دوزهای تنظیم‌شده میزوپروستول خوراکی برای درمان پیشرفت آهسته زایمان

پیشرفت آهسته غیرطبیعی در زایمان (زایمان دشوار (labour dystocia)) ممکن است منجر به عوارض جدی از جمله مرگ‌ومیر برای زنان و نوزادانشان شود. در چنین زایمان‌هایی، اغلب از داروها برای افزایش تعداد و قدرت انقباضات استفاده شده است. میزوپروستول (misoprostol)، دارویی ارزان و پایدار است که انقباضات رحمی را تحریک می‌کند، اما می‌تواند تاثیرات و عوارض جانبی جدی و حتی تهدیدکننده حیات داشته باشد و بنابراین دوز آن باید با دقت تنظیم شود. تیتراسیون به فرایند تنظیم دوز یک دارو بر اساس پایش مکرر به‌منظور دستیابی به پیامدهای بهتر اشاره دارد. میزوپروستول عیارسنجی‌شده می‌تواند در درمان پیشرفت آهسته زایمان و به‌عنوان جایگزینی برای اکسی‌توسین (oxytocin) که نگهداری آن دشوارتر است و به‌صورت اینفیوژن داخل وریدی مصرف می‌شود، موثر باشد.

دو کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را شناسایی کردیم که شامل 581 زن نیازمند تحریک/تشدید زایمان بودند و هرکدام دوزهای مختلف میزوپروستول خوراکی را در مقایسه با اکسی‌توسین بررسی کردند. در یک مطالعه، دوزهای 20 میکروگرم میزوپروستول هر یک ساعت تا چهار ساعت تجویز شد و پس‌از آن، دوز دارو افزایش یافت؛ در مطالعه دوم، به زنان دوزهای 75 میکروگرم داده شد که در صورت عدم مشاهده عوارض جانبی، پس‌از چهار ساعت تکرار شد. هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها در مورد پیامدهای بی‌خطری مهم مانند مرگ‌ومیر مادر یا نوزاد، یا مشکلات سلامت شدید مادر گزارشی را ارائه نکردند.

یک کارآزمایی، طول مدت زایمان را از هنگام شروع تحریک اندازه‌گیری کرد و نشان داد که طول مدت زایمان با تزریق داخل وریدی اکسی‌توسین اندکی کوتاه‌تر بود (5.20 ساعت در مقایسه با 5.22 ساعت). تعداد زایمان‌های واژینال طی 12 و 24 ساعت، و نرخ زایمان سزارین مشابه بودند. هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها، نرخ‌های به وضوح بالاتری را از تحریک بیش‌ازحد رحم همراه با تغییرات نگران‌کننده در ضربان قلب جنین در گروه دریافت‌کننده میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده گزارش نکردند. بااین‌حال، نرخ این پیامد در دو مطالعه بسیار متفاوت بود. شواهد مربوط به تحریک بیش‌ازحد رحم، بدون ایجاد تغییرات در ضربان قلب جنین، هم‌سو و سازگار نبودند.

تعداد زنانی که تهوع، استفراغ، لرز و تب (pyrexia) را گزارش کردند، در هر دو گروه دریافت‌کننده میزوپروستول و اکسی‌توسین کم بود. رضایت مادر در هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها گزارش نشد.

هنوز هم در مورد بی‌خطری و قابلیت پذیرش میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده برای زایمان دشوار تردیدهای مهمی وجود دارد، و پیش‌از اینکه بتوان آن را به‌عنوان جایگزینی برای اکسی‌توسین توصیه کرد، انجام پژوهش‌های بیشتری مورد نیاز است. بااین‌حال، در مراکزی که به اینفیوژن الکترونیکی اکسی‌توسین دسترسی ندارند، دوزهای پائین‌تر و عیارسنجی‌شده میزوپروستول ممکن است جایگزین بهتری برای جلوگیری از تحریک بیش‌ازحد رحم باشند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

در مورد بی‌خطری و قابلیت پذیرش میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده در مقایسه با رژیم‌های اکسی‌توسین داخل وریدی در زنانی که پس‌از شروع خودبه‌خودی زایمان دچار زایمان دشوار شدند، هنوز هم تردیدهای مهمی وجود دارد. اگرچه در مراکزی که اینفیوژن الکترونیکی اکسی‌توسین در دسترس نیست، میزوپروستول با دوز پائین و عیارسنجی‌شده می‌تواند جایگزین بهتری برای اینفیوژن کنترل‌نشده اکسی‌توسین به‌منظور جلوگیری از تحریک بیش‌ازحد رحم باشد. انجام پژوهش‌های بیشتر در هر دو محیط با منابع زیاد و محدود ضروری است؛ برای ارزیابی تاثیر یک رژیم استاندارد تیتراسیون دوز میزوپروستول خوراکی، هم پس‌از شروع خودبه‌خودی زایمان و هم پس‌از القای زایمان، می‌بایست کارآزمایی‌های بیشتری انجام شوند. هم‌چنین مقایسه با دیگر روش‌های تحریک/تشدید زایمان و بررسی هرگونه تاثیر بر تجربه‌های زایمان زنان ضروری است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

زایمان دشوار (labour dystocia) با تعدادی از پیامدهای نامطلوب برای مادر و نوزاد همراه است. تحریک/تشدید زایمان یک مداخله شایع و پُرکاربرد در زایمان‌های دشوار است. میزوپروستول (misoprostol) یک آنالوگ ارزان و پایدار پروستاگلاندین E1 است که می‌تواند به‌صورت خوراکی، واژینال، زیرزبانی یا مقعدی تجویز شود. این دارو در تحریک انقباضات رحم موثر بوده است، اگرچه می‌تواند تاثیرات و عوارض جانبی جدی و حتی تهدیدکننده حیات در پی داشته باشد. تیتراسیون (titration) به فرایند تنظیم دوز، فراوانی مصرف، یا هر دو، یک دارو بر اساس مرورهای مکرر به‌منظور دستیابی به پیامدهای مطلوب اشاره دارد. مطالعات، طیفی از رژیم‌های مختلف تیتراسیون میزوپروستول مورد استفاده را برای القای زایمان گزارش کرده‌اند و میزوپروستول عیارسنجی‌شده احتمالا می‌تواند برای تحریک/تشدید زایمان موثر و بی‌خطر باشد.

اهداف: 

بررسی تاثیرات و بی‌خطری (safety) میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده در مقایسه با دارونما (placebo)، اکسی‌توسین (oxytocin)، دیگر مداخلات یا عدم درمان فعال، در زنان با زایمان دشوار.

روش‌های جست‌وجو: 

هماهنگ‌کننده جست‌وجوی کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین، به جست‌وجو در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین پرداخت؛ تاریخ جست‌وجو: 29 می 2013. هم‌چنین به جست‌وجو در فهرست منابع مطالعات بازیابی‌شده پرداختیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده‌ای (شامل کارآزمایی‌های شبه-تصادفی‌سازی شده و خوشه‌ای-تصادفی‌سازی شده (cluster-randomised)) برای ورود به این مرور واجد شرایط بودند که میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده را با دارونما، مداخلات دیگر (مانند اکسی‌توسین، دیگر پروستاگلاندین‌ها)، یا عدم درمان در زنانی که نیاز به تحریک/تشدید زایمان داشتند، مقایسه کردند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، واجد شرایط بودن مطالعات را برای ورود به این مرور ارزیابی کرده، داده‌‌ها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را در مطالعات واردشده ارزیابی کردند. داده‌ها توسط یک نویسنده مرور، وارد شده و صحت (accuracy) آنها کنترل شد.

نتایج اصلی: 

دو کارآزمایی تصادفی‌سازی شده را با مجموع 581 زن وارد این مرور کردیم که هرکدام رژیم‌های مختلف میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده را با اکسی‌توسین داخل وریدی مقایسه کردند. یک مطالعه دوزهای 20 میکروگرمی میزوپروستول حل‌شده در آب را مقایسه کرد (که هریک تا چهار ساعت تکرار شد، پس‌از آن دوز به 40 میکروگرم در ساعت تا حداکثر دوز کل 1600 میکروگرم افزایش یافت)، در حالی که مطالعه دوم به زنان دوزهای 75 میکروگرمی داد (که در صورت عدم مشاهده عوارض جانبی، پس‌از چهار ساعت تکرار ‌شد).

هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها، مرگ‌ومیر مادر، موربیدیتی شدید مادران، یا پیامدهای مورتالیتی جنین/نوزاد را گزارش نکردند، و فقط تعداد کمی از پیامدهای موربیدیتی جنین/نوزاد در نظر گرفته شدند که هیچ‌کدام میان گروه‌ها تفاوت معنی‌داری نداشتند. برای چندین پیامد (مانند عوارض جانبی مادر، زایمان با کمک ابزار، تزریق خون به مادر به دلیل کاهش حجم خون (hypovolaemia) و بی‌حسی اپیدورال)، تعداد رویدادها عموما برای دستیابی به قدرت آماری کافی بسیار کم بودند. رضایت مادر در هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها گزارش نشد. یک کارآزمایی، کاهش اندکی را در میانه (median) مدت زمان زایمان از شروع تحریک تا زایمان واژینال در گروه اکسی‌توسین گزارش کرد.

هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها نرخ بسیار بالاتری را از انجام زایمان سزارین (caesarean section; CS) در گروه میزوپروستول خوراکی گزارش نکردند. در کارآزمایی‌ای که از دوز 20 میکروگرم میزوپروستول استفاده کرد، تفاوت معنی‌داری در نرخ زایمان واژینال طی 12 و 24 ساعت پس‌از شروع تحریک زایمان مشاهده نشد. در هیچ‌یک از کارآزمایی‌ها، میزان تحریک بیش‌ازحد رحم همراه با تغییرات ضربان قلب جنین در گروه دریافت‌کننده میزوپروستول خوراکی با دوز عیارسنجی‌شده، به‌طور معنی‌داری بالاتر نبود. بااین‌حال، نرخ این پیامد به قدری میان این دو مطالعه متفاوت بود که نشان می‌دهد عوامل دیگری در این زمینه نقش دارند. تنها تفاوت معنی‌دار میان گروه‌ها مربوط به تحریک بیش‌ازحد رحم (بدون تغییرات در ضربان قلب جنین) بود و نتایج در دو کارآزمایی، هم‌سو و سازگار نبودند. در کارآزمایی‌ای که دوز بالاتر میزوپروستول را بررسی کرد، زنان بیشتری در گروه میزوپروستول در مقایسه با زنانی که اکسی‌توسین دریافت کردند، دچار تحریک بیش‌ازحد زایمان شدند که در یک دوره 10 دقیقه‌ای اندازه‌گیری شد (خطر نسبی (RR): 1.17؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 تا 1.35؛ 350 زن). در مطالعه‌ای که دوز پائین‌تر و عیارسنجی‌شده میزوپروستول را بررسی کرد، زمانی که تحریک زایمان با میزوپروستول خوراکی عیارسنجی‌شده انجام شد، در مقایسه با اکسی‌توسین، بروز تاکی‌سیستول (tachysystole) کمتر بود (RR: 0.39؛ 95% CI؛ 0.17 تا 0.91؛ 231 زن) و در هیچ‌یک از گروه‌های زنان، وقوع افزایش تون عضلانی (hypertonus) مشاهده نشد.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information