نقش اوپیوئیدها در مدیریت بالینی درد نوروپاتیک

درد نوروپاتیک دردی است که در اثر آسیب عصبی ایجاد می‌شود. تشخیص و درمان آن اغلب دشوار است. استفاده از اوپیوئیدها (داروهای ضد-درد قوی مانند مورفین) برای درمان درد نوروپاتیک، به دلیل نگرانی در مورد اعتیاد و اعتقاد به این که این نوع درد همیشه به خوبی به اوپیوئید پاسخ نمی‌دهد، بحث‌برانگیز است. این مرور، مطالعات کوتاه-مدت کمتر از یک روز و کارآزمایی‌های میان-مدت را از چند روز تا 12 هفته بررسی کرد. تعداد 31 مطالعه شامل 1237 فرد مبتلا به درد نوروپاتیک بودند؛ اکثر مطالعات کوچک بودند.

مطالعات کوتاه-مدت نتایج متفاوتی را به همراه داشته، و بیش از نیمی از آنها نشان دادند که اوپیوئیدها ممکن است بهتر از دارونما باشند. در حالی که همه مطالعات میان-مدت نشان دادند که اوپیوئیدها بهتر از دارونما هستند، بیشتر مطالعات کوچک، بیشتر کوتاه-مدت بودند و هیچ کدام از روش‌هایی استفاده نکردند که بی‌طرفانه شناخته می‌شدند و خطر سوگیری نداشتند. همه این ویژگی‌ها احتمالا باعث می‌شوند که تاثیرات اوپیوئیدها در کارآزمایی‌های بالینی بهتر از آنها در عملکرد بالینی به نظر برسند. ما نمی‌توانیم بگوییم که اوپیوئیدها بهتر از دارونما برای درد نوروپاتیک در طولانی-مدت هستند یا خیر. عوارض جانبی مانند یبوست، حالت تهوع، سرگیجه و خواب‌آلودگی شایع بوده، اما تهدید کننده زندگی نبودند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

از زمان آخرین نسخه این مرور، مطالعات جدیدی را پیدا کردیم که اطلاعات بیشتری را ارائه ‌دادند. داده‌ها تجزیه‌و‌تحلیل شدند اما هیچ یک از نتیجه‌گیری‌های منتشر شده قبلی را به‌طور قابل‌توجهی تغییر ندادند. مطالعات کوتاه‌-مدت فقط شواهد مبهمی را در مورد اثربخشی اوپیوئیدها در کاهش شدت درد نوروپاتیک ارائه می‌دهند. مطالعات میان-مدت اثربخشی قابل‌توجهی را از اوپیوئید نسبت به دارونما نشان دادند، اما این نتایج به دلیل حجم نمونه کوچک، مدت زمان کوتاه، و مدیریت ناکافی بیماران خارج‌شده از مطالعه، احتمالا در معرض خطر سوگیری قابل‌توجهی قرار دارند. اثربخشی ضد-دردی اوپیوئیدها در درد نوروپاتیک مزمن در معرض عدم-قطعیت قابل‌توجهی قرار دارد. عوارض جانبی گزارش‌شده از اوپیوئید شایع بوده اما تهدید کننده زندگی نبودند. برای ایجاد تخمین‌های بی‌طرفانه از اثربخشی طولانی‌-مدت، بی‌خطری (از جمله پتانسیل اعتیاد)، و تاثیرات مداخله بر کیفیت زندگی، انجام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده بیشتری مورد نیاز است.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

این یک نسخه به‌روز شده از مرور کاکرین است که در شماره 3، 2006 منتشر شد، و شامل 23 کارآزمایی بود. استفاده از اوپیوئیدها در مدیریت بالینی درد نوروپاتیک بحث‌برانگیز است. مطالعات کوچک بوده‌اند، نتایج مبهم داشته‌اند، و پروفایل طولانی-مدت فواید و خطرات را برای افراد مبتلا به درد نوروپاتیک مشخص نکرده‌اند.

اهداف: 

ارزیابی مجدد اثربخشی و بی‌خطری (safety) مصرف آگونیست‌های اوپیوئیدی در درمان درد نوروپاتیک.

روش‌های جست‌وجو: 

ما CENTRAL را در کتابخانه کاکرین شماره 10 از 12، 2012)، MEDLINE (1966 تا هفته 3 اکتبر 2012)، و EMBASE (1980 تا 2012، هفته 42) را برای یافتن مقالات به هر زبانی، و فهرست منابع مرورها و مقالات بازیابی‌شده را جست‌وجو کردیم. جست‌وجوها ابتدا در سال 2005، و سپس در سال‌های 2010 و 2012 انجام شدند.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که در آنها آگونیست‌های اوپیوئیدی برای درمان درد نوروپاتیک مرکزی یا محیطی با هر علتی تجویز شدند. درد با استفاده از ابزار معتبر ارزیابی شده، و عوارض جانبی گزارش شدند. مطالعاتی را حذف کردیم که در آنها داروهایی به غیر از آگونیست‌های اوپیوئیدی با اوپیوئیدها ترکیب شده، یا اوپیوئیدها به‌ صورت اپیدورال یا داخل نخاعی تجویز شدند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج کردند، که شامل متغیرهای دموگرافیک، تشخیص‌ها، مداخلات، اثربخشی، و عوارض جانبی بودند.

نتایج اصلی: 

سی-یک کارآزمایی با مطالعه 10 اوپیوئید مختلف، با معیارهای ورود ما مطابقت داشتند: 23 مطالعه از مرور اولیه سال 2006 و هشت مطالعه دیگر از این مرور به‌روز شده.

هفده مطالعه (392 شرکت‌کننده مبتلا به درد نوروپاتیک، میانگین 22 شرکت‌کننده در هر مطالعه) داده‌های اثربخشی را برای مواجهه حاد با اوپیوئیدها در کمتر از 24 ساعت ارائه کردند. شانزده مورد پیامدهای درد را، با نتایج متناقض، گزارش کردند؛ 8/16 درد کمتری را با اوپیوئید نسبت به دارونما (placebo) گزارش کردند، 2/16 گزارش کردند که برخی از شرکت‌کنندگان، اما نه همه، از مداخله سود بردند، 5/16 هیچ تفاوتی را نشان ندادند، و 1/16 نتایج مبهمی را گزارش کردند. شش مطالعه با حدود 170 شرکت‌کننده نشان دادند که میانگین نمرات درد با اوپیوئید حدود 15/100 امتیاز کمتر از دارونما بود.

متوسط طول دوره چهارده مطالعه (845 شرکت‌کننده، میانگین 60 شرکت‌کننده در هر مطالعه) 12 هفته یا کمتر بود؛ اکثر مطالعات کمتر از شش هفته به طول انجامیدند. اغلب مطالعات از روش‌های انتساب برای کناره‌گیری شرکت‌کنندگان استفاده کردند که با سوگیری قابل‌توجهی مرتبط است؛ هیچ کدام از روشی استفاده نکردند که با سوگیری مرتبط نباشد. بنابراین، شواهد از مطالعاتی به دست می‌آیند عمدتا با ویژگی‌هایی که احتمالا تاثیر درمان را بیش از حد تخمین می‌زنند، یعنی حجم نمونه کوچک، طول دوره کوتاه، و مدیریت ناکافی خروج بیماران از مطالعه. همه مطالعات اثربخشی اوپیوئید را برای درد نوروپاتیک خودبه‌خودی نشان دادند. متاآنالیز، حداقل 33% تسکین درد را در 57% از شرکت‌کنندگانی که اوپیوئید دریافت کردند، در مقابل 34% از بیماران درمان‌شده با دارونما، نشان داد. تخمین نقطه‌ای کلی از تفاوت خطر برابر با 0.25 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 0.37، P < 0.0001) بود، یعنی تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مفید بیشتر (number needed to treat for an additional beneficial outcome; NNTB): 4.0؛ (95% CI؛ 2.7 تا 7.7). هنگامی که تعداد شرکت‌کنندگانی تجزیه‌وتحلیل شد که به حداقل 50% تسکین درد دست یافتند، تخمین نقطه‌ای کلی از تفاوت خطر بین اوپیوئیدها (47%) و دارونما (30%) 0.17 بود (95% CI؛ 0.02 تا 0.33، P = 0.03)، به عبارتی، NNTB: 5.9 (95% CI؛ 3.0 تا 50.0). در مرور به‌روز شده، اوپیوئیدها در بسیاری از جنبه‌های عملکرد عاطفی یا فیزیکی، همانطور که با پرسشنامه‌های معتبر مختلف اندازه‌گیری شد، بهبودی را نشان ندادند. یبوست شایع‌ترین عارضه جانبی بود (34% با اوپیوئید در مقابل 9% با دارونما: تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا بروز یک پیامد مضر بیشتر (number needed to treat for an additional harmful outcome; NNTH): 4.0؛ 95% CI؛ 3.0 تا 5.6)، و به دنبال آن خواب‌آلودگی (29% با اوپیوئید در مقابل 14% با دارونما: NNTH: 7.1؛ 95% CI؛ 4.0 تا 33.3)، حالت تهوع (27% با اوپیوئید در مقابل 9% با دارونما: NNTH: 6.3؛ 95% CI؛ 4.0 تا 12.5)، سرگیجه (22% با اوپیوئید در مقابل 8% با دارونما: NNTH: 7.1؛ 95% CI؛ 5.6 تا 10.0) و استفراغ (12% با اوپیوئید در مقابل 4% با دارونما: NNTH: 12.5؛ 95% CI؛ 6.7 تا 100.0). تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگان به دلیل عوارض جانبی ناشی از اوپیوئیدها (13%) در مقایسه با دارونما (4%) (NNTH: 12.5؛ 95% CI؛ 8.3 تا 25.0) از مطالعه خارج شدند. در مقابل، تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگانی که دارونما دریافت کردند (12%) در مقابل دریافت‌کنندگان اوپیوئید (2%) (NNTH: -11.1؛ 95% CI؛ 20.0- تا 8.3-) به دلیل عدم کارایی درمان کنار رفتند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information