رفتن به محتوای اصلی

بازتوانی شناختی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماری‌های مرتبط

در دسترس به زیان‌های

خلاصه مطالعه در انتظار انتشار است.

پیشینه

محققان همواره دریافته‌اند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در طیف وسیعی از وظایف شناختی، نمرات ضعیف‌تری نسبت به دیگران کسب می‌کنند و این نواقص حتی در زمان بهبودی بیماری نیز ادامه دارند. تاثیر اختلال شناختی بر عملکرد روزمره منجر به توسعه تکنیک‌های بازتوانی شناختی شده است که برای اصلاح این اختلالات، و در نتیجه بهبودی در عملکرد افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، در نظر گرفته شده‌اند.

اهداف

تعیین اینکه استفاده از تکنیک‌های بازتوانی شناختی منجر به بهبودی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و بیماری‌های مرتبط می‌شود یا خیر.

روش‌های جست‌وجو

جست‌وجوهای الکترونیکی در Biological Abstracts (1982-1997)، پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (2000)، EMBASE (1980-1997)؛ LILACS (1982-1997)؛ MEDLINE (1966-1997)؛ PsycLIT (1974-1997) و SCISEARCH (1997) انجام شدند. منابع تمام مطالعات شناسایی‌شده به‌صورت دستی جست‌وجو شدند و با نویسنده اول هر کارآزمایی واردشده تماس گرفته شد.

معیارهای انتخاب

نویسندگان مرور، کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی‌شده‌ای را وارد کردند که تاثیر بازتوانی شناختی را بر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی یا بیماری‌های مرتبط با آن در مقایسه با مداخله دارونما (placebo)، مداخله دیگر یا درمان استاندارد بررسی کردند. این نسخه از مرور شامل مقایسه انواع مختلف بازتوانی شناختی نمی‌شود.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها

مطالعات مرتبط شناسایی شده و داده‌ها توسط دو نویسنده که به‌طور مستقل از هم کار ‌کردند، به‌طور قابل اعتمادی استخراج شدند. در مطالعاتی که دلایل انصراف شرکت‌کنندگان از ادامه درمان مشخص نشد، فرض کردیم این افراد هیچ تغییری را در معیارهای پیامد نداشتند. در صورت امکان، نسبت شانس (OR) پتو (Peto) و تفاوت میانگین (MD) با 95% فواصل اطمینان (CI) آن‌ها محاسبه شدند.

نتایج اصلی

سه مطالعه کوچک معیارهای ورود را داشتند. دو مطالعه، بازتوانی شناختی را با مداخله دارونما (در مجموع n=84) و دیگری با کاردرمانی (occupational therapy) (n=33) مقایسه کردند. اگرچه بازتوانی شناختی به اندازه دارونما و کاردرمانی قابل قبول بوده، و میزان خروج بیماران از مطالعه (attrition) در هر دو گروه اندک بود، هیچ تاثیری از آن بر معیارهای وضعیت روانی، رفتار اجتماعی یا عملکرد شناختی نشان داده نشد. بررسی تاثیر بازتوانی شناختی بر معیار عزت نفس (Rosenberg Self-Esteem Scale؛ MD: 6.3؛ 95% CI؛ 1.07 تا 11.53) در کارآزمایی‌های آینده قابل توجیه است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

داده‌ها قطعی نیستند و هیچ شواهدی را به نفع یا علیه بازتوانی شناختی به عنوان درمانی برای اسکیزوفرنی ارائه نمی‌دهند.

یادداشت‌های ترجمه

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

استناد
McGrath J, Hayes RL. Cognitive rehabilitation for people with schizophrenia and related conditions. Cochrane Database of Systematic Reviews 2000, Issue 3. Art. No.: CD000968. DOI: 10.1002/14651858.CD000968.

استفاده ما از cookie‌ها

ما برای کارکردن وب‌گاه از cookie‌های لازم استفاده می‌کنیم. ما همچنین می‌خواهیم cookie‌های تجزیه و تحلیل اختیاری تنظیم کنیم تا به ما در بهبود آن کمک کند. ما cookie‌های اختیاری را تنظیم نمی کنیم، مگر این‌که آنها را فعال کنید. با استفاده از این ابزار یک cookie‌ روی دستگاه شما تنظیم می‌شود تا تنظیمات منتخب شما را به خاطر بسپارد. همیشه می‌توانید با کلیک بر روی پیوند «تنظیمات Cookies» در پایین هر صفحه، تنظیمات cookie‌ خود را تغییر دهید.
برای اطلاعات بیشتر در مورد cookie‌هایی که استفاده می‌کنیم، صفحه cookie‌های ما را ملاحظه کنید.

پذیرش تمامی موارد
پیکربندی کنید