبت خطر (relative risk) با 95% فاصله اطمینان (CI) حول این معیار، بر اساس مدل اثرات تصادفی (random effects) ارزیابی شدند؛ دادههای پیوسته (continuous data) با استفاده از تفاوت میانگین استانداردشده با 95% CI بررسی شدند. NNT با استفاده از معکوس کاهش خطر مطلق محاسبه شد.
نتایج اصلی
در حال حاضر این مرور 19 کارآزمایی را وارد میکند که داروهای ضدافسردگی را با دارونما مقایسه میکنند: 6 کارآزمایی با TCAها (ایمیپرامین (imipramine)، دسیپرامین (desipramine) و آمیتریپتیلین (amitriptyline))، 5 کارآزمایی با SSRIها (فلوکستین (fluoxetine))، 5 کارآزمایی با MAOIها (فنلزین (phenelzine)، ایزوکاربوکسازید (isocarboxazid)، موکلوبماید (moclobemide) و بروفارومین (brofaromine)) و 3 کارآزمایی با دیگر دستههای دارویی (میانسرین (mianserin)، ترازودون (trazodone) و بوپروپیون (bupropion)). نتایج مشابهی از نظر کارآمدی برای این گروههای مختلف دارویی به دست آمدند. RR تجمعی برای بهبودی در اپیزودهای پُرخوری، 0.87 (95% CI؛ 0.81 تا 0.93؛ p<0.001) به نفع داروها بود. NNT برای میانگین مدت درمان 8 هفته، با در نظر گرفتن میزان عدم بهبودی در گروه کنترل دارونما که 92% بود، بهعنوان معیاری از خطر پایه، 9 (95% CI؛ 6 تا 16) به دست آمد. RR برای بهبودی بالینی، که بهصورت کاهش 50% یا بیشتر در اپیزودهای پُرخوری تعریف شد، 0.63 (95% CI؛ 0.55 تا 0.74) و NNT برای میانگین مدت درمان 9 هفته، 4 (95% CI؛ 3 تا 6) بود، و میزان عدم بهبودی در گروه دارونما 67% بود. بیمارانی که با داروهای ضدافسردگی درمان شدند، به دلیل عوارض جانبی، احتمال بیشتری داشت که درمان را زودتر از موعد قطع کنند. بیمارانی که با TCAها درمان شدند، به هر دلیلی بیشتر از بیمارانی که با دارونما درمان شدند، از مطالعه خارج شدند. برعکس این موضوع در مورد افرادی که با فلوکستین درمان شدند، مشاهده شد که نشان میدهد این دارو ممکن است درمان قابل قبولتری باشد. به دلیل دادههای منتشرشده ناقص، استقلال میان تاثیرات ضدافسردگی و ضد-پُرخوری عصبی، قابل ارزیابی نبودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
استفاده از یک داروی ضدافسردگی واحد در مقایسه با دارونما، از نظر بالینی برای درمان پُرخوری عصبی موثر بود، بهطوریکه میزان بهبودی کلی بیشتر اما میزان انصراف از درمان بیشتر بود. هیچ تاثیر متفاوتی از نظر کارآمدی و تحملپذیری میان طبقات مختلف داروهای ضدافسردگی قابل اثبات نیست.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.