بسیاری از افراد از بیماریهای مزمنی مانند آسم یا دیابت رنج میبرند. جهت سهولت زندگی با بیماریهای مزمن، افراد ناگزیرند بهطور مرتب نشانههای بیماری خود را کنترل کرده و سبک زندگی خود را با آن تطبیق دهند. این مرور بررسی میکند که برنامههای کاربردی تلفن همراه مانند سرویس پیام کوتاه (Short Message Service; SMS) (که تحت عنوان پیامرسانی متنی نیز شناخته میشود) و سرویس پیام چندرسانهای (Multimedia Message Service; MMS) میتوانند به افراد برای مدیریت بهتر بیماریهای مزمنشان با ارسال یادآورهایی جهت مصرف دارو یا پیامهای حمایتی یا از طریق ارائه راهی برای برقراری ارتباط افراد با ارائهدهندگان خدمات مراقبت سلامت جهت کسب اطلاعات مهم و دریافت بازخورد کمک کنند یا خیر.
شواهدی را با کیفیت متوسط یافتیم مبنی بر اینکه تحت برخی شرایط، این نوع برنامهها ممکن است تاثیرات مثبتی بر وضعیت سلامت بیماران مبتلا به دیابت، هیپرتانسیون و آسم، و توانایی آنها در مدیریت بیماری خود داشته باشند، اگرچه برای برخی از پیامدها، هیچ تاثیر قابل توجهی مشاهده نشد. در دو مطالعه، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که نشان داد شرکتکنندگان، دریافت پشتیبانی پیامرسان تلفن همراه را مثبت ارزیابی کردند. همچنین، در دو مطالعه، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت مبنی بر اینکه: تفاوتی در استفاده از خدمات سلامت در بیماران دیابتی دریافتکننده پشتیبانی پیام متنی و افرادی که پشتیبانی دریافت نکردند، وجود نداشت (یک مطالعه)؛ و بیماران مبتلا به آسم که پیامهای متنی را دریافت کردند، بیشتر به پزشک مراجعه داشتند، اما کمتر از کسانی که پیامها را دریافت نکردند در بیمارستان بستری شدند (یک مطالعه).
با توجه به اینکه تعداد بیماران شرکتکننده در این مطالعات اندک است، شواهد بهدستآمده از قدرت چندانی برخوردار نیستند. علاوهبر این، سودمندی و پیامدهای منفی احتمالی استفاده از پیامرسان تلفن همراه در دورههای طولانی برای خود-مدیریتی بیماریهای مزمن هنوز مشخص نشده است.
اندیکاسیونهایی هرچند بسیار محدود را یافتیم که نشان میدهند در برخی موارد، مداخلات پیامکی تلفن همراه ممکن است در حمایت از خود-مدیریتی بیماریهای مزمن مزایایی داشته باشند. بااینحال، شکافهای اطلاعاتی قابل توجهی در مورد تاثیرات طولانیمدت، قابلیت پذیرش، هزینهها و خطرات چنین مداخلاتی وجود دارند. با توجه به شور و شوقی که در حال حاضر در اجرای مداخلات به اصطلاح mHealth مشاهده میشود، انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه ضروری است.
بیماریهای مزمن بخش قابل توجهی را از جمعیتهای ساکن در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه تحت تاثیر قرار میدهند. برنامههای پیامرسان تلفن همراه، مانند سرویس پیام کوتاه (Short Message Service; SMS) و سرویس پیام چندرسانهای (Multimedia Message Service; MMS)، میتوانند راههای مناسب و مقرونبهصرفهای (هزینه-اثربخش) را برای حمایت از خود-مدیریتی و بهبود مهارتهای خود-کارآمدی بیماران ارائه دهند، برای مثال، از طریق ارسال یادآورها برای مصرف دارو، تنظیمات درمانی یا پیامهای حمایتی.
ارزیابی تاثیرات برنامههای پیامرسان تلفن همراه که بهمنظور تسهیل خود-مدیریتی بیماریهای مزمن طراحی شدهاند، از نظر تاثیر بر پیامدهای سلامت و ظرفیت بیماران برای خود-مدیریتی وضعیت خود. اهداف ثانویه شامل ارزیابی موارد زیر هستند: ارزیابی مداخله توسط کاربر؛ استفاده از خدمات سلامت و هزینههای مرتبط با آن؛ و خطرات و آسیبهای احتمالی مرتبط با مداخله.
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL، کتابخانه کاکرین ، سال 2009، شماره 2)؛ MEDLINE (OvidSP) (ژانویه 1993 تا جون 2009)؛ EMBASE (OvidSP) (ژانویه 1993 تا جون 2009)؛ PsycINFO (OvidSP) (ژانویه 1993 تا جون 2009)؛ CINAHL (EbscoHOST) (ژانویه 1993 تا جون 2009)؛ LILACS (ژانویه 1993 تا جون 2009) و African Health Anthology (ژانویه 1993 تا جون 2009) را جستوجو کردیم.
همچنین منابع علمی خاکستری (grey literature) (از جمله پایگاههای ثبت کارآزمایی) و فهرست منابع مقالات را مرور کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs)، کارآزماییهای شبه-تصادفیسازی و کنترلشده (QRCTs)، مطالعات کنترلشده قبل-و-بعد (CBA)، یا مطالعات سری زمانی منقطعشده (interrupted time series; ITS) را با حداقل سه نقطه زمانی پیش و پس از مداخله وارد این مرور کردیم. فقط مطالعاتی را وارد کردیم که در آنها ارزیابی تاثیرات استفاده از سیستم پیامرسان تلفن همراه، مستقل از دیگر فناوریها یا مداخلات، امکانپذیر بود.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم تمامی مطالعات را براساس معیارهای ورود ارزیابی کردند، و هرگونه اختلافنظر توسط نویسنده سوم مرور حلوفصل شد. ویژگیهای طراحی مطالعه، ویژگیهای جمعیت هدف، مداخلات و عوامل کنترل، و دادههای نتایج توسط دو نویسنده مرور استخراج شده و توسط نویسنده سوم تایید شدند. پیامدهای اولیه مورد نظر عبارت بودند از پیامدهای سلامت ناشی از مداخله و توانایی خود-مدیریتی بیماریهای مزمن. همچنین ارزیابی بیماران و ارائهدهندگان خدمات را از مداخله، درک بیخطر بودن (safety)، استفاده از خدمات سلامت و هزینههای مرتبط با آن، و آسیبها یا عوارض جانبی احتمالی مداخله را در نظر گرفتیم. مطالعات واردشده از نظر نوع بیماریهای مورد بررسی، ویژگیهای مداخله و معیارهای پیامد، ناهمگون بودند. بنابراین، انجام یک متاآنالیز برای استخراج اندازه تاثیرگذاری (effect size) کلی مداخله برای طبقهبندیهای پیامد اصلی قابل توجیه نبود و یافتهها به صورت نقل قول (narrative) ارائه میشوند.
تعداد چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده را شامل 182 شرکتکننده وارد این مرور کردیم.
در خصوص پیامد اولیه پیامدهای سلامت، از جمله معیارهای فیزیولوژیکی، شواهدی با کیفیت متوسط از دو مطالعه شامل افراد مبتلا به دیابت نشان میدهد که تفاوت آماری میان مداخلات ارسال پیامهای متنی در مقایسه با مراقبت معمول یا ارسال یادآور از طریق ایمیل از نظر میزان کنترل سطح قند خون (HbA1c)، فراوانی عوارض ناشی از دیابت یا وزن بدن، وجود ندارد. شواهدی با کیفیت متوسط از یک مطالعه روی بیماران هیپرتانسیو نشان میدهد میانگین فشار خون و نسبت بیمارانی که به کنترل فشار خون دست یافتند، در گروههای مداخله و کنترل تفاوت معنیداری نداشتند و هیچ تفاوتی با اهمیت آماری از نظر میانگین وزن بدن میان گروهها مشاهده نشد. شواهدی با کیفیت متوسط از یک مطالعه نشان میدهد بیماران مبتلا به آسم که مداخله پیامهای متنی دریافت کردند، در مقایسه با گروه کنترل، با بهبودیهای بیشتری در تغییرات اوج جریان بازدمی (تفاوت میانگین (MD): 11.12-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 19.56- تا 2.68-) و ترکیب نمره نشانهها شامل نمرات چهار آیتم (سرفه، نشانههای شبانه، کیفیت خواب، و حداکثر فعالیت قابل تحمل) (MD: -0.36؛ 95% CI؛ 0.56- تا 0.17-) مواجه شدند. بااینحال، این مطالعه تفاوت معنیداری را میان گروهها از نظر تاثیر بر ظرفیت حیاتی اجباری یا جریان بازدمی اجباری در 1 ثانیه پیدا نکرد.
در خصوص پیامد اولیه توانایی خود-مدیریتی بیماری، شواهدی با کیفیت متوسط از یک مطالعه نشان میدهد بیماران دیابتی که مداخله پیامهای متنی را دریافت کردند، نمرات بهتری را در معیارهای ظرفیت خود-مدیریتی (نمره خود-کارآمدی در دیابت (Self-Efficacy for Diabetes) (MD: 6.10؛ 95% CI؛ 0.45 تا 11.75)، نمره تجمعی مصاحبه حمایت اجتماعی دیابت (Diabetes Social Support Interview) (MD: 4.39؛ 95% CI؛ 2.85 تا 5.92)) کسب کردند، اما بهبودی در دانش دیابت مشاهده نشد. شواهدی با کیفیت متوسط از سه مطالعه در مورد تاثیر بر پایبندی به درمان وجود دارد. یک مطالعه، افزایش میزان پایبندی به مصرف دارو را در بیماران هیپرتانسیو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (MD: 8.90؛ 95% CI؛ 0.18 تا 17.62)، اما در مطالعه دیگر هیچ تاثیری با اهمیت آماری بر میزان انطباق با معیار اوج جریان بازدمی در بیماران مبتلا به آسم مشاهده نشد. همچنین استفاده از سیستم ارسال پیامهای متنی به بیماران دیابتی در ابتدا منجر به ارسال تعداد بیشتری از نتایج سطح قند خون (46.0) نسبت به ایمیلها (23.5) شد.
در خصوص پیامد ثانویه ارزیابی شرکتکنندگان از مداخله، شواهدی با کیفیت بسیار پائین از دو مطالعه نشان میدهد بیماران دریافتکننده پشتیبانی پیامهای متنی تلفن همراه، بهبودی ادراکشده را در خود-مدیریتی دیابت گزارش کردند، مایل به ادامه دریافت پیامها بودند و پیامهای متنی از طریق تلفن همراه را به ایمیل بهعنوان روشی برای دسترسی به سیستم یادآوری رایانهای ترجیح دادند.
برای پیامد ثانویه استفاده از خدمات سلامت، شواهدی با کیفیت بسیار پائین از دو مطالعه وجود دارد. بیماران دیابتی که از پشتیبانی پیامهای متنی بهرهمند شدند، تعداد مراجعات به کلینیک و تماس با خطوط تلفن اورژانس مشابهی را با بیماران بدون این پشتیبانی داشتند. بین بیماران مبتلا به آسم، تعداد کل مراجعه به مطب پزشک در گروه دریافتکننده پیامهای متنی بیشتر بود، درحالیکه تعداد موارد بستری شدن در بیمارستان در گروه کنترل بالاتر گزارش شد.
با توجه به تعداد کم کارآزماییهای واردشده و تعداد کلی پائین شرکتکنندگان، کیفیت شواهد برای هر یک از پیامدهای مرور شده، در بهترین حالت میتواند متوسط در نظر گرفته شود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.