مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) و مهارکننده‌های بازجذب سروتونین - نوراپی‌نفرین (SNRIs) برای پیشگیری از سردرد نوع تنشی

سردرد نوع تنشی (tension-type headache) یک نوع شایع سردرد است که می‌تواند به‌طور قابل توجهی کیفیت زندگی افراد را مختل کند. افرادی که دچار سردرد مکرر یا شدید می‌شوند، ممکن است از مصرف داروها قبل از شروع درد سود ببرند. دو کلاس از داروها، مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) و مهارکننده‌های بازجذب سروتونین - نوراپی‌نفرین (SNRIs)، که به‌طور معمول در درمان افسردگی استفاده می‌شوند، در این مرور ارزیابی شده‌اند.

این به‌روز‌رسانی از یک مرور قبلی است که شامل مطالعاتی در مورد میگرن و سردرد نوع تنشی بوده است. مرور اصیل به دو مرور جداگانه تقسیم شده است: این به‌روزرسانی فقط به مطالعات در مورد سردرد نوع تنشی پرداخته است، در حالی که دومی روی میگرن تمرکز می‌کند. هنگامی که ما این مرور را به‌روز کردیم (نوامبر 2014)، ما دو مطالعه جدید را شناسایی کردیم. شش مطالعه قبلا در نسخه‌ قبلی این مرور گنجانده شده بودند. به‌طور کلی، ما در مجموع 412 بزرگسال را آنالیز کردیم. تمام مطالعات تعداد اندکی شرکت‌کننده داشتند و طی یک دوره دو تا چهار ماه انجام شده بودند. فقط تعداد کمی از مطالعات کیفیت بالایی داشتند.

نتایج نشان می‌دهند که SSRIs یا SNRIs بهتر از دارونما (placebo) (قرص قند) در کاهش تعداد روزهای سپری شده با سردرد نوع تنشی نبودند. هیچ تفاوتی در عوارض جانبی خفیف بین شرکت‌کنندگان تحت درمان با SSRIs یا SNRIs در مقابل کسانی که با دارونما درمان شدند، وجود نداشت. به نظر نمی‌رسد SSRIs و SNRIs در مقایسه با دیگر درمان‌های فعال، به‌ویژه ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای آمی‌تریپتیلین (amitriptyline)، مزیتی داشته باشند. شرکت‌کنندگان تحت درمان با SSRIs یا SNRIs در مقایسه با افرادی که آمی‌تریپتیلین دریافت کردند، عوارض جانبی خفیف کمتری داشتند، با این حال تعداد افرادی که مصرف یک دارو یا داروهای دیگر را به دلیل عوارض جانبی قطع کردند، تقریبا برابر بودند. این نتایج بر اساس کارآزمایی‌هایی با کیفیت پایین، کوچک، کوتاه‌مدت (نه بیش از چهار ماه) هستند. ما مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به مقایسه SSRIs یا SNRIs با داروهای دیگر (به عنوان مثال سم بوتولینوم) یا درمان‌های غیردارویی (به عنوان مثال درمان‌های روانی - رفتاری، درمان دستی (manual therapy)، طب سوزنی (acupuncture)) پرداخته باشد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

از زمان آخرین نسخه این مرور، مطالعات جدید وارد شده، شواهدی را با کیفیت بالا برای حمایت از استفاده از SSRIs یا ونلافاکسین (یک SNRI) به عنوان داروهای پیشگیرانه برای سردرد نوع تنشی اضافه نکرده‌اند. در طول بیش از دو ماه درمان، SSRIها یا ونلافاکسین موثرتر از دارونما یا آمي‌تريپتيلين در کاهش فراوانی سردرد در بیماران مبتلا به سردرد مزمن نوع تنشی نبودند. SSRIs به نظر می‌رسد از نظر مصرف داروهای ضددرد، از داروهای ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای کمتر موثر باشند. داروهای ضدافسردگی سه‌حلقه‌ای با عوارض جانبی بیشتری همراه هستند؛ با این حال، منجر به این نشدند که افراد بیشتری از مطالعه خارج شوند. هیچ اطلاعات قابل اعتمادی در پیگیری طولانی‌مدت‌تر در دسترس نیست. نتیجه‌گیری ما این است که استفاده از SSRIs و ونلافاکسین برای پیشگیری از سردرد مزمن نوع تنشی توسط شواهد پشتیبانی نمی‌شوند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

این یک نسخه به‌روز‌شده از مرور کاکرین، منتشر شده در 2005، در زمینه استفاده از مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) برای پیشگیری از میگرن و سردرد نوع تنشی است. مرور اصیل به دو بخش تقسیم شده و این مرور در حال حاضر فقط در مورد پیشگیری از سردرد نوع تنشی (tension-type headache) است. مرور به‌روزشده دیگر شامل میگرن است. سردرد نوع تنشی دومین اختلال شایع در سراسر جهان بوده و دارای ارتباط اجتماعی و اقتصادی بالایی است. از آنجا که ممکن است سروتونین و دیگر انتقال‌دهنده‌های عصبی در مکانیسم‌های درد نقشی داشته باشند، SSRIها و مهارکننده‌های بازجذب سروتونین - نوراپی‌نفرین (SNRIها) برای پیشگیری از سردرد نوع تنشی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

اهداف: 

تعیین اثربخشی و تحمل‌پذیری SSRIs و SNRIs در مقایسه با دارونما (placebo) و دیگر مداخلات فعال در پیشگیری از سردرد نوع تنشی اپیزودیک و مزمن در بزرگسالان.

روش‌های جست‌وجو: 

برای مرور اصیل، ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ 2003 شماره 4)؛ MEDLINE (1966 تا ژانویه 2004)، EMBASE (1994 تا می 2003) و Headache Quarterly (1990 تا 2003) را جست‌وجو کردیم. برای این به‌روزرسانی، ما استراتژی جست‌وجوی اصلی را تجدیدنظر کردیم که منعکس کننده نوع گسترده‌تری از مداخله (SSRIs و SNRIs) بودند. ما CENTRAL (2014، شماره 10) در کتابخانه کاکرین، MEDLINE (1946 تا نوامبر 2014)، EMBASE (1980 تا نوامبر 2014)، و PsycINFO (1987 تا نوامبر 2014) را جست‌وجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات بازیابی شده را چک کرده و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی را برای کارآزمایی‌های در حال انجام جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای را وارد کردیم که به مقایسه SSRIs یا SNRIs با هر نوع مداخله کنترل در شرکت‌کنندگان 18 سال و بالاتر از هر دو جنس مبتلا به سردرد نوع تنشی پرداخته بودند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج کردند (فراوانی، شاخص، شدت، و مدت زمان سردرد، استفاده از داروهای علامتی/ضددرد؛ روزهایی که سر کار حاضر نشدند؛ و کیفیت زندگی) و خطر سوگیری (bias) را در کارآزمایی‌ها ارزیابی کردند. پیامد اولیه فراوانی سردرد نوع تنشی، اندازه‌گیری شده توسط تعداد حملات سردرد یا تعداد روزها با سردرد در هر دوره ارزیابی است.

نتایج اصلی: 

بررسی اصلی شامل شش مطالعه در مورد سردرد نوع تنشی بود. ما در حال حاضر هشت مطالعه را با مجموع 412 شرکت‌کننده مبتلا به اشکال مزمن سردرد نوع تنشی وارد کردیم. این مطالعات به ارزیابی پنج SSRI (سیتالوپرام، سرترالين، فلوکستین، پاروکستین، فلووکسامین) و یک SNRI؛ (ونلافاکسین) پرداختند. دو مطالعه جدید وارد شده در این به‌روزرسانی، کارآزمایی‌های کنترل شده با دارونما بودند که یک مورد به بررسی سرترالين و دیگری به بررسی ونلافاکسین پرداخت. شش مطالعه، که در نسخه قبلی این مرور وارد شدند، به مقایسه SSRIs با دیگر داروهای ضدافسردگی (آمي‌تريپتيلين، دزیپرامین، سولپیراید، میانسرین) پرداختند. بسیاری از مطالعات وارد شده کاستی‌هایی در روش‌شناسی و/یا گزارش‌دهی داشته و فاقد قدرت کافی بودند. دوره پيگيري بين دو تا چهار ماه متغير بود.

شش مطالعه به بررسی اثر SSRIs یا SNRIs بر فراوانی سردرد نوع تنشی، نقطه پایانی اولیه، پرداخته بودند. در هشت هفته پیگیری، ما هیچ تفاوتی را در مقایسه با دارونما (دو مطالعه، N = 127؛ تفاوت میانگین (MD): 0.96-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.95- تا 2.03؛ I2= 0%) یا آمي‌تريپتيلين (دو مطالعه، N = 152؛ MD: 0.76؛ 95% CI؛ 2.05- تا 3.57؛ I2= 44%) نیافتیم.

هنگامی که پیامدهای ثانویه را در نظر گرفتیم، SSRIs منجر به کاهش در استفاده از داروهای علامتی/ضددرد برای حملات سردرد حاد در مقایسه با دارونما شدند (دو مطالعه، N = 118؛ MD: -1.87؛ 95% CI؛ 2.09- تا 1.65-؛ I2= 0%). با این حال، آمي‌تريپتيلين به نظر می‌رسد منجر به کاهش مصرف ضددرد موثرتر از SSRIها شود (MD: 4.98؛ 95% CI؛ 1.12 تا 8.84؛ I2= 0%). مطالعات حمایت کننده از این یافته‌ها در معرض خطر نامشخص سوگیری در نظر گرفته شدند. ما هیچ تفاوتی را در مقایسه با دارونما یا دیگر داروهای ضدافسردگی در طول مدت و شدت سردرد نیافتیم.

SSRIs یا SNRIs به‌طور کلی قابل تحمل‌تر از سه‌حلقه‌ای‌ها بودند. با این حال، بین دو گروه تفاوتی از نظر تعداد شرکت‌کنندگانی که به علت عوارض جانبی یا به دلایل دیگر از مطالعه خارج شدند (چهار مطالعه، N = 257؛ نسبت شانس (OR): 1.04؛ 95% CI؛ 0.41 تا 2.60؛ I2= 25% و OR: 1.55؛ 95% CI؛ 0.71 تا 3.38؛ I2= 0%) نبود.

ما مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به مقایسه SSRIs یا SNRIs با درمان‌های دارویی دیگر به غیر از ضدافسردگی‌ها (به عنوان مثال سم بوتولینوم) یا درمان‌های غیردارویی (به عنوان مثال درمان‌های روانی - رفتاری، درمان دستی (manual therapy)، طب سوزنی (acupuncture)) پرداخته باشند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information