مشارکت افراد پیراحرفه‌ای در مدیریت بالینی اختلالات اضطرابی و افسردگی

سیستم مراقبت سلامت روان، منابع لازم را برای پاسخ‌گویی به نیاز روزافزون به مراقبت از مبتلایان به اختلالات اضطرابی و افسردگی در اختیار ندارد. این مرور اثربخشی هر نوع درمان روان‌شناختی انجام‌شده را توسط افراد پیراحرفه‌ای (paraprofessionals) بررسی می‌کند. مطالعات اندکی که یافت شدند، اجازه نتیجه‌گیری را در مورد تاثیر افراد پیراحرفه‌ای در مقایسه با متخصصان در درمان اختلالات اضطرابی و افسردگی نمی‌دهد. ادغام داده‌های سه مطالعه، که فقط شامل زنان بودند، نشان‌دهنده تاثیر قابل‌توجهی برای افراد پیراحرفه‌ای در مقایسه با عدم درمان بود. شواهد کنونی ممکن است توسعه و ارزیابی برنامه‌هایی را توجیه کند که حضور افراد پیراحرفه‌ای را در برنامه‌های درمانی اختلالات اضطرابی و افسردگی مد نظر قرار می‌دهند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

مطالعات معدودی که در این مرور گنجانده شدند، اجازه نتیجه‌گیری را در مورد تاثیر افراد پیراحرفه‌ای در مقایسه با متخصصان نمی‌دهد، اما سه مطالعه (فقط زنان) تاثیر قابل توجهی را برای افراد پیراحرفه‌ای (همه داوطلبان) در مقایسه با عدم درمان نشان دادند. شواهد کنونی ممکن است توسعه و ارزیابی برنامه‌هایی را توجیه کند که افراد پیراحرفه‌ای را در برنامه‌های درمانی اختلالات اضطرابی و افسردگی مشارکت می‌دهند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

سیستم مراقبت از سلامت روان، منابع لازم را برای پاسخ‌گویی به نیاز گسترده به مراقبت از مبتلایان به اختلالات اضطرابی و افسردگی در اختیار ندارد. جایگزینی نسبی افراد پیراحرفه‌ای (paraprofessionals) با متخصصان ممکن است مقرون به صرفه باشد.

اهداف: 

بررسی اثربخشی هر نوع درمان روان‌شناختی برای اختلالات اضطرابی و افسردگی که توسط افراد پیراحرفه‌ای ارائه شود. بررسی اینکه نتایج قابل تعمیم به اختلالات مهم بالینی هستند یا خیر.

روش‌های جست‌وجو: 

CCDANCTR-Studies؛ EMBASE (ExerptaMedica)؛ MEDLINE؛ PsycINFO، تمامی سال‌های منتشرشده با استفاده از کلمات کلیدی: para-/paraprofessional؛ non-/nonprofessional؛ *rand؛ *psy؛ peer؛ *volunt؛ فهرست استنادات مقالاتی که موضوع را بررسی کردند و مطالعات واردشده؛ مکاتبه با نویسندگان مطالعات کنترل‌شده، و گزارش‌های مرور در مورد موضوع.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده که از معیارهای نشانه استفاده کرده، و تاثیرات درمان‌های ارائه‌شده را توسط افراد پیراحرفه‌ای (حق‌الزحمه‌ای یا داوطلبانه، فاقد صلاحیت در رابطه با درمان روان‌شناختی) با درمان‌های ارائه‌شده توسط متخصصان، و با لیست انتظار یا شرایط ساختگی (placebo) مقایسه کردند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

تفاوت میانگین (MD) استاندارد برای تجمیع داده‌‏های پیوسته (continuous data)، و نسبت شانس (odds ratio) برای تجمیع داده‌های دو حالتی (dichotomous data)، با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random effects)، استفاده شدند. برای ترکیب داده‌های پیوسته و دو حالتی، از روش واریانس معکوس ژنریک (generic inverse variance method) استفاده شد. تاثیر مطالعات دارای کیفیت پائین و استفاده از معیارهای خود-ارزیابی در مقابل ارزیابی ناظر مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز‌های زیرگروه برای تعیین تفاوت‌های میان تشخیص افسردگی و اضطراب، افراد پیراحرفه‌ای با/بدون پیش‌زمینه حرفه‌ای، مداخله گروهی/فردی، طول مدت پیگیری و جنسیت (آنالیز زیرگروه تعقیبی (post-hoc)) انجام شدند.

نتایج اصلی: 

پنج مطالعه، پنج مقایسه افراد پیراحرفه‌ای را در مقابل متخصصان (n=106) و پنج مقایسه افراد پیراحرفه‌ای را در مقابل شرایط کنترل (220 نفر) گزارش کردند. هیچ تفاوتی میان افراد پیراحرفه‌ای و متخصصان (SMD: 0.09؛ 95% CI؛ 0.23- تا 0.40، P=0.58)، و عدم تجانس قابل توجه یافت نشد. مطالعات مقایسه‌کننده افراد پیراحرفه‌ای با کنترل (ترکیبی از داده‌های پیوسته و دو حالتی) تاثیر معنی‌داری را به نفع افراد پیراحرفه‌ای نشان دادند (OR: 0.34؛ 95% CI؛ 0.13 تا 0.88، P=0.03)، اما ناهمگونی وجود داشت (I²=60.9%؛ Chi²=10.24؛ df=4؛ p=0.04). پس از تصحیح ناهمگونی و حذف یک مطالعه با کیفیت پائین، ادغام داده‌های سه مطالعه (128=n؛ جنسیت مختلط، زنان) نشان داد که تفاوت معنی‌داری در تاثیر مداخله میان افراد پیراحرفه‌ای و متخصصان وجود ندارد (SMD: 0.13؛ 95% CI؛ 0.39- تا 0.64؛ p=0.63) و یک تاثیر ترکیبی قویا معنی‌دار برای سه مطالعه (188=n؛ زنان) به نفع افراد پیراحرفه‌ای نسبت به شرایط کنترل دیده شد (OR: 0.30؛ 95% CI؛ 0.18 تا 0.48، P<0.00001)، و همگونی میان مطالعات نشان داده شد (I²=0%؛ Chi²=0.47؛ df=2؛ p=0.79).

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information