مصرف طولانیمدت کورتیکواستروئیدها به دلایل مختلفی از جمله بیماری التهابی روده، بیماری مزمن انسدادی ریه و آرتریت روماتوئید تجویز میشوند. استروئیدها از طریق مکانیسمهای پیچیده و متنوعی باعث تحلیل استخوان میشوند. کلسیتونین (calcitonin) یک درمان ضدجذب استخوان (anti-resorptive) است که برای درمان استئوپوروز (osteoporosis) تثبیتشده، تائید شده است. هدف از انجام این مرور، ارزیابی تاثیر کلسیتونین بهعنوان ابزاری برای پیشگیری از تحلیل استخوان در طول درمان با کورتیکواستروئیدها بود. تعداد نه کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده در این مرور وارد شدند که در آنها 221 بیمار بهصورت تصادفیسازیشده به گروه کلسیتونین و 220 بیمار به گروه دارونما (placebo) اختصاص یافتند. نتایج نشان دادند که کلسیتونین پساز سال اول درمان، حدود 3% از تحلیل استخوان در ستون فقرات و ساعد پیشگیری میکند. هیچ تاثیری از آن بر تحلیل استخوان در مفصل ران مشاهده نشد. کلسیتونین در پیشگیری از شکستگیهای ستون فقرات و استخوانهای بلند، مانند شکستگیهای مفصل ران، از نظر آماری تفاوتی با دارونما نداشت. کلسیتونین چهار برابر بیشتر از دارونما با عوارض جانبی همراه بود و این عوارض جانبی عمدتا تهوع و گُرگرفتگی صورت (facial flushing) بودند.
مطالعه چکیده کامل
استئوپوروز (osteoporosis) ناشی از مصرف کورتیکواستروئیدها یکی از علل بروز موربیدیتی در بیماران مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه، آسم و اختلالات روماتولوژیک است. درمان با کورتیکواستروئیدها از طریق مکانیسمهای پیچیده و متنوعی باعث تحلیل استخوان میشود. نشان داده شده که میانگین کاهش مواد معدنی استخوان در مفصل ران در سال اول پساز شروع درمان با کورتیکواستروئیدها، 14% است.
اهداف
مرور اثربخشی کلسیتونین (calcitonin) (زیرجلدی یا از راه بینی) برای درمان و پیشگیری از استئوپوروز ناشی از مصرف کورتیکواستروئید.
روشهای جستوجو
با استفاده از روشهای جستوجو در گروه عضلانیاسکلتی در کاکرین برای یافتن کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) تا ماه می 1998، در Medline، پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین و Embase به جستوجو پرداختیم. همچنین منابع کتابشناختی را جستوجو کرده و با متخصصان محتوا مشورت کردیم.
معیارهای انتخاب
دو محقق بهطور مستقل از هم، RCTهایی را انتخاب کردند که معیارهای ورود از پیش تعیینشده را داشتند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو محقق بهطور مستقل از هم دادهها را با استفاده از فرمهای از پیش تعیینشده استخراج کرده و کیفیت روششناسی (methodology) تصادفیسازی، کورسازی (blinding) و میزان انصراف از مطالعه را ارزیابی کردند. نسبتهای خطر (relative risk; RR) برای پیامدهای دوحالتی (dichotomous outcome) محاسبه شدند. برای دادههای پیوسته (continuous data)، تفاوت میانگین وزندهیشده (WMD) درصد تغییر نسبت به ابتدای مطالعه محاسبه شد. به دلیل وجود عدم قطعیت در مورد اینکه تاثیرات واقعی منسجمی در چنین جمعیتها و درمانهای مختلفی وجود دارند یا خیر، نویسندگان از قبل تصمیم گرفتند از مدلهای اثرات تصادفی (random effects) برای همه پیامدها استفاده کنند.
نتایج اصلی
نه کارآزمایی با معیارهای ورود به این مرور مطابقت داشتند، که 221 بیمار بهصورت تصادفیسازیشده به گروه کلسیتونین و 220 بیمار به دارونما (placebo) اختصاص یافتند. میانه (median) کیفیت روششناسی، امتیاز دو از حداکثر پنج امتیاز بود. کلسیتونین در حفظ توده استخوانی در ستون فقرات لومبار پساز شش و 12 ماه درمان، با WMD معادل 2.8% (95% CI؛ 1.4 تا 4.3) و 3.2% (95% CI؛ 0.3 تا 6.1) موثرتر از دارونما بود. در 24 ماه، BMD ستون فقرات لومبار میان گروهها از نظر آماری تفاوتی نداشت: WMD؛ %4.5 (95% CI؛ 0.6 تا 9.5)]. همچنین تراکم استخوان در ناحیه رادیوس دیستال پساز شش ماه درمان با کلسیتونین بالاتر بود، اما تراکم استخوان در گردن استخوان فمورال میان گروههای تحت درمان با دارونما و کلسیتونین تفاوتی نداشت. نسبت خطر شکستگیها میان کلسیتونین و دارونما تفاوت معنیداری نداشت، با نسبت خطر (RR) معادل 0.71 (95% CI؛ 0.26 تا 1.89) برای شکستگیهای مهرهای (vertebral) و 0.52 (95% CI؛ 0.14 تا 1.96) برای شکستگیهای غیرمهرهای. آنالیز زیرگروهها از کیفیت روششناسی و طول دوره درمان کورتیکواستروئیدی، مبهم بود. کارآزماییهای انجامشده روی بیمارانی که بیشاز سه ماه استروئید مصرف کردند (و کیفیت روششناسی پائینی داشتند) نشان دادند که کلسیتونین تاثیر بیشتری (حدود 6%) بر تراکم استخوان ستون فقرات نسبت به کارآزماییهای پیشگیری (حدود 1%) دارد. هیچ تاثیر همسو و سازگاری از دوزهای مختلف (50-100 واحد بینالمللی در مقایسه با 200-400 واحد بینالمللی) مشاهده نشد. بااینحال، کلسیتونین زیرجلدی، پیشگیری به مراتب بیشتری در برابر تحلیل استخوان نشان داد. موارد انصراف از درمان به دلیل عوارض جانبی در گروههای تحت درمان با کلسیتونین بیشتر بودند: RR؛ 3.19 (95% CI؛ 0.66 تا 15.47). عوارض جانبی مهم شامل تهوع و گُرگرفتگی صورت (facial flushing) بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
به نظر میرسد کلسیتونین در مقایسه با دارونما در سال اول درمان با گلوکوکورتیکوئید، توده استخوانی را در ستون فقرات لومبار حدود 3% حفظ میکند، اما در گردن استخوان فمورال این تاثیر را ندارد. آنالیزها نشان میدهند که تاثیر محافظتی بر توده استخوانی ممکن است برای درمان بیمارانی که بیشاز سه ماه کورتیکواستروئید مصرف کردند، بیشتر باشد. اثربخشی کلسیتونین برای پیشگیری از شکستگی در استئوپوروز ناشی از استروئید هنوز مشخص نشده است.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.