شریانها میتوانند با رسوبات چربی، کلسترول و مواد دیگر، مسدود و باریک شوند. این مشکل، آترواسکلروز نامیده شده و میتواند باعث بروز حمله قلبی شود. دو روش برای باز کردن شریانهای باریکشده یا دچار انسداد در افرادی که اخیرا دچار حمله قلبی شدهاند عبارتند از قرار دادن یک بالون کوچک بدون باد در شریان و گشاد کردن آن برای باز کردن عروق (بالون آنژیوپلاستی (balloon angioplasty)) یا قرار دادن یک لوله فلزی نازک (استنت (stent)) در شریان برای باز کردن داربست شریان است. این مرور این درمانها را مقایسه کرد و دریافت که هر دو به یک اندازه در پیشگیری از وقوع مرگومیر موثر بودند، اما استفاده از استنت بهتر از آنژیوپلاستی با بالون بود، زیرا شریانهای کمتری نیاز به پاکسازی مجدد داشتند و استنتها بیشتر از آنژیوپلاستی با بالون از حملات قلبی پیشگیری کردند.
هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد استنتگذاری اولیه در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون مرگومیر را کاهش میدهد. بهنظر میرسد استنتگذاری با کاهش خطر بروز انفارکتوس مجدد و برقراری مجدد جریان خون در عروق هدف همراه باشد، اما وجود عوامل مخدوشکننده (confounding) بالقوه ناشی از درمانهای نامتعادل ضدترومبوز/ضدانعقاد را پساز مداخله نمیتوان رد کرد.
آنژیوپلاستی با بالون (balloon angioplasty) به دنبال انفارکتوس میوکارد (myocardial infarction; MI) در مقایسه با خونرسانی مجدد ترومبولیتیک (thrombolytic reperfusion)، باعث کاهش مرگومیر، MI غیرکشنده و سکته مغزی میشود. بااینحال، تا 50% از بیماران دچار تنگی مجدد و 3% تا 5% دچار انفارکتوس میوکارد عود کننده میشوند. بنابراین، استنتگذاری اولیه ممکن است مزایای بیشتری را در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد ارائه دهد.
بررسی اینکه استنتگذاری اولیه در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون اولیه پیامدهای بالینی را در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاهش میدهد یا خیر.
ما MEDLINE؛ EMBASE؛ Pascal؛ Index medicus و پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (کتابخانه کاکرین) را از سال 1979 تا مارچ 2002 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده از استنتگذاری اولیه یا آنژیوپلاستی با بالون پیشاز انجام پروسیجر تهاجمی؛ مداخله در عروق کرونر اصلی طی 24 ساعت پساز شروع نشانههای انفارکتوس میوکارد؛ ارائه گزارش از وقوع مرگومیر یا انفارکتوس مجدد؛ و پیگیری حداقل 1 ماه. زمانیکه تصادفیسازی پساز انجام یک پروسیجر تهاجمی انجام شد، و اگر منحصرا شامل بیماران مبتلا به شوک قلبی بود، کارآزماییها حذف شدند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را از مطالعات واردشده انتخاب و استخراج کردند. پیامدها شامل مرگومیر، انفارکتوس مجدد، پیوند بایپس عروق کرونر، برقراری مجدد جریان خون در عروق هدف، نیاز به ترمیم عروقی یا تزریق خون بودند. نسبت شانس پتو (Peto odds ratio) محاسبه شد. برای بررسی پایداری تاثیر کلی درمان، آنالیزهای مختلف حساسیت (sensitivity) انجام شدند.
ما نه کارآزمایی را با حضور 4433 شرکتکننده وارد کردیم. نسبت شانس برای مورتالیتی پساز استنتگذاری در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون در 30 روز، 6 و 12 ماه، برابر با 1.16 (95% CI؛ 0.78 تا 1.73)، 1.27 (95% CI؛ 0.89 تا 1.83) و 1.06 (95% CI؛ 0.77 تا 1.45) گزارش شد. در 30 روز، 6 و 12 ماه، نسبت شانس برای وقوع انفارکتوس مجدد پساز استنتگذاری در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون، برابر با 0.52 (95% CI؛ 0.31 تا 0.87)، 0.67 (95% CI؛ 0.45 تا 1.00)، و 0.67 (95% CI؛ 0.45 تا 0.98)، و برقراری مجدد جریان خون در عروق هدف پساز استنتگذاری در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون معادل 0.45 (95% CI؛ 0.34 تا 0.60)، 0.42 (95% CI؛ 0.35 تا 0.51) و 0.47 (95% CI؛ 0.38 تا 0.57) بود. نسبت شانس برای عوارض خونریزی پساز مداخله پساز استنتگذاری در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون، 1.34 (95% CI؛ 0.95 تا 1.88؛ p تست برای ناهمگونی (heterogeneity) > 0.1) به دست آمد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.