در مراحل نهایی بیماری پارکینسون (Parkinson's disease)، عوارض جانبی به دلیل استفاده از درمان لوودوپا (levodopa) رخ میدهند. این عوارض شامل حرکات انقباضی غیرارادی (کورئوآتتوز (choreoathetosis))، کرامپهای دردناک در پاها (دیستونی (dystonia)) و پاسخ کوتاهتر به هر دوز است که به آن «بدتر شدن در انتهای دوز» (end-of-dose deterioration) یا «پدیده نوسانات ناشی از اتمام تاثیر دوز تا موعد دوز بعدی دارو» (wearing off phenomenon) گفته میشود. داروهای آگونیست دوپامین با تقلید از عملکرد لوودوپا در مغز عمل میکنند، اما هنگامی که به عنوان درمان اولیه استفاده میشوند، عوارض طولانیمدت درمان را ایجاد نمیکنند. به همین دلیل، چندین سال است که به محض بروز این مشکلات، آگونیستهای دوپامین به امید بهبودی آنها به درمان اضافه میشوند. کابرگولین (cabergoline) یک آگونیست جدید دوپامین است که اخیرا برای درمان بیماری پارکینسون در انگلستان مجوز دریافت کرده است. در این مرور، کارآزماییهای انجامشده را با این دارو بررسی میکنیم تا ببینیم چقدر موثر است و چه عوارض جانبی ایجاد میکند.
کابرگولین با دارونمای غیرفعال در دو مطالعه کوچکتر و کوتاهتر (6 تا 12 هفته) و یک کارآزمایی بزرگتر و میانمدت (24 هفته) مقایسه شده است. این کارآزماییها شامل 268 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون و عوارض حرکتی بودند. میانگین کاهش زمانی که بیماران در حالت بیحرکتی سپری میکردند با کابرگولین در مقایسه با دارونما 1.1 ساعت بیشتر بود، اگرچه این یافته اهمیت آماری نداشت. دادههای کافی در مورد دیسکینزی (dyskinesia) گردآوری نشد تا بتوان در مورد آن نتیجهگیری کرد. یک مزیت کوچک اما قابل توجه کابرگولین نسبت به دارونما در یک مطالعه برای فعالیتهای روزمره زندگی و عملکرد فیزیکی مشاهده شد. در یک مطالعه دیگر، به دلیل کم بودن تعداد بیماران و دوزهای نسبتا پائین کابرگولین استفادهشده، چنین مزیتی دیده نشد. کاهش دوز لوودوپا با کابرگولین 145 میلیگرم در روز بیشتر بود. گرایشی به سمت عوارض جانبی بیشتر با کابرگولین اما به سمت موارد کمتر قطع درمان با کابرگولین وجود داشت.
در مدیریت عوارض حرکتی دیدهشده در بیماری پارکینسون، کابرگولین را میتوان برای کاهش دوز لوودوپا و بهبودی جزئی در عملکرد حرکتی و فعالیتهای روزمره زندگی با پروفایل عوارض جانبی قابل قبول استفاده کرد. این یافته در بهترین حالت بر اساس شواهد میانمدت است. انجام کارآزماییهای طولانیمدت بیشتری برای مقایسه آگونیستهای دوپامین جدیدتر با آگونیستهای قدیمیتر، به ویژه از نظر کیفیت زندگی و هزینه درمان، مورد نیاز است.
در مدیریت عوارض حرکتی دیدهشده در بیماری پارکینسون، کابرگولین را میتوان برای کاهش دوز لوودوپا و بهبود مختصر در اختلال حرکتی و ناتوانی با نمایه عوارض جانبی قابل قبول استفاده کرد. این نتیجهگیریها، در بهترین حالت، بر اساس شواهد میانمدت اتخاذ شدند.
درمان طولانیمدت با لوودوپا (levodopa) در بیماری پارکینسون (Parkinson's disease) با ایجاد عوارض حرکتی از جمله حرکات غیرارادی غیرطبیعی و کوتاه شدن پاسخ به هر دوز (پدیده نوسانات ناشی از اتمام اثر دوز تا موعد دوز بعدی دارو (wearing off phenomenon)) همراه است. تصور میشود که آگونیستهای دوپامین میتوانند مدت زمان دورههای بیحرکتی و نیاز به درمان با لوودوپا را کاهش دهند و در عین حال اختلالات حرکتی را حفظ یا بهبود بخشند و فقط عوارض جانبی دوپامینرژیک را به میزان کمی افزایش دهند.
مقایسه کارآمدی و بیخطری (safety) درمان کمکی با کابرگولین (cabergoline) در برابر دارونما (placebo) در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون، که قبلا لوودوپا مصرف کرده و دچار عوارض حرکتی شدند.
جستوجوهای الکترونیکی در MEDLINE؛ EMBASE و پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین انجام شدند. جستوجوی دستی در متون علمی نورولوژی به عنوان بخشی از استراتژی گروه اختلالات حرکتی در کاکرین انجام شد. بررسی فهرست منابع مطالعات شناساییشده و مرورهای دیگر صورت گرفت. با Pharmacia Upjohn Limited تماس گرفته شد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده برای مقایسه کابرگولین در برابر دارونما در بیماران با تشخیص بالینی بیماری پارکینسون ایدیوپاتیک و عوارض طولانیمدت درمان با لوودوپا.
دادهها توسط نویسندگان بهطور مستقل از هم خلاصه شده و اختلاف نظرات با بحث حلوفصل شد. معیارهای پیامد مورد استفاده شامل مقیاسهای رتبهبندی بیماری پارکینسون، دوز لوودوپا، اندازهگیری در دوره خاموشی و فراوانی موارد خروج از مطالعه و عوارض جانبی بودند.
کابرگولین در دو فاز II کارآزمایی (6 - 12 هفته) و یک فاز III از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (24 هفته)، با دارونما مقایسه شده است. این مطالعات، دوسو کور (double-blind)، گروه موازی (parallel group)، و چند مرکزی شامل 268 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون و عوارض حرکتی بودند. کاهش 1.14 ساعت (WMD؛ 95% CI؛ 0.06- تا 2.33؛ p = 0.06) در زمان خاموشی به نفع کابرگولین دارای اهمیت آماری نبود. دادههای کافی در مورد دیسکینزی (dyskinesia) در مقیاسهای رتبهبندی یا به عنوان گزارش عوارض جانبی گردآوری نشدند تا بتوان بر اساس آنها نتیجهگیری کرد. یک مزیت کوچک اما با اهمیت آماری از کابرگولین نسبت به دارونما در یک مطالعه برای نمره UPDRS ADL (بخش II) و نمره حرکتی UPDRS مشاهده شد. در یک مطالعه دیگر، به دلیل کم بودن تعداد بیماران و دوزهای نسبتا پائین کابرگولین استفادهشده، چنین مزیتی دیده نشد. تفاوت قابل توجهی در مقیاس Schwab و England در دو مطالعه مشاهده نشد. کاهش دوز لوودوپا با کابرگولین بهطور قابل توجهی بیشتر بود (WMD؛ 149.6 میلیگرم/روز؛ 95% CI؛ 94.1 تا 205.1؛ p < 0.00001). گرایش به سمت بروز عوارض جانبی دوپامینرژیک بیشتر با کابرگولین وجود داشت، اما این امر در سطح p < 0.01 به اهمیت آماری نرسید. با این حال، گرایش به خروج بیماران از مطالعه با کابرگولین کمتر بود.
نکات ترجمه: این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.