هر ساله از هر 800 نفر، یک نفر دچار شکستگی (fracture) مچ پا میشود. چنین آسیبهایی عمدتا برای مردان جوان و زنان مسن اتفاق میافتند. شکستگیهای مچ پا را میتوان بهصورت جراحی یا محافظهکارانه (غیرجراحی) درمان کرد. جراحی شامل یک عمل برای آشکار کردن شکستگی به منظور تغییر مکان قسمتهای شکسته استخوان و سپس ثابت کردن آنها در محل با استفاده از سیم، پین، پیچ و دیگر وسایل است. درمان پساز جراحی متفاوت است اما ممکن است شامل استفاده از گچ نیز باشد. درمان محافظهکارانه شامل جابهجایی استخوان شکسته با دستکاری آن از طریق پوست، و به دنبال آن بیحرکت کردن مچ پا در گچ برای چند هفته است. هدف این مرور آن بود که بداند جراحی، پیامد طولانیمدت بهتری را برای افراد مبتلا به این آسیبها فراهم میکند یا درمان محافظهکارانه.
این مرور چهار کارآزمایی را وارد کرد که در مجموع 292 شرکتکننده را بررسی کردند. هر چهار کارآزمایی روشهای انجام ناقصی داشتند که میتوانست بر قابلیت اطمینان یا اعتبار یافتههای آنها تاثیر بگذارد. هیچ دادهای نتوانست برای اندازهگیریهای طولانیمدت عملکرد یا درد تجمیع شود. بزرگترین کارآزمایی هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت میان جراحی و درمان محافظهکارانه در نشانههای گزارششده توسط بیمار یا مشکلات راه رفتن در هفت سال پیگیری، به دست نیاورد. کارآزمایی دوم نتایج بهتری را برای گروه جراحی از نظر عملکرد، اما نه درد، در 27 ماه نشان داد، درحالیکه کارآزمایی سوم هیچ تفاوتی را میان دو گروه در پیامد بالینی در 3.5 سال گزارش نکرد. در هر چهار کارآزمایی، برخی از بیماران در گروه درمان محافظهکارانه، تحت عمل جراحی قرار گرفتند، زیرا تغییر موقعیت استخوان شکسته ناموفق ارزیابی شد. در غیر این صورت، در هیچیک از عوارض گزارششده و همچنین در علائم رادیولوژیکی استئوآرتریت، تفاوت معنیداری میان دو گروه وجود نداشت.
بهطور کلی، شواهد قابل اعتماد کافی برای نتیجهگیری در مورد اینکه جراحی برای درمان شکستگی مچ پا در بزرگسالان مناسبتر است یا درمان محافظهکارانه، وجود نداشت.
مطالعه چکیده کامل
بروز سالانه شکستگیهای مچ پا، 122 مورد در هر 100,000 نفر است. آنها معمولا مردان جوان و زنان مسن را درگیر میکنند. این موضوع که باید از جراحی برای درمان شکستگی مچ پا استفاده شود یا درمان محافظهکارانه، مورد بحث است.
اهداف
ارزیابی تاثیرات مداخلات جراحی در مقایسه با مداخلات محافظهکارانه برای درمان شکستگی مچ پا در بزرگسالان.
روشهای جستوجو
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه ترومای استخوان، مفصل و عضله در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین ( کتابخانه کاکرین ، 2012، شماره 1)، MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL و پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت و Current Controlled Trials را جستوجو کردیم. تاریخ انجام آخرین جستوجو: 6 فوریه 2012.
معیارهای انتخاب
مطالعات بالینی تصادفیسازی شده و شبه-تصادفی کنترلشدهای وارد شدند که به مقایسه درمانهای جراحی و محافظهکارانه برای شکستگی مچ پا در بزرگسالان پرداختند.
گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، انتخاب مطالعه، ارزیابی خطر سوگیری (bias) و استخراج دادهها را انجام دادند. برای به دست آوردن دادههای اصلی، با نویسندگان مطالعات واردشده تماس گرفته شد.
نتایج اصلی
سه کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده و یک کارآزمایی شبه-تصادفیسازی و کنترلشده وارد شدند. این موارد شامل 292 شرکتکننده با شکستگی مچ پا بودند. همه مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری ناشی از عدم کورسازی (blinding) بودند. علاوهبر این، از دست رفتن بیماران در دوره پیگیری یا حذف نامناسب شرکتکنندگان، دو کارآزمایی را در معرض خطر بالای سوگیری خروج بیماران از مطالعه (attrition bias) قرار میدهد. کارآزماییها از معیارهای متفاوت و ناسازگار پیامد برای ارزیابی عملکرد و درد استفاده کردند. فقط متاآنالیز محدودی برای شکست زودهنگام درمان، برخی عوارض جانبی و علائم رادیولوژیکی آرتریت امکانپذیر بود.
یک کارآزمایی، با پیگیری 92 نفر از 111 شرکتکننده تصادفیسازی شده، هیچ تفاوتی را با اهمیت آماری میان جراحی و درمان محافظهکارانه در نشانههای گزارششده توسط بیمار پیدا نکرد («مشکلات» مچ پا که خود بیماران ارزیابی کردند: 11/43 در مقایسه با 14/49؛ خطر نسبی (RR): 0.90؛ 95% CI؛ 0.46 تا 1.76) یا مشکلات راه رفتن در هفت سال پیگیری. یک کارآزمایی، که دادههای 31 نفر از 43 شرکتکننده تصادفیسازی شده را گزارش کرد، نشان داد که میانگین نمره اولرود (Olerud) در گروه تحت درمان جراحی بهتر بود که از نظر آماری معنیدار گزارش شد، اما تفاوتی میان دو گروه در نمرات درد پساز میانگین پیگیری 27 ماهه وجود نداشت. کارآزمایی سوم، که دادهها را برای 49 نفر از 96 شرکتکننده تصادفیسازی شده در 3.5 سال پیگیری گزارش کرد، هیچ تفاوتی را میان دو گروه براساس یک امتیاز بالینی تائیدنشده به دست نیاورد.
شکست زودهنگام درمان، عمدتا منعکسکننده شکست جااندازی بسته (closed reduction) (معیارهایی که در دو کارآزمایی گزارش نشدند) که احتمالا یا بهطور صریح منجر به جراحی در بیمارانی که درمان محافظهکارانه داشتند، شد، در گروه درمان محافظهکارانه بهطور قابل توجهی بیشتر بود (2/116 در مقایسه با 19/129؛ RR: 0.18؛ 95% CI؛ 0.06 تا 0.54). در غیر این صورت، در هیچیک از عوارض گزارش شده، تفاوتی با اهمیت آماری میان دو گروه دیده نشد. نتایج تجمعی از دو کارآزمایی روی شرکتکنندگان با علائم رادیولوژیک استئوآرتریت، با میانگین 3.5 و 7.0 سال پیگیری، تفاوتی را میان گروهها نشان نداد (44/66 در مقایسه با 50/75؛ RR: 1.05؛ 95% CI؛ 0.83 تا 1.31).
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر برای نتیجهگیری در مورد اینکه درمان جراحی، پیامدهای طولانیمدت عالی را برای شکستگی مچ پا در بزرگسالان ایجاد میکند یا درمان محافظهکارانه، شواهد کافی وجود ندارد. شناسایی چندین کارآزمایی تصادفیسازی شده در حال انجام به این معنی است که احتمالا در آینده شواهد بهتری برای اطلاع از این سوال در دسترس خواهد بود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.