کاهش عود اسکیزوفرنی با افزودن آموزش روانی به درمان استاندارد آن

هدف از آموزش/تدریس (یا آموزش روانی (psychoeducation)) به بیمار، افزایش دانش و درک بیماران از بیماری و درمان آن‌هاست. فرض بر این است که افزایش دانش، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را قادر می‌سازد تا به‌طور موثرتری با بیماری خود کنار بیایند. مداخلات آموزش روانی شامل اثر متقابل (interaction) میان ارائه‌دهنده اطلاعات و فرد بیمار روانی هستند. این مرور، کارآمدی افزودن آموزش روانی را به مراقبت استاندارد به‌عنوان وسیله‌ای برای کمک به بیماران روانی شدید، با مراقبت استاندارد به‌تنهایی مقایسه می‌کند. شواهد، کاهش قابل توجهی را در میزان عود یا بستری مجدد نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد برخی پیشنهادها مبنی بر اینکه آموزش روانی ممکن است تبعیت بیمار را از رژیم درمانی بهبود بخشد، وجود دارد، اما میزان بهبودی هم‌چنان نامشخص است. یافته‌ها این احتمال را نشان می‌دهند که آموزش روانی تاثیر مثبتی بر بهزیستی (well being) فرد دارد و سطح عملکرد اجتماعی بهتر را ارتقا می‌دهد. در میان‌‌مدت، درمان چهار فرد مبتلا به اسکیزوفرنی با آموزش روانی به‌جای مراقبت استاندارد، منجر به بهبودی بالینی در یک فرد دیگر شد. کمبود مطالعات باعث شد که مقایسه میان کارآمدی قالب‌های مختلف (برنامه‌های 10 جلسه یا کمتر یا 11 یا بیشتر، جلسات فردی یا گروهی) ضعیف باشد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

به نظر می‌رسد آموزش روانی باعث کاهش عود، بستری مجدد و تشویق به تبعیت از رژیم درمانی شده و طول مدت بستری در بیمارستان را در این مطالعات بیمارستان-محور و با کیفیت پائین نیز کاهش می‌دهد. اندازه واقعی تاثیر احتمالا کمتر از آنچه در این مرور نشان داده شده است، باشد - اما، با این وجود، نوعی آموزش روانی می‌تواند از نظر بالینی موثر و به طور بالقوه مقرون‌به‌صرفه باشد. انجام پژوهش‌های بهتر و کاربردی‌تر در این زمینه با هدف بررسی کامل تاثیرات این رویکرد امیدوارکننده، توجیه‌پذیر است.

توجه: 27 استناد جدید در بخش در انتظار طبقه‌بندی مرور ممکن است نتیجه‌گیری‌های نویسندگان را پس‌از ارزیابی نتایج مرور تغییر دهند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

اسکیزوفرنی (schizophrenia) می‌تواند یک بیماری شدید و مزمن باشد که با فقدان بینش و انطباق ضعیف با درمان مشخص می‌شود. رویکردهای آموزش روانی (psychoeducation) برای افزایش دانش و بینش بیماران در مورد بیماری و درمان آن ایجاد شده و توسعه یافته‌اند. فرض بر این است که این افزایش دانش و بینش، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را قادر می‌سازد تا به روشی موثرتر با بیماری خود کنار بیایند و در نتیجه پیش‌آگهی بیماری را بهبود بخشند.

اهداف: 

ارزیابی تاثیرات مداخلات آموزش روانی در مقایسه با سطوح استاندارد ارائه دانش.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (فوریه 2010) را جست‌وجو کردیم.

این جست‌وجو را در نوامبر 2012 به‌روز کرده و 27 کارآزمایی جدید را به بخش در انتظار ارزیابی اضافه کردیم.

معیارهای انتخاب: 

همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده مرتبط با تمرکز بر آموزش روانی در افراد یا گروه‌های مبتلا به اسکیزوفرنی و/یا بیماری‌های روانی جدی مرتبط با آن. کارآزمایی‌های شبه-تصادفی‌سازی شده را خارج کردیم.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

حداقل دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را از مقالات واردشده استخراج کردند. برای دریافت داده‌های ازدست‌رفته و اطلاعات بیشتر، با نویسندگان کارآزمایی‌ها تماس گرفتیم. خطرات نسبی (RR) و 95% فواصل اطمینان (CI) را برای داده‌های دوحالتی (dichotomous data) همگون (homogeneous) محاسبه کردیم. ما از یک مدل اثر ثابت (fixed-effect model) برای داده‌های دوحالتی ناهمگون استفاده کردیم. در صورت امکان، تعداد افراد مورد نیاز برای درمان (numbers needed to treat; NNT) و میانگین‌های وزن‌دهی شده (weighted means) را برای داده‌‏های پیوسته (continuous data) نیز محاسبه کردیم.

نتایج اصلی: 

این مرور در مجموع 5142 شرکت‌کننده (عمدتا بیماران بستری) را از 44 کارآزمایی انجام‌شده میان سال‌های 1988 و 2009 (میانه (median) ​​مدت مطالعه ~ 12 هفته، خطر سوگیری (bias) - متوسط) وارد می‌کند. ما دریافتیم که بروز عدم تبعیت از درمان در گروه آموزش روانی در کوتاه‌‌مدت، کمتر بودند (n = 1400؛ RR: 0.52؛ 95% CI؛ 0.40 تا 0.67؛ NNT: 11؛ 95% CI؛ 9 تا 16). این یافته برای میان‌مدت و طولانی‌مدت نیز صادق است. به نظر می‌رسد که عود در گروه آموزش روانی کمتر باشد (n = 1214؛ RR: 0.70؛ 95% CI؛ 0.61 تا 0.81؛ NNT: 9؛ 95% CI؛ 7 تا 14) و در مورد بستری مجدد نیز صادق است (n = 206؛ RR: 0.71؛ 95% CI؛ 0.56 تا 0.89؛ NNT: 5؛ 95% CI؛ 4 تا 13). داده‌های حاصل از مقیاس نیز نشان دادند که آموزش روانی عملکرد بهتر اجتماعی و کلی را ارتقا می‌دهد. در میان‌‌مدت، درمان چهار فرد مبتلا به اسکیزوفرنی با آموزش روانی به‌جای مراقبت استاندارد، منجر به بهبودی بالینی در یک فرد دیگر شد. شواهد نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان دریافت‌کننده آموزش روانی، به احتمال زیاد از خدمات سلامت روان رضایت دارند (n = 236؛ RR: 0.24؛ 95% CI؛ 0.12 تا 0.50؛ NNT: 5؛ 95% CI؛ 5 تا 8) و کیفیت زندگی آن‌ها بهبود یافته است.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information