اختلالات گردن، مانند اختلالات مرتبط با آسیب شلاقی گردن (whiplash-associated disorders; WAD) و درد مکانیکی ساده گردن، شایع بوده و عمدتا خودبهخود برطرف میشوند، اما میتوانند برای بخش کوچکی از بیمارانی که به دنبال درمان هستند، ناتوانکننده و پُرهزینه باشند. بخش بزرگی از هزینههای مستقیم مراقبت سلامت مرتبط با اختلالات گردن، مربوط به مراجعه به ارائهدهندگان خدمات مراقبت سلامت، مرخصی استعلاجی و از دست دادن ظرفیت تولیدی مرتبط است.
در طول درمان درد گردن، اغلب، مشاوره و آموزش ارائه میشود. رایجترین رویکردهای آموزشی عبارتند از مشاوره (با تمرکز بر فعال بودن بیمار، مهارتهای مقابله با درد و استرس، ارگونومی محیط کار، استراتژیهای مراقبت از خود)، یا ارائه آموزش همزمان با دیگر درمانها.
بانکهای اطلاعاتی کتابشناختی (bibliographic) الکترونیکی تا 11 جولای 2010 جستوجو شدند. پانزده کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (1660 شرکتکننده) که به بررسی اثربخشی استراتژیهای آموزش بیمار برای مدیریت بالینی اختلالات گردن پرداختند، وارد مطالعه شدند. از 15 کارآزمایی انتخابشده، فقط یک مورد که شواهدی را با کیفیت متوسط نشان داد، از ارائه ویدیوی آموزشی برای WAD حاد حمایت کرد. کارآزماییهای باقیمانده نشان دادند که کارآزماییهای آموزش بیمار، شواهدی را از سودمندی یا برتری درمان مقایسهای ورزش برای تسکین درد نشان ندادند. دیگر پیامدها کمتر گزارش شدند و نتایجی را ارائه ندادند که با نتایج مرتبط با درد متفاوت باشند. شرکتکنندگانی که توصیه به فعال بودن دریافت کردند، در مقایسه با کسانی که هیچ درمانی را دریافت نکردند، تفاوتی اندک یا عدم تفاوت را از تاثیر درمانهایی با تمرکز بر استراحت، درمانهایی با تمرکز بر ورزش، فیزیوتراپی و درمان شناختی رفتاری، بر درد گزارش نکردند. علاوهبر این، به نظر نمیرسد درمانهای مدیریت استرس، در مقایسه با عدم درمان، تاثیری بر شدت درد در بیماران مبتلا به اختلالات مکانیکی گردن داشته باشند. در نهایت، به نظر نمیرسد استراتژیهای مراقبت از خود (ارگونومی، ورزش، مراقبت از خود، آرامش) در مقایسه با عدم درمان، تاثیری بر درد برجای بگذارند.
در هیچیک از کارآزماییها عوارض جانبی گزارش نشدند.
بهطور خلاصه، نویسندگان این مرور نتیجه گرفتند که هیچ شواهد قوی برای اثبات اثربخشی مداخلات آموزشی در اختلالات مختلف گردن وجود ندارد.
به استثنای یک کارآزمایی، این مرور اثربخشی مداخلات آموزشی را، از جمله توصیه برای فعال بودن، توصیه در مورد مهارتهای مقابله با استرس، ارگونومی محل کار و استراتژیهای خود-مراقبتی، نشان نداد. تحقیقات آینده باید بر اساس نظریه صحیح یادگیری بزرگسالان و کسب مهارتهای یادگیری باشند.
اختلالات گردن، شایع، ناتوانکننده، و پُرهزینه هستند. اثربخشی استراتژیهای آموزش بیمار نامشخص است.
ارزیابی تاثیر کوتاهمدت تا طولانیمدت استراتژیهای ارائه آموزش درمانی به بیمار (therapeutic patient education; TPE) بر درد، عملکرد، ناتوانی، کیفیت زندگی، اثر کلی درکشده، رضایت بیمار، انتقال دانش، یا تغییر رفتار در بزرگسالان مبتلا به درد گردن مرتبط با آسیب شلاقی گردن (whiplash) یا درد مکانیکی غیراختصاصی و اختصاصی گردن با یا بدون رادیکولوپاتی یا سردرد سرویکوژنیک.
ما بانکهای اطلاعاتی کتابشناختی (bibliographic) کامپیوتریشده (از آغاز تا 11 جولای 2010) را جستوجو کردیم.
مطالعات واجد شرایط، کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) بودند که اثربخشی TPE را برای درد حاد تا مزمن گردن بررسی کردند.
هر دو نویسنده مرور بهطور جداگانه، انتخاب مطالعه، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) را انجام دادند. خطر نسبی (RR) تجمعی و تفاوت میانگین استانداردشده (SMD) را محاسبه کردیم. ناهمگونی (heterogeneity) ارزیابی شد؛ هیچ مطالعهای ادغام نشد.
از 15 کارآزمایی انتخابشده، سه مورد در معرض خطر پائین سوگیری ارزیابی شدند. سه موضوع TPE به دست آمد.
توصیهها با تمرکز بر فعال بودن: شواهدی با کیفیت متوسط (یک کارآزمایی، 348 شرکتکننده) نشان میدهد ارائه یک ویدیوی آموزشی با تمرکز بر توصیه به فعال بودن، در مقایسه با عدم درمان در میانمدت، برای درد حاد مرتبط با آسیب شلاقی گردن مفیدتر بود [RR: 0.79؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.59 تا 1.06) اما در پیگیری طولانیمدت اینطور نبود (RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.65 تا 1.21). شواهد با کیفیت پائین (یک کارآزمایی، 102 شرکتکننده) وجود دارد که ارائه یک بروشور در مورد توصیههای مربوط به آسیب شلاقی گردن با تمرکز بر فعال بودن، در مقایسه با اطلاعات عمومی ارائهشده در مراقبتهای اورژانسی (گروه کنترل) برای آسیب شلاقی حاد گردن در پیگیری کوتاهمدت یا میانمدت، برای کاهش درد کمتر مفید است، یا در بهبود عملکرد و درک کلی از میزان بهبودی، تفاوتی را ایجاد نمیکند. شواهدی با کیفیت پائین تا بسیار پائین (نه کارآزمایی با استفاده از رویکردهای آموزشی متنوع)، هیچ شواهدی را دال بر سودمندی یا تفاوت برای پیامدهای متنوع نشان ندادند.
توصیهها با تمرکز بر مهارتهای مقابله با درد و استرس و ارگونومی محیط کار: شواهدی با کیفیت بسیار پائین (سه کارآزمایی، 243 شرکتکننده) به نفع درمانهای دیگر بودند یا هیچ تفاوتی را در دورههای پیگیری متعدد فراگیر و زیرگروههای اختلال نشان ندادند. شواهدی با کیفیت پائین (یک کارآزمایی، 192 شرکتکننده) به نفع تمرینات ورزشی خاص برای درد مزمن گردن در پیگیری کوتاهمدت بود.
راهکارهای خود-مراقبتی: شواهدی با کیفیت بسیار پائین (یک کارآزمایی، 58 شرکتکننده) نشان داد که استراتژیهای خود-مراقبتی، درد گردن حاد تا مزمن را در پیگیری کوتاهمدت تسکین نمیدهند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.