آکاتیزیا (akathisia) یا بیقراری حرکتی یک عارضه جانبی شایع و ناراحتکننده بسیاری از داروهای ضدروانپریشی (آنتیسایکوتیک) است. این وضعیت با بیقراری و ناراحتی روانی مشخص میشود، که میتواند شدید باشد. بیقراری حرکتی با الگوهای حرکت بیقرار، از جمله تکان خوردن، راه رفتن روی نقطه هنگام ایستادن، بههم زدن و کوبیدن پاها، یا چرخاندن یک پا روی پای دیگر هنگام نشستن، همراه است. افراد ممکن است دائما در تلاش برای تسکین احساس ناآرامی، به بالا و پائین حرکت کنند. چندین استراتژی برای کاهش بیقراری حرکتی استفاده شدهاند، و این مرور یکی از مجموعه مطالعاتی است که به بررسی تاثیرات درمانهای دارویی بر این نشانهها میپردازد. شواهد مربوط به استفاده از بنزودیازپینها آنقدر محدود است که هیچ توصیه درمانی قطعی امکانپذیر نیست، اگرچه ممکن است برخی تاثیرات وجود داشته باشند که ارزش بررسی بیشتر را داشته باشند.
مطالعه چکیده کامل
آکاتیزیا (بیقراری حرکتی) ناشی از مصرف نورولپتیک (neuroleptic-induced akathisia) یکی از شایعترین و ناراحتکنندهترین عوارض جانبی زودرس داروهای آنتیسایکوتیک است که با پایبندی ضعیف به درمان، و در نتیجه، در نهایت، با افزایش خطر عود بیماری مرتبط است. این مرور نقش بنزودیازپینها را در درمان دارویی این مشکل ارزیابی میکند.
اهداف
تعیین تاثیرات بنزودیازپینها در مقابل دارونما (placebo) برای افراد مبتلا به آکاتیزیا حاد ناشی از مصرف نورولپتیک.
روشهای جستوجو
Biological Abstracts (ژانویه 1982 تا مارچ 1999)، کتابخانه کاکرین (شماره 3، 1999)، پایگاه ثبت گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (می 2001)، EMBASE (ژانویه 1980 تا مارچ 1999)، LILACS (ژانویه 1982 تا مارچ 1999)، MEDLINE (ژانویه 1964 تا مارچ 1999)، PsycLIT (ژانویه 1974 تا مارچ 1999) و SCISEARCH جستوجو شدند. منابع بیشتر از کارآزماییهای منتشرشده و نویسندگان آنها جستوجو شدند.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزماییهای بالینی تصادفیسازیشده که بنزودیازپینها را با دارونما (placebo) در مدیریت بالینی افراد مبتلا به آکاتیزیای حاد ناشی از مصرف آنتیسایکوتیک مقایسه کردند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو محقق، که بهطور مستقل از هم کار کردند، دادهها را انتخاب کرده، کیفیت را ارزیابی کرده و آنها را استخراج کردند. سپس این دادهها بر اساس قصد درمان (intention-to-treat; ITT) آنالیز شدند. برای دادههای دوحالتی (dichotomous data) همگون، اثرات تصادفی (random effects) نسبت خطر (relative risk)، 95% فواصل اطمینان (CI) و، در صورت لزوم، تعداد افراد مورد نیاز برای درمان (numbers needed to treat; NNT) براساس قصد درمان محاسبه شدند. محققان، تفاوت میانگین وزندهیشده (weighted mean difference; WMD) را برای دادههای پیوسته (continuous data) به دست آوردند.
نتایج اصلی
دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده کوچک (N=27) وارد شدند. کاهش نشانهها در بیمارانی که کلونازپام را در مقایسه با دارونما دریافت کردند، در هفت تا 14 روز مشاهده شد (2 RCT؛ N=26؛ RR: 0.09؛ 95% CI؛ 0.01 تا 0.6؛ NNT: 1.2؛ 95% CI؛ 0.9 تا 1.5). هیچ تفاوت معنیداری در مورد عوارض جانبی (2 RCT؛ N=26؛ RR: 3.00؛ 95% CI؛ 0.2 تا 62) یا نیاز به مصرف داروهای آنتیکولینرژیک (2 RCT؛ N=26؛ RR: 1.56؛ 95% CI؛ 0.9 تا 2.7) مشاهده نشد. هیچ بیماری در دو مطالعه، آن را زود ترک نکرد. دادههای مربوط به پیامدهای روانی، اجتماعی و خانوادگی قابل تجمیع نبودند و دادههای اندک یا هیچ دادهای در مورد رضایت کاربر، مرگومیر، خشونت، رفتار مجرمانه و هزینهها وجود نداشت.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در طول یک دوره پیگیری کوتاهمدت، استفاده از بنزودیازپینها ممکن است نشانههای آکاتیزیای حاد ناشی از مصرف داروهای آنتیسایکوتیک را کاهش دهد. این مرور، نیاز به انجام کارآزماییهای بالینی را با طراحی، اجرا و گزارشدهی خوب برای رسیدگی به ادعاهای مطالعات باز برجسته میکند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.