حدود 5 تا 10% نوزادان در بدو تولد نیاز به احیا دارند. بسیاری از متخصصان توصیه میکنند که این نوزادان با اکسیژن 100% احیا شوند، اما برخی دیگر از متخصصان معتقدند که هوای معمولی اتاق به خوبی اکسیژن 100% یا حتی بهتر از آن است. اکسیژن بیشازحد میتواند تنفس را برای نوزادان دشوار کرده و باعث ایجاد مشکلات دیگری مانند مشکلات در رشد مغز، بیماری چشمی (رتینوپاتی پرهماچوریتی (retinopathy of prematurity)) و بیماری ریوی (دیسپلازی برونکوپولمونری (bronchopulmonary dysplasia)) شود. نویسندگان این مرور کاکرین این سوال را مطرح کردند که احیا با هوای اتاق منجر به مرگومیر یا ناتوانی کمتری نسبت به اکسیژن 100% میشود یا خیر. پساز جستوجوی متون علمی، آنها پنج مطالعه را پیدا کردند. در این مطالعات در مجموع 1302 نوزاد مشارکت داشتند؛ 24% این نوزادان نارس بودند. در مطالعات، نوزادان کمتری هنگام احیا با هوای اتاق نسبت به نوزادانی که با اکسیژن 100% احیا شدند، فوت کردند. همچنین بسیاری از نوزادانی که با هوای اتاق احیا شدند، مقداری اکسیژن نیز بهعنوان مکمل دریافت کردند که این امر مقایسه دو گروه را دشوار میکند. مشکلات دیگری نیز در نحوه انجام مطالعات وجود داشت. نویسندگان مرور کاکرین به این نتیجه رسیدند که شواهد کافی برای توصیه به استفاده از هوای اتاق به جای اکسیژن 100% یا برعکس وجود ندارد.
مطالعه چکیده کامل
اکسیژن 100%، گاز توصیهشده برای احیای نوزادان در بدو تولد است. شواهد فزایندهای از مطالعات حیوانی و انسانی وجود دارد که نشان میدهد هوای اتاق به اندازه اکسیژن 100% موثر بوده و اکسیژن 100% ممکن است عوارض جانبی در فیزیولوژی تنفس و گردش خون مغزی برجای بگذارد. از نظر تئوری نیز خطر آسیب بافتی به دلیل رادیکالهای آزاد اکسیژن هنگام تجویز اکسیژن 100% وجود دارد. بنابراین، استفاده از هوای اتاق بهعنوان یک جایگزین بیخطرتر و احتمالا موثرتر پیشنهاد شده است.
اهداف
در نوزادان تازه متولدشده که نیاز به احیا دارند، آیا استفاده از هوای اتاق در مقایسه با استفاده از اکسیژن 100%، بروز مرگومیر، ناتوانی عصبی و موربیدیتی کوتاهمدت را کاهش میدهد؟
روشهای جستوجو
جستوجوها شامل جستوجو در Oxford Database of Perinatal Trials؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL، کتابخانه کاکرین، شماره 1، سال 2004) و MEDLINE؛ PubMed از سال 1966 تا دسامبر 2003، و جستوجوهای دستی در فهرست منابع مقالات مرتبط و خلاصهمقالات کنفرانسها بودند.
معیارهای انتخاب
تمام مطالعات تصادفیسازی شده و شبه-تصادفیسازی شده که استفاده از هوای اتاق یا هر غلظت دیگری را از اکسیژن در مقایسه با اکسیژن 100% در احیای نوزادان در بدو تولد مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
سه نویسنده بهطور مستقل از هم کیفیت روششناسی (methodology) کارآزماییهای واجد شرایط را ارزیابی کرده و دادهها را استخراج کردند. در صورت لزوم، برای ارائه یک تخمین تجمعی از تاثیر مداخله متاآنالیز انجام شد. برای دادههای رتبهای، نسبت خطر (relative risk; RR)، تفاوت خطر (risk difference; RD) و تعداد افراد مورد نیاز برای درمان (numbers needed to treat; NNT) با 95% فواصل اطمینان (CI) محاسبه شدند. دادههای پیوسته (continuous data) با استفاده از تفاوت میانگین وزندهیشده (weighted mean difference; WMD) آنالیز شدند.
نتایج اصلی
پنج مطالعه شناسایی شدند که در مجموع 1302 نوزاد را وارد کردند. در دو مطالعه، تخصیص (allocation) بهصورت تصادفیسازی شده صورت گرفت و مراقبان نسبت به گروه مداخله، کور بودند. در سه مطالعه دیگر، تخصیص بهصورت شبه-تصادفیسازی شده صورت گرفت و مراقبان کورسازی نشده بودند. آنالیز تجمعی از چهار کارآزمایی که تاثیر مداخله را بر مرگومیر گزارش کردند، کاهش قابل توجهی را در میزان مرگومیر در گروه احیا شده با هوای اتاق نشان داد [RR تیپیکال: 0.71 (0.54، 0.94)؛ RD تیپیکال: 0.05- (0.08-، 0.01-)؛ NNT؛ 20 (12، 100)]. هیچ تفاوت معنیداری میان گروهها از نظر میزان انسفالوپاتی هیپوکسیک ایسکمیک درجه 2 یا 3 وجود نداشت. یکی از چهار کارآزمایی، تفاوتی را با اهمیت آماری در میانه (median) نمرات آپگار در 5 دقیقه گزارش کرد که به نفع گروه اختصاص دادهشده به هوای اتاق بود. بااینحال، تفاوت مطلق میان میانهها اندک بود و هیچ تفاوت معنیداری در میانه نمرات آپگار در 10 دقیقه در سه کارآزمایی که این پیامد را گزارش کردند، به دست نیامد.
یک کارآزمایی، زیرگروهی منتخب از بازماندگان را به مدت 18 تا 24 ماه پیگیری کرد. هیچ تفاوت معنیداری در میزان پیامدهای نامطلوب تکامل سیستم عصبی، از جمله فلج مغزی و عدم دستیابی به نقاط عطف مختلف، وجود نداشت؛ بااینحال، نسبتی از بیماران واجد شرایط که ویزیت شدند، کمتر از 70% بود.
آنالیزهایی که برای این مرور برنامهریزی شدند، اما به دلیل کمبود دادههای منتشرشده قابل انجام نبودند، شامل یک ساب-آنالیز (sub-analysis) طبقهبندی شده بر اساس سن بارداری و ارزیابیهای تاثیر مداخله بر دیسپلازی برونکوپولمونری (bronchopulmonary dysplasia) و رتینوپاتی پرهماچوریتی (retinopathy of prematurity) بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر، شواهد کافی برای توصیه به سیاست استفاده از هوای اتاق به جای اکسیژن 100% یا برعکس، برای احیای نوزاد وجود ندارد. کاهش مورتالیتی در نوزادانی که با هوای اتاق احیا شدند، مشاهده شده و هیچ شواهدی مبنی بر آسیب، اثبات نشده است. بااینحال، کم بودن تعداد مطالعات شناساییشده و محدودیتهای روششناسی آنها، لزوم احتیاط در تفسیر و بهکارگیری این نتایج را ایجاب میکند. ما متوجه شدیم که بیش از یکچهارم نوزادانی که بهطور تصادفیسازی شده در گروه هوای اتاق قرار گرفتند، از اکسیژن 100% پشتیبان استفاده کردند. بنابراین، بر اساس شواهد موجود، اگر کسی هوای اتاق را بهعنوان گاز اولیه برای احیا انتخاب کند، اکسیژن کمکی باید همچنان در دسترس باشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.