مصرف لاکوزامید در مدیریت درمانی درد نوروپاتیک و فیبرومیالژی در بزرگسالان

داروهای ضد صرع مانند لاکوزامید (lacosamide) معمولا برای درمان درد نوروپاتیک استفاده می‌شوند، که معمولا به عنوان درد ناشی از آسیب به اعصاب تعریف می‌شود. این شامل نورالژی پس از هرپس (postherpetic neuralgia) (درد مداوم در ناحیه‌ای که قبلا تحت تاثیر زونا قرار گرفته است)، نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت، درد ناشی از آسیب عصبی، درد اندام فانتوم و تری‌ژمینال نورالژی، می‌شود؛ فیبرومیالژی هم‌چنین به برخی از داروهای ضد صرع پاسخ می‌دهد. این نوع درد می‌تواند شدید و مزمن باشد، با کمبود خواب، خستگی، افسردگی و کاهش کیفیت زندگی همراه است. این مرور شامل پنج مطالعه در مورد نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت (1863 شرکت‌کننده) و یک مطالعه در مورد فیبرومیالژی (159 شرکت‌کننده) بود. در افراد مبتلا به نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت، لاکوزامید فقط یک تاثیر متوسط ​​داشت، به‌طوری که استفاده از آن در 1 مورد از هر 10 نفر، تاثیر خاصی بر جای گذاشت. این یک تاثیر خفیف است و ممکن است به دلیل استفاده از آخرین روش مشاهده به جلو (last observation carried forward) برای تجزیه‌و‌تحلیل، بیش از حد تخمین زده شود. اطلاعات کافی در مورد فیبرومیالژی برای نتیجه‌گیری در مورد تاثیر لاکوزامید وجود نداشت. هیچ تفاوت معنی‌داری میان لاکوزامید و دارونما برای شرکت‌کنندگان دچار عوارض جانبی یا یک عارضه جانبی جدی وجود نداشت، اما خروج از درمان به دلیل عوارض جانبی به‌طور قابل‌توجهی با لاکوزامید بیشتر گزارش شد. مقامات نظارتی بر اساس شواهد موجود در حال حاضر مجوز استفاده از لاکوزامید را برای درمان درد صادر نکرده‌اند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

لاکوزامید اثربخشی محدودی در درمان نوروپاتی محیطی ناشی از دیابت دارد. دوزهای بالاتر اثربخشی پایدار بهتری نداشتند، اما به‌طور قابل‌توجهی با خروج از درمان ناشی از عوارض جانبی همراه بود. در مواردی که خروج از درمان ناشی از عوارض جانبی با درمان فعال در مقایسه با دارونما زیاد است و زمانی که آخرین مشاهدات انجام شده نسبت به جلو استفاده می‌شود، مانند برخی از این مطالعات، برآورد بیش از حدی از اثربخشی درمان می‌تواند دیده شود. بنابراین، این احتمال وجود دارد که لاکوزامید هیچ مزیتی در درمان درد نوروپاتیک نداشته باشد؛ هر گونه تفسیر مثبت از شواهد باید با احتیاط انجام شود.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

داروهای ضد صرع از دهه 1960 در مدیریت درد استفاده شده‌اند؛ به نظر می‌رسد برخی از آنها به ویژه برای درد نوروپاتیک (neuropathic pain) مفید باشند. لاکوزامید (lacosamide) یک داروی ضد صرع است که اخیرا برای تسکین درد نوروپاتیک مورد بررسی قرار گرفته، اگرچه نتوانست تاییدیه درمان نوروپاتی محیطی دردناک ناشی از دیابت را از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا (Food and Drug Administration; FDA) یا آژانس اروپایی دارو (European Medicines Agency) دریافت کند.

اهداف: 

ارزیابی اثربخشی ضد درد و عوارض جانبی لاکوزامید در مدیریت درد نوروپاتیک مزمن یا فیبرومیالژی (fibromyalgia).

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت تخصصی گروه بیماری‌های عصبی عضلانی در کاکرین (2011، شماره 4)، CENTRAL (2011، شماره 3)، MEDLINE (ژانویه 2000 تا آگوست 2011) و EMBASE (2000 تا آگوست 2011) را بدون محدودیت زبان، همراه با فهرست منابع مقالات و مطالعات مروری جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

مطالعات تصادفی‌سازی شده، دوسو کور (double-blind) را با طول دوره هشت هفته یا بیشتر وارد کردیم، که لاکوزامید را با دارونما (placebo) یا درمان فعال دیگری در درمان درد نوروپاتیک مزمن یا فیبرومیالژی مقایسه کردند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌هایی را برای بررسی اثربخشی و عوارض جانبی مداخله استخراج کرده و مسائل مربوط به کیفیت مطالعه را، از جمله خطر سوگیری (bias)، بررسی کردند. در صورت امکان، تعداد افراد مورد نیاز برای درمان جهت رسیدن به یک مزیت (numbers needed to treat to benefit; NNTB) را از داده‌های دو حالتی (dichotomous) برای ارزیابی اثربخشی، عوارض جانبی و موارد انصراف از مطالعه، محاسبه کردیم.

نتایج اصلی: 

شش مطالعه را وارد کردیم؛ پنج مورد (1863 شرکت‌کننده) در مبتلایان به نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت (painful diabetic neuropathy; PDN) و یک مورد (159 شرکت‌کننده) در بیماران فیبرومیالژی. همه آنها تحت کنترل دارونما قرار گرفته و به دوز هدف 200 میلی‌گرم، 400 میلی‌گرم یا 600 میلی‌گرم از لاکوزامید در روز، به صورت دوز منقسم، دست یافتند. کیفیت گزارش‌دهی مطالعه عموما خوب بود، اگرچه روش انتساب آخرین مشاهده انجام شده در تحلیل‌های پیامدهای اولیه به عنوان یک سوگیری عمده شناخته می‌شود که در آنجا، مانند اینجا، نرخ خروج از مطالعه و عوارض جانبی بالا بود. این موارد، همراه با تعداد اندک بیماران و رویدادها برای بیشتر پیامدها در بیشتر دوزها، به این معنی است که اکثر نتایج با کیفیت پائین بوده، و شواهدی با کیفیت متوسط حاکی از اثربخشی لاکوزامید با دوز 400 میلی‌گرم به دست آمد.

داده‌های بسیار کمی برای آنالیز دوز 200 میلی‌گرم در درمان نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت یا هر دوزی برای فیبرومیالژی وجود داشت.

در نوروپاتی دردناک ناشی از دیابت، لاکوزامید 400 میلی‌گرمی، نرخ دستیابی به مزیت «متوسط» و «قابل‌توجه» (به ترتیب حداقل 30% و حداقل 50% کاهش نسبت به پایه در درد گزارش شده توسط بیمار) و پیامد تصور کلی بیمار از تغییر به میزان «زیاد یا بسیار زیاد بهبود یافته» را از نظر آماری افزایش داد. در هر مورد، نسبت بیشتر مزیت بیش از دارونما حدود 10% بود که در مقایسه با دارونما، اعداد مورد نیاز برای درمان را معادل 10 تا 12 به دست آورد. برای لاکوزامید 600 میلی‌گرم هیچ مزیت هم‌سو و سازگاری نسبت به دارونما وجود نداشت.

تفاوت معنی‌داری میان هر دوزی از لاکوزامید و دارونما برای شرکت‌کنندگانی که دچار عارضه جانبی یا یک عارضه جانبی جدی شدند، وجود نداشت، اما خروج از درمان ناشی از عوارض جانبی، پاسخ-دوز قابل‌توجهی را نشان داد. تعداد افراد مورد نیاز برای درمان تا رسیدن به یک آسیب برای خروج از درمان ناشی از عوارض جانبی 11 مورد برای لاکوزامید 400 میلی‌گرم و 4 مورد برای دوز 600 میلی‌گرم بود.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information