نقش مسدودکننده‌های کانال کلسیم در مهار تولد و زایمان زودرس

تولد زودرس یعنی نوزاد میان 20 و 36 هفته کامل بارداری متولد شود. این نوزادان عموما بیمارتر بوده و احتمال زنده ماندن آنها کمتر از نوزادانی است که در زمان ترم متولد می‌شوند. نوزادان نارس همچنین بیشتر احتمال دارد دچار معلولیت شده و هر چه زودتر به دنیا بیایند، احتمال بروز مشکلات در آنها بیشتر می‌شود. حتی به تعویق انداختن کوتاه‌‌مدت تولد زودرس می‌تواند پیامدها را برای نوزادان بهبود بخشد، زیرا این تعویق به مادر زمان می‌دهد تا برای کمک به رشد ریه‌های نوزاد، یک تزریق استروئید پیش از زایمان را دریافت کند. به تعویق افتادن کوتاه‌‌مدت تولد زودرس، همچنین ممکن است باعث شود مادر، در صورت لزوم، به جایی که مراقبت‌های تخصصی بیشتری برای نوزاد در دسترس باشد، منتقل شود. داروهایی که برای امتحان کردن و توقف زایمان استفاده می‌شوند، توکولیتیک (tocolytics) نامیده می‌شوند. شایع‌ترین داروهای مورد استفاده، بتامیمتیک‌ها (betamimetics) هستند، اما مسدودکننده‌های کانال کلسیم (calcium channel blockers; CCBs) گزینه دیگری هستند. CCBها معمولا برای کاهش فشار خون بالا استفاده می‌شوند، اما می‌توانند انقباضات رحم را نیز آرام کنند. به دنبال بررسی این مساله بودیم که CCBها در به تعویق انداختن زایمان و بهبود پیامدها برای نوزادان موثر بودند یا خیر، و همچنین ‌خواستیم بدانیم که CCBها بهتر از بتامیمتیک‌ها و دیگر انواع توکولیتیک‌های مورد استفاده برای به تعویق انداختن تولد و زایمان زودرس بودند یا خیر.

تعداد 38 کارآزمایی را یافتیم که شامل 3550 زن بودند، برخی از آنها CCBها (عمدتا نیفدیپین (nifedipine)) را با عدم استفاده از توکولیتیک‌ها و برخی دیگر CCBها را با توکولیتیک‌ها مقایسه کردند. کارآزمایی‌های گنجانده شده در این مرور، عمدتا با کیفیت خوبی در نظر گرفته شدند. متوجه شدیم که CCBها، به ویژه نیفدیپین، برای به تعویق انداختن تولد زودرس به مدت 48 ساعت بهتر از عدم استفاده از توکولیتیک‌ها هستند، و این امر ممکن است به بهبود پیامدها برای نوزادان کمک کند. CCBها در مقایسه با بتامیمتیک‌ها، در به تعویق انداختن زایمان موثرتر بودند، عوارض جانبی کمتری برای زنان داشتند و به نظر می‌رسید که برخی از پیامدهای کوتاه‌مدت مهم را برای نوزاد (مشکلات تنفسی، عفونت‌های روده، و پذیرش در واحدهای مراقبت ویژه) بهبود می‌بخشند. مسدودکننده‌های کانال کلسیم فقط برای برخی از پیامدها بهتر از دیگر انواع توکولیتیک‌ها بودند. به نظر می‌رسد آنتاگونیست‌های گیرنده اکسی‌توسین (oxytocin receptor antagonists; ORAs) عوارض جانبی کمتری نسبت به CCBها برای زنان به همراه دارند، اما ORAها در کاهش تولد زودرس چندان خوب عمل نمی‌کنند. نوع دیگری از CCB، نیکاردیپین (nicardipine)، فقط در سه کارآزمایی مورد استفاده قرار گرفت، اما موثرتر از دیگر توکولیتیک‌ها نبود. به دلیل کمبود اطلاعات موجود، پیامدهای طولانی‌‌مدت‌تر برای نوزاد و دوران کودکی قابل ارزیابی نبود. به‌طور کلی، CCBها موثرتر از بتامیمتیک‌ها هستند، اما فقط گاهی موثرتر از دیگر انواع توکولیتیک‌ها هستند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

مسدودکننده‌های کانال کلسیم (عمدتا نیفدیپین) برای زنان هنگام زایمان زودرس نسبت به دارونما یا عدم درمان از نظر به تعویق انداختن زایمان مزایایی دارند، بنابراین، از نظر تئوری، زمان لازم را برای تجویز کورتیکواستروئیدهای پیش از زایمان و انتقال به مراقبت‌های سطح بالاتر فراهم می‌کنند. نشان داده شده که مسدودکننده‌های کانال کلسیم نسبت به بتامیمتیک‌ها از نظر طولانی کردن دوره بارداری، موربیدیتی جدی نوزادی و عوارض جانبی مادر مزایایی دارند. مسدودکننده‌های کانال کلسیم ممکن است مزایای کمی نسبت به ORAها و سولفات منیزیم داشته باشند، اگرچه ORAها عوارض جانبی کمتری برای مادر ایجاد می‌کنند. با این حال، باید توجه داشت که هیچ تفاوتی در مورتالیتی پری‌ناتال وجود ندارد و داده‌ها در مورد پیامدهای طولانی‌‌مدت‌تر محدود بودند. علاوه بر این، عدم کورسازی (blinding) نسبت به مداخله، قدرت این مجموعه شواهد را کاهش می‌دهد. برای تعیین مزیت کوتاه‌مدت و طولانی‌‌مدت‌تر CCB‌ها نسبت به دارونما یا عدم درمان و دیگر توکولیتیک‌ها، به‌ویژه ORAها، انجام کارآزمایی‌های بیشتر و با طراحی خوب درباره توکولیتیک‌ها مورد نیاز است. تمرکز مهم دیگر برای کارآزمایی‌های آتی، شناسایی رژیم‌های دوز مطلوب از انواع مختلف CCBها (بالا در برابر کم، به‌ ویژه پرداختن به سرعت شروع ثبات رحم) و فرمولاسیون آنها (کپسول در برابر قرص) است. تمام کارآزمایی‌های آتی در رابطه با استفاده از توکولیتیک‌ها برای زنان حین زایمان زودرس باید از کورسازی نسبت به مداخله و ارزیابی پیامد، شامل اندازه‌گیری تاثیرات طولانی‌‌مدت‌تر در اوایل دوران کودکی، همچنین هزینه‌ها، استفاده کنند.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

تولد زودرس یکی از عوامل اصلی مورتالیتی و موربیدیتی پری‌ناتال است و به صورت تخمینی شامل حدود 9% از تولدها در کشورهایی با سطح درآمد بالا و حدود 13% از تولدها در کشورهایی با سطح درآمد پائین و متوسط می‌شود. توکولیتیک‌ها (tocolytics) داروهایی هستند که برای سرکوب انقباضات رحمی در زنان حین زایمان زودرس مورد استفاده قرار می‌گیرند. پُرمصرف‌ترین توکولیتیک‌ها، بتامیمتیک‌ها (betamimetics) هستند، با این حال، این داروها با عوارض جانبی زیاد، ناخوشایند و گاهی شدید برای مادر همراه هستند. مسدودکننده‌های کانال کلسیم (calcium channel blockers; CCBs) (مانند نیفدیپین (nifedipine)) ممکن است کارآمدی مشابهی با توکولیتیک‌ها اما عوارض جانبی کمتری نسبت به بتامیمتیک‌ها داشته باشند. آنتاگونیست‌های گیرنده اکسی‌توسین (oxytocin receptor antagonists; ORAs) (برای مثال آتوسیبان (atosiban)) نیز دارای پروفایل عوارض جانبی کمتری هستند.

اهداف: 

ارزیابی تاثیرات CCBها بر پیامدهای مادر، جنین و نوزاد، که به‌ عنوان یک عامل توکولیتیک برای زنان حین زایمان زودرس تجویز می‌شوند.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین را جست‌وجو کردیم (12 نوامبر 2013).

معیارهای انتخاب: 

همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده منتشرشده و منتشرنشده که در آنها از CCBها برای توکولیز در زنانی که میان 20 و 36 هفته کامل بارداری زایمان کردند، استفاده شد.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم واجد شرایط بودن کارآزمایی را ارزیابی کردند، ارزیابی کیفیت و استخراج داده را نیز انجام دادند. نتایج با استفاده از خطر نسبی (RR) برای داده‌های رتبه‌ای (categorical) و تفاوت میانگین (MD) برای داده‌های اندازه‌گیری شده در مقیاس پیوسته (continuous) با 95% فاصله اطمینان (CI) بیان شدند. تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک منفعت (number needed to treat for a benefit; NNTB) و تعداد افراد مورد نیاز برای درمان تا بروز آسیب (number needed to treat to harm; NNTH) برای پیامدهای رتبه‌ای که از نظر اهمیت آماری متفاوت بودند، محاسبه شدند.

نتایج اصلی: 

این نسخه به‌روز شده شامل 26 کارآزمایی دیگر با 2511 زن است، که مجموع آنها را به 38 کارآزمایی واردشده (با 3550 زن) رساند. سی و پنج کارآزمایی از نیفدیپین به عنوان CCB و سه کارآزمایی از نیکاردیپین (nicardipine) استفاده کردند. کورسازی (blinding) نسبت به مداخله و ارزیابی پیامد فقط در یکی از کارآزمایی‌ها (یک کارآزمایی کنترل‌شده با دارونما (placebo)) انجام شد. با این حال، پیامدهای عینی تعریف‌شده بر اساس زمان تولد و مورتالیتی پری‌ناتال با خطر پائین سوگیری تشخیص (detection bias) در نظر گرفته شدند.

دو کارآزمایی کوچک که CCBها را با دارونما یا عدم درمان مقایسه کردند، کاهش قابل توجه زایمان کمتر از 48 ساعت را پس از ورود به کارآزمایی (RR: 0.30؛ 95% CI؛ 0.21 تا 0.43) و افزایش عوارض جانبی مادر (RR: 49.89؛ 95% CI؛ 3.13 تا 795.02؛ یک کارآزمایی با 89 زن) را نشان دادند. به دلیل ناهمگونی (heterogeneity) قابل توجه، داده‌های پیامد تولد زودرس (کمتر از 37 هفته) با هم ترکیب نشدند؛ یک کارآزمایی کنترل‌شده با دارونما تفاوتی را نشان نداد (RR: 0.96؛ 95% CI؛ 0.89 تا 1.03) در حالی که کارآزمایی دیگر (کارآزمایی کنترل‌نشده با دارونما) کاهش تولد زودرس را گزارش کرد (RR: 0.44؛ 95% CI؛ 0.31 تا 0.62). پیامدهای دیگر گزارش نشدند.

در مقایسه CCBها (عمدتا نیفدیپین) با دیگر توکولیتیک‌ها بر حسب نوع آن (شامل بتامیمتیک‌ها، پچ گلیسریل تری‌نیترات (glyceryl trinitrate; GTN)، داروهای غیراستروئیدی ضدالتهابی (non-steriodal anti inflammatories; NSAID)، سولفات منیزیم و ORAها)، کاهش قابل توجهی در معیارهای پیامد اولیه زایمان طی 48 ساعت پس از درمان یا مورتالیتی پری‌ناتال مشاهده نشد.

در مقایسه CCBها با بتامیمتیک‌ها، عوارض جانبی کمتری برای مادر (میانگین RR؛ 0.36؛ 95% CI؛ 0.24 تا 0.53) و عوارض جانبی کمتری برای مادر که نیاز به قطع درمان داشته باشند (میانگین RR؛ 0.22؛ 95% CI؛ 0.10 تا 0.48) مشاهده شد. مسدودکننده‌های کانال کلسیم منجر به افزایش فاصله میان ورود به کارآزمایی و وقوع زایمان (میانگین MD؛ 4.38 روز؛ 95% CI؛ 0.25 تا 8.52) و سن بارداری (MD؛ 0.71 هفته؛ 95% CI؛ 0.34 تا 1.09) شدند، در حالی که تولد زودرس و بسیار زودرس (RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.80 تا 0.98 و RR: 0.78؛ 95% CI؛ 0.66 تا 0.93)؛ سندرم زجر تنفسی (RR: 0.64؛ 95% CI؛ 0.48 تا 0.86)؛ انتروکولیت نکروزان (RR: 0.21؛ 95% CI؛ 0.05 تا 0.96)؛ هموراژی داخل بطنی (RR: 0.53؛ 95% CI؛ 0.34 تا 0.84)؛ یرقان نوزادی (RR: 0.72؛ 95% CI؛ 0.57 تا 0.92)؛ و پذیرش در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان (neonatal intensive care unit; NICU) (میانگین RR؛ 0.74؛ 95% CI؛ 0.63 تا 0.87) را کاهش دادند. در یک کارآزمایی هیچ تفاوتی از نظر پیامدها در سن نه تا دوازده سالگی نشان داده نشد.

با مقایسه CCBها با ORA، داده‌های یک مطالعه (که مداخله را کورسازی کرد) افزایش سن بارداری هنگام زایمان (MD؛ 1.20 هفته کامل؛ 95% CI؛ 0.25 تا 2.15) و کاهش تولد زودرس (RR: 0.64؛ 95% CI؛ 0.47 تا 0.89)؛ پذیرش در NICU (RR: 0.59؛ 95% CI؛ 0.41 تا 0.85)؛ و طول مدت بستری در NICU (MD؛ 5.40- روز، 95% CI؛ 10.84- تا 0.04) را نشان دادند. عوارض جانبی مادر در گروه CCB افزایش یافت (میانگین RR؛ 2.61؛ 95% CI؛ 1.43 تا 4.74).

در مقایسه CCBها با سولفات منیزیم، عوارض جانبی مادر (میانگین RR؛ 0.52؛ 95% CI؛ 0.40 تا 0.68)، همچنین طول مدت بستری در NICU (بر حسب روز) (MD: -4.55؛ 95% CI؛ 8.17- تا 0.92-) کاهش یافت. هیچ تفاوتی در مقایسه با پچ GTN یا NSAID نشان داده نشد، اگرچه تعداد آنها کم بود.

در کارآزمایی‌هایی که نیکاردیپین را با دیگر توکولیتیک‌ها مقایسه کردند، هیچ تفاوتی در پیامدها مشاهده نشد، اگرچه با داده‌های محدود نمی‌توان به نتیجه‌گیری‌های قطعی دست یافت. در یک کارآزمایی کوچک که نیفدیپین با دوز بالاتر را در برابر دوز پائین‌تر مقایسه کرد، هیچ تفاوتی مشهود نبود، اگرچه یافته‌ها به نفع استفاده از دوز بالا در برخی از معیارهای موربیدیتی نوزادی بودند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information