مالتیپل اسکلروزیس (multiple sclerosis; MS) یک بیماری مزمن است که افراد جوان و میانسال را تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از شایعترین و ناتوانکنندهترین نشانههای MS، خستگی است. رویکردهای مختلفی برای بهبود این امر مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله حفظ انرژی، تمرینات تخصصی و درمانهای دارویی. آمانتادین برای تسکین خستگی در بیماری MS استفاده شده است. این مرور نشان داد که اثربخشی آمانتادین (amantadine) در کاهش خستگی مرتبط با MS و تحملپذیری آن بهطور ضعیفی مستند شده و انجام تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
مطالعه چکیده کامل
خستگی یکی از شایعترین و ناتوانکنندهترین نشانهها در افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (MS) است. مدیریت موثر خستگی تاثیر مهمی بر عملکرد، تواناییها، و کیفیت زندگی بیمار دارد. اگرچه چندین استراتژی برای کاهش خستگی ابداع شده، توصیههای درمانی مبتنی بر شواهد علمی محدودی هستند. بسیاری از کتابهای درسی، آمانتادین (amantadine) را بهعنوان داروی انتخابی اول برای خستگی مرتبط با MS گزارش میکنند، زیرا کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) منتشرشده، برخی فواید آن را نشان دادهاند.
اهداف
تعیین اثربخشی و بیخطری (safety) مصرف آمانتادین در درمان خستگی در افراد مبتلا به MS.
روشهای جستوجو
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه MS در کاکرین (جولای 2006)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (کتابخانه کاکرین، شماره 1، 2006)، MEDLINE (ژانویه 1966 تا جولای 2006)، EMBASE (ژانویه 1974 تا جولای 2006)، کتابشناختیهای (bibliography) مقالات مرتبط را جستوجو کرده و مجلات مرتبط را بهصورت دستی جستوجو کردیم. ما با شرکتهای داروسازی و محققان در این زمینه نیز تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی شده، کنترلشده با دارونما (placebo) یا سایر داروها، دوسو کور (double-blind) از مصرف آمانتادین در افراد مبتلا به MS و خستگی.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
سه محقق مطالعات را برای گنجاندن در این مرور انتخاب کرده و دادههای گزارششده در مقالات اصلی را استخراج کردند. ما از طریق مکاتبه با محقق مسوول کارآزمایی، دادههای ازدسترفته و نامشخص را درخواست کردیم. به دلیل ناکافی بودن دادههای موجود و ناهمگونی (heterogeneity) در معیارهای پیامد، متاآنالیز انجام نشد.
نتایج اصلی
از میان 13 مقاله منتشرشده مرتبط، 5 کارآزمایی معیارهای ورود به این مرور را داشتند: یک مورد، مطالعهای با بازوهای موازی، و 4 مطالعه، کارآزماییهای متقاطع (crossover) بودند. تعداد شرکتکنندگان تصادفیسازی شده بین 10 تا 115 نفر بود، و در مجموع 272 بیمار مبتلا به MS بررسی شدند. در مجموع، کیفیت مطالعات مورد بررسی ضعیف بوده و همه کارآزماییها در معرض سوگیری (bias) قرار داشتند. تمام مطالعات، بهبودیهای کوچک و متناقضی را در خستگی گزارش کردند، درحالیکه ارتباط بالینی این یافتهها و تاثیر آن بر عملکرد بیمار و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، همچنان نامشخص باقی ماند. تعداد شرکتکنندگانی که عوارض جانبی را در طول درمان با آمانتادین گزارش کردند، از 10% تا 57% متغیر بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
اثربخشی آمانتادین در کاهش خستگی در افراد مبتلا به MS و همچنین تحملپذیری آن به خوبی مستند نشده است. موارد زیر توصیه میشوند: (1) ارتقای سطح دانش در مورد مکانیسمهای اساسی ایجاد خستگی مرتبط با MS؛ (2) دستیابی به
توافق بر سر پیامد دقیق، قابل اعتماد و پاسخگو برای سنجش خستگی؛ (3) انجام RCTهایی با کیفیت خوب.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.