حرف آخر
به نظر میرسد بوپيواكائين لیپوزومی (liposomal bupivacaine) مورد استفاده در محل جراحی، در مقایسه با دارونما (placebo) (آب نمک)، منجر به کاهش درد پس از جراحی میشود. در حال حاضر شواهد محدودی در مورد میزان اثربخشی آن در مقایسه با دیگر داروهای مسکن، مانند بوپیواکائین هیدروکلراید (bupivacaine hydrochloride) وجود دارد. انجام مطالعات بزرگ بیشتری مورد نیاز است تا بدانیم که بوپیواکائین لیپوزومی در این زمینه نقشی دارد یا خیر.
پیشینه
علیرغم تجویز مسکنها، 3 نفر از هر 4 فرد، درد پس از جراحی را گزارش میکنند. یک روش برای درمان درد این است که جراح مسکن را در محل جراحی تزریق میکند تا اعصابی را مسدود کند که سیگنالهای درد را به مغز ارسال میکنند. داروی جدیدی به نام بوپیواکائین لیپوزومی توسعه یافته که طراحی آن به گونهای است که مسکن را برای مدت زمان بسیار طولانی آزاد کرده و تسکین درد را در طولانیمدت فراهم میآورد. این مطالعه مروری بهمنظور بررسی اینکه تزریق بوپیواکائین لیپوزومی در محل جراحی در درمان درد چقدر موثر است و همچنین بررسی اینکه آیا خطراتی در ارتباط با استفاده از آن وجود دارد یا خیر، طراحی شد.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
در ژانویه 2016، ما 9 مطالعه (10 گزارش) را شامل 1377 نفر را پیدا کردیم که به ارزیابی بوپیواکائین لیپوزومی پس از پنج نوع جراحی متفاوت پرداختند: تعویض کل مفصل زانو (total knee replacement)، هموروئیدکتومی (hemorrhoidectomy)، ترمیم فتق کشاله ران (inguinal hernia repair)، بونونکتومی (bunionectomy) و افزایش حجم پستان (breast augmentation). نتایج نشان داد که در مقایسه با دارونما (آب نمک)، بوپیواکائین لیپوزومی در کاهش درد هنگام تزریق در محل جراحی بهتر بود و هم نیاز کلی به آن، و هم مدت زمان قبل از نیاز به مسکنهای با پایه مخدر (قوی) بیشتر نیز کاهش مییابد. با این حال، شواهد محدود نشان نداد که بوپیواکائین لیپوزومی بهتر از مسکن بوپیواکائین هیدروکلراید است که در حال حاضر استفاده میشود. بهطور کلی در تمام مطالعات وارد شده هیچ کس به علت عوارض جانبی مرتبط با دارو از مطالعه خارج نشد.
کیفیت شواهد
به دلیل تعداد کم مطالعات و برخی محدودیتها در کیفیت این کارآزماییها، ما کیفیت شواهد را از متوسط تا بسیار پایین رتبهبندی کردیم. برای ارزیابی نقش انفیلتراسیون (نفوذ) لیپوزومی بوپیواکائین در محل جراحی برای درمان درد پس از جراحی، تحقیقات بیشتری لازم است.
بهنظر میرسد که استفاده از بوپیواکائین لیپوزومی در محل جراحی در مقایسه با دارونما، درد پس از جراحی را کاهش میدهد، با اینحال، در حال حاضر شواهد محدود، برتری آن را نسبت به بوپیواکائین هیدروکلراید نشان نمیدهد. هیچ گزارشی درباره عوارض جانبی جدی مرتبط با دارو وجود نداشت و هیچ مطالعهای خروج از مطالعه را به دلیل عوارض جانبی مرتبط با دارو گزارش نکرد. بهطور کلی، به دلیل کیفیت و حجم پایین شواهد، اطمینان ما در تخمین اثرگذاری محدود است و اثر واقعی ممکن است بهطور قابلتوجهی با برآورد ما تفاوت داشته باشد.
علیرغم وجود تکنیکهای مختلف آنالژزیک، درد حاد پس از جراحی همچنان یک نیاز برآورده نشده سلامت باقی میماند، و تا سه-چهارم افرادی که تحت عمل جراحی قرار میگیرند، درد قابل توجهی را گزارش میکنند. بوپیواکائین لیپوزومی (liposomal bupivacaine) یک داروی آنالژزیک است که حاوی بوپیواکائین هیدروکلراید (bupivacaine hydrochloride) محصور شده درون لایههای دوگانه متعدد لیپیدی غیر-متحدالمرکز (multiple, non-concentric lipid bi-layers) بوده و روش جدیدی را برای تسکین پایدار درد ارائه میدهد.
بررسی اثربخشی آنالژزیک و عوارض جانبی انفیلتراسیون (نفوذ) بوپیواکائین لیپوزومی در محل جراحی برای مدیریت درد پس از جراحی.
در 13 ژانویه 2016، ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ MEDLINE In-Process؛ Embase؛ ISI Web of Science و فهرست منابع مطالعات بازیابی شده را جستوجو کردیم. ما گزارشهای کارآزماییهای بالینی و خلاصهای را از مطالعات منتشر شده و منتشر نشده از منابع اینترنتی بهدست آوردیم، و بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی را برای کارآزماییهای در حال انجام جستوجو کردیم.
کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده، دوسو-کور، کنترلشده با دارونما (placebo) یا کنترلشده بهصورت فعال مربوط به بزرگسالان 18 ساله یا بالاتر که تحت عمل جراحی الکتیو (elective)، در هر نوع محل جراحی قرار گرفتند، در صورتی وارد شدند که نفوذ بوپیواکائین لیپوزومی را در محل جراحی با دارونما یا سایر انواع آنالژزیک مقایسه کردند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کارآزماییها را برای ورود در نظر گرفتند، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و دادهها را استخراج کردند. ما تجزیهوتحلیل دادهها را با استفاده از تکنیکهای آماری استاندارد، همانطور که در کتابچه راهنمای کاکرین برای مرورهای سیستماتیک مداخلات توصیف شدند، با استفاده از Review Manager نسخه 5.3، انجام دادیم. ما برنامهریزی کردیم که متاآنالیز را انجام داده و یک جدول «خلاصهای از یافتهها» برای هر مقایسه ایجاد کنیم، با این حال، دادهها برای اطمینان از دستیابی به پاسخ معنیدار به لحاظ بالینی، کافی نبودند. همینطور، ما دو جدول «خلاصه یافتهها» را در فرمت روایتگونه تهیه کردیم. هر کجا امکانپذیر بود، کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE ارزیابی کردیم.
ما 9 مطالعه (10 گزارش، 1377 شرکتکننده) را شناسایی کردیم که معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. چهار کارآزمایی فاز 2 افزایش/کاهش دوز، برای ارزیابی و نشان دادن اثربخشی و ایمنی طراحی شدند، و دادههای ترکیب شدهای را ارائه دادند که ما نتوانستیم از آنها استفاده کنیم. از پنج مطالعه باقیمانده که طراحی بازوی موازی داشتند (965 شرکتکننده)، دو مطالعه با دارونما کنترل شده و سه مطالعه از انفیلتراسیون بیحسی موضعی بوپیواکائین هیدروکلراید به عنوان یک کنترل استفاده کردند. با استفاده از ابزار کاکرین، ما بیشتر مطالعات را بهطور کلی در معرض خطر نامشخص سوگیری قضاوت کردیم؛ با اینحال، دو مطالعه در معرض خطر بالای سوگیری گزارشدهی انتخابی و چهار مطالعه به دلیل حجم نمونه (کمتر از 50 شرکتکننده در هر بازوی درمان) در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند.
سه مطالعه (551 شرکتکننده)، پیامد اولیه شدت درد تجمعی را در طول 72 ساعت پس از جراحی گزارش کردند. در مقایسه با دارونما، بوپیواکائین لیپوزومی، از زمان پایان جراحی (0 ساعت) تا 72 ساعت بعد از آن، با نمره درد تجمعی کمتری همراه بودند (یک مطالعه، کیفیت بسیار پایین). در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید، دو مطالعه تفاوتی را برای این پیامد نشان ندادند (شواهد با کیفیت بسیار پایین)، با این حال به دلیل تفاوتهای موجود در جمعیت جراحی و پروسیجر جراحی (افزایش حجم پستان در مقابل آرتروپلاستی زانو)، ما متاآنالیز را انجام ندادیم.
هیچ موردی از عارضه جانبی جدی مرتبط با استفاده از بوپیواکائین لیپوزومی گزارش نشد و هیچ یک از پنج مطالعه، خروج از مطالعه را به دلیل عوارض جانبی مرتبط با دارو گزارش نکردند (شواهد با کیفیت متوسط).
یک مطالعه، میانگین نمره درد مرتبط با بوپیواکائین لیپوزومی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید در 12 ساعت، کمتر گزارش کرد، اما در 24، 48 یا 72 ساعت پس از جراحی گزارش نکرد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
دو مطالعه (382 شرکتکننده)، زمان طولانیتری را تا نیاز به اولین دوز از داروهای اوپیوئیدی پس از جراحی در مقایسه با دارونما گزارش کردند (شواهد با کیفیت پایین).
دو مطالعه (325 شرکتکننده)، کل مصرف داروهای اوپیوئیدی را پس از جراحی در 72 ساعت اول گزارش دادند: یک مطالعه مصرف کمتری را از داروهای اوپیوئیدی تجمعی برای بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما گزارش کرد (شواهد با کیفیت بسیار پایین)؛ یک مطالعه تفاوتی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید گزارش نکرد (شواهد با کیفیت بسیار پایین).
سه مطالعه (492 شرکتکننده) درصد شرکتکنندگانی را که در 72 ساعت نخست پس از جراحی به داروهای اوپیوئیدی نیاز نداشتند، گزارش کردند. یکی از دو مطالعه با مقایسه بوپیواکائین لیپوزومی و دارونما، تعداد بیشتری را از شرکتکنندگان دریافتکننده بوپیواکائین لیپوزومی نشان داد که نیازی به داروهای اوپیوئیدی پس از جراحی نداشتند (شواهد با کیفیت بسیار پایین). دو مطالعه دیگر، یکی در مقابل دارونما و دیگری در مقابل بوپیواکائین هیدروکلراید، تفاوتی را در نیاز به داروهای اوپیوئیدی پیدا نکردند (شواهد با کیفیت بسیار پایین). با توجه به ناهمگونی معنیدار بین مطالعات (I2 = 92%)، نتایج را تجمیع نکردیم.
تمامی مطالعات وارد شده عوارض جانبی را طی 30 روز پس از جراحی گزارش کردند، تهوع، یبوست و استفراغ شایعترین بودند. از پنج مطالعه با طراحی بازوی موازی، هیچکدام بهغیر از درد، پیامدهای ارزیابیهای اقتصاد سلامت یا موارد گزارششده را توسط بیمار، انجام نداده یا گزارش نکردند.
با استفاده از رویکرد GRADE، کیفیت شواهد از متوسط تا بسیار پایین رتبهبندی شد. محدودیت اصلی، پراکندگی دادهها برای پیامدهای موردنظر بود. علاوه بر این، تعدادی از مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند که منجر به کاهش بیشتر سطح شواهد شد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.